نام پژوهشگر: عبدالله رمضانی
عبدالله رمضانی لیلا هاشمیان
صفویان از معدود سلسله هایی هستند که در گذر تاریخ توانستند با تکیه بر نیروی مذهبی که از دیرباز در نزد ایرانیان طرفدارانی داشت، نیروی دیگری به به نام ملیت را همراه سازند و با کمک گرفتن از این دو بال نیرومند خود را به سرمنزل مقصود برسانند. بنیان گذاران این حکومت با استفاده از زیرکی و دلاوری خود و تبلیغاتی که در بین مردم راه انداختند مبنی بر اینکه ایشان شاهان ولایت پناه هستند با میل و قهر مردم را به سوی مذهب تشیع سوق دادند و این مذهب را به رسمیت رساندند. در سایه ی این حکومت مذهبی و ملّی تمام شئونات زندگی مردم اعم از اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، و به زبان ساده تر همه چیز به رنگ و شکل حکومت آنها درآمد، در غیر این صورت جایی برای مخالف و معترض وجود نداشت. ادبیات کشور ما در تمام دوره ها همسویی خود را با حکومت حفظ کرد تا از رشد خود عقب نماند، گرچه در ابتدای این حکومت با تنگ-تر شدن فضا عده ای از شعرا خروج را بر ماندن ترجیح دادند و راه دیارهای دیگر را در پیش گرفتند امّا آرام آرام با مناسب شدن اوضاع بر غنای ادبیات کشور کمک کردند. با تفکرات مذهبی حکومت صفویه، گونه ای از ادبیّات به نام «ادبیات مذهبی» با وجود اینکه بی سابقه هم نبود به رسمیت رسید و بر اغلب دیوان شعرای این عصر سایه انداخت و شعرا چه طوعاً و چه کُرهاً حتی برای خوشایند حکومت هم که شده مولفه های این گونه از ادبیات را در اشعار خود آوردند. در این میان دیوان شاعران، محتشم، کلیم و صائب از این قافله عقب نماند و با دستوری که شاه طهماسب به محتشم داد او را به سرآمد شعرای شیعه گرای تبدیل کرد تا جایی که بیشترین مولفه های شیعی را در دیوان او می بینیم و لقب «پدر مرثیه سرایی» را حقاً سزاوار او می دانیم؛ اما کاربرد مولفه های شیعی در دیوان کلیم و صائب به وسعت و کمیت دیوان محتشم نیست. از مولفه هایی که در این پژوهش از دیوان ها استخراج شد و مورد تحلیل قرار گرفت می توان به تحمیدیه ها، نعت، منقبت، مرثیه، توصیف اعیاد و رسوم مذهبی و مظاهر و نشانه های مذهب تشیع اشاره نمود که با ارائه ی نمونه هایی در فهرست مشخص و متناسب با هر کدام اشاره گردید.
عبدالله رمضانی محمد کاشانی پور
چکیده ندارد.