نام پژوهشگر: علیرضا نیکوئی

تحلیل استعاره های مفهومی در غزلیات شمس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  گلزار میرزایی   رضا چراغی

یکی از مهم¬ترین نظریه¬های معاصر در مورد استعاره، نظری? استعاره مفهومی است که نخستین بار در ده? 1980 میلادی توسط جورج لیکاف و مارک جانسون در کتاب "استعاره¬هایی که با آنها زندگی می-کنیم" مطرح شد، این نظریه در یک ده? اخیر در ایران نیز مورد توجه قرار گرفته است. این نظریه بر شناخت و تجربه استوار است، و به¬واسط? آن حوزه¬های مفهومی یک قلمرو بر حوزه¬های مفهومی یک قلمرو دیگر نگاشت می¬شود که این قلمروها مربوط به تجارب روزمره هستند.براین اساس، از آنجایی¬که مولوی برای بیان مقصود خود زبان عرفان را برگزیده¬است در بیشتر مواقع دریافت افکار وی از لابلای تناقض¬گویی¬های عرفانی دشوار می¬نماید؛ لذا در پژوهش حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی برآن بوده¬ایم تا جهان غزلیات شمس را (تجربه عرفانی، دیدگاه، ابعاد فکری و...) که چه بسا با تحلیل محتوایی مغفول مانده است؛ با کمک استعار? مفهومی قابل فهم¬تر کرده تا از این طریق زوایای مختلف افکار مولانا کشف و بررسی گردد.