نام پژوهشگر: فرهاد شاه ویسی
جعفر حیدریان فرهاد شاه ویسی
وجود یک نظام نظارتی اثر بخش و به خصوص نظامی درون سازمانی، کمک شایانی به اجرای عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی، استفاده صحیح از منابع در تحقق برنامه های مصوب، حصول اطمینان از صحت و دقت و قانونی بودن فعالیت های مالی مربوط به اجرای بودجه، انطباق هزینه ها و سایر پرداخت ها با قوانین و مقررات و عدم تجاوز هزینه ها از اعتبارات مصوب می نماید. با توجه به اهمیت نظارت مالی هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات اجرای مواد 63، 67، 83، 85 و86 از فصل ششم طرح محاسبات عمومی بود.
ندا کرکودی فرهاد شاه ویسی
چکیده اگرچه گستره و میزان پژوهش های صورت گرفته در حوزه ی مدیریت واقعی سود، به اندازه ی بعد دیگر مدیریت سود یعنی مدیریت اقلام تعهدی نیست، با این حال پژوهش ها نشان می دهد که مدیران، مدیریت واقعی سود را به مدیریت اقلام تعهدی برای مدیریت سود شرکت خود، ترجیح می دهند. هدف اصلی این پژوهش،مطالعه تأثیر معیارهای مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی (جریان نقدی غیرعادی،تولید غیرعادی، هزینه ی اختیاری غیرعادی) بر بازده آتی سهام و سود عملیاتی آتی به عنوان شاخص هایی از عملکرد عملیاتی آتی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی پیمایشی و از نظر روش از نوع پژوهش هایهمبستگی و علی می باشد.از روش تجزیه و تحلیل پانل و رگرسیون مربعات به منظور آزمون فرضیه های پژوهش استفاده گردیده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل داده است. قلمرو زمانی پژوهش را فاصله زمانی سالهای 1386 تا 1390 در برگرفته و تعداد 80 شرکت به روش حذف سیستماتیک برای این منظور انتخاب گردیده اند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که، مدیریت واقعی سود تأثیر مثبت و معناداری بر بازده آتی سهام و سود عملیاتی آتی ندارد. مطابق یافته های پژوهش تنها متغیر تولید غیرعادی بر روی سود عملیاتی آتی تأثیر گذاشته است. اما این تأثیر معکوس بوده و تولید غیرعادی باعث کاهش سود عملیاتی آتی گردیده است. دیگر متغیرها بر روی بازده آتی سهام و سود عملیاتی آتی تأثیری نداشته -اند. بنابراین می توان گفت که، شرکت هایی که مشکوک به مدیریت واقعی سود هستند و این کار را به وسیله تولید غیرعادی انجام می دهند احتمال کاهش سود عملیاتی در سالهای آتی برای آنها وجود دارد، زیرا جریان نقدی آتی کاهش می یابد و در نتیجه این کاهش سود عملیاتی آتی نیز کاهش پیدا می کند. واژه های کلیدی: مدیریت واقعی سود، جریان نقدی غیرعادی، تولید غیرعادی، هزینه اختیاری غیرعادی، بازده آتی سهام، سود عملیاتی آتی
بهزاد عمی فرهاد شاه ویسی
محافظهکاری یکی از مفاهیم حسابداری است که در همه شرکت ها کاربرد دارد و شامل محافظه کاری شرطی و غیرشرطی می باشد. در مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران از محافظه کاری (احتیاط) به عنوان یک زیر ویژگی کیفی برای قابلیت اتکا، یاد شده است. باتوجه به اهمیت مطالعه ارتباط بین محافظه کاری با قیمت گذاری کمتر از واقع و عملکرد در تحقیق حاضر به بررسی رابطه محافظه کاری و قیمت گذاری کمتر از واقع و عملکرد در مرحله عرضه عمومی اولیه سهام پرداخته ایم. تحقیق حاضر از نوع توصیفی، همبستگی است، برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون تک متغیره استفاده شده است.
هانیه نیروندی بابک جمشیدی نوید
چکیده سرمایه گذاران در دارایی های فیزیکی و مالی سرمایه گذاری می کنند. سرمایه گذاری در دارایی های مالی از طریق خرید سهام، اوراق قرضه و... صورت می گیرد. هنگامی که شخصی سهام شرکتی را خریداری می کند مالک شرکت شده و از مزایایی مثل سود تقسیمی، سود سهمی، افزایش قیمت سهام و... بهره مند می شود. شرکت ها معمولاً در پایان دوره مالی دو تصمیم اساسی را اتخاذ می نمایند، نخست آن که: چه مقدار از سود باید بین سهام داران تقسیم شود و دوم چه مقدار از سود باید در شرکت سرمایه گذای گردد. سوال اساسی این است که چه رابطه ای بین درصد تغییرات سود تقسیمی، درصد تغییرات سود خالص و درصد تغییرات سرمایه گذاری در دوره جاری و دوره قبل وجود دارد؟ هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل همزمان و پویای روابط بین متغیرهای سود تقسیمی، سود خالص و سرمایه گذاری می باشد. جهت یافتن ارتباط میان متغیرهای مطرح شده، نه فرضیه و سه مدل طراحی شد. فرضیه های مطرح شده منجر به طراحی مدل های مختلفی جهت تعیین رابطه بین درصد تغییرات سود تقسیمی، درصد تغییرات سود خالص و درصد تغییرات سرمایه گذاری در حضور متغیرهای کنترلی نسبت سود پرداختی، بازده دارایی ها، قدرت کسب سود دارایی، نسبت قیمت به سود هر سهم، بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و نسبت بدهی به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام گردید. با استفاده از سه مدل طراحی شده نیز رابطه علی و معلولی میان متغیرهای سود، سود تقسیمی و سرمایه گذاری به دست آمده است. به منظور بررسی فرضیه ها اطلاعات مالی 78 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 10 ساله 1383 تا 1392 مورد استفاده قرار گرفته است. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش کم ترین مربعات معمولی و آزمون گرانجر و با بکارگیری نرم افزار (amos و(eviews مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که درصد تغییرات سود خالص و سرمایه گذاری دوره قبل تأثیر مثبت و معناداری بر درصد تغییرات سرمایه گذاری و سود خالص دوره جاری دارد اما درصد تغییرات سود تقسیمی دوره قبل و دوره جاری رابطه معکوسی با درصد تغییرات سرمایه گذاری و سود خالص دوره قبل و جاری دارد. همچنین از میان متغیرهای کنترلی، متغیرهای نسبت سود پرداختی، بازده دارایی، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و نسبت بدهی به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام بیشترین تأثیر را بر روی مدل های ارائه شده داشته اند.
مهدی سالکی قر خوی فرهاد شاه ویسی
چکیده نقش روزافزون سرمایه درگردش در تداوم فعالیت های واحدهای تجاری موجب شده است که، استراتژی های مختلفی برای مدیریت سرمایه درگردش در نظر گرفته شود. واحدهای انتفاعی با بکارگیری استراتژی های مختلف در رابطه با مدیریت سرمایه درگردش، می توانند میزان نقدینگی شرکت را تحت تأثیر قرار داده و شناخت از وضعیت سرمایه درگردش و مدیریت مطلوب آن می تواند تأمین کننده منافع بلندمدت برای واحد تجاری باشد. هدف از انجام این پژوهش شناخت اثر تفاوت در نوع استراتژی های سرمایه درگردش و نیز اثر محافظه کاری در گزارشگری مالی بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل داده و با بکارگیری روش حذف سیستماتیک تعداد 183 شرکت در بازه زمانی سال های 1385 تا 1391 انتخاب گردیده اند. همچنین داده های آماری تحقیق از طریق آزمون های همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش بیانگر این است که، بین استراتژی های سرمایه درگردش و محافظه کاری درگزارشگری مالی با کیفیت اقلام تعهدی، رابطه معنادار وجود دارد . جهت رابطه با استراتژی جسورانه سرمایه درگردش غیرمستقیم اما با استراتژی محافظه کارانه سرمایه درگردش مستقیم می باشد، همچنین این رابطه با محافظه کاری درگزارشگری مالی غیرمستقیم است.
معین خوش اندام بابک جمشیدی نوید
شرکتی که در دسترسی به منابع خارجی بازارسرمایه با مشکلات بیشتری مواجه باشد، بخش بیشتری از منابع مالی مورد نیاز خود را از منابع داخل شرکت تأمین می کند. تمامی تصمیمات سرمایه گذاری افراد بر مبنای میزان ریسک و بازده انجام می شود. بدیهی است که هدف اصلی سرمایه گذاری، کسب بازدهی بالا در سرمایه گذاری است. ویژگی های گوناگونی می توانند چگونگی تعیین سطح نقدینگی را توصیف نمایند. آشنایی با این ویژگی ها و درک روابط میان آن ها پیش نیاز اصلاح نقدینگی هدف خواهد بود. سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار بدون استفاده از ابزار ساده نیست و با وجود شرکت های متعدد، شناخت و گزینش آن ها دشوار خواهد بود. لذا هدف از انجام این پژوهش، مطالعه رابطه بین سرمایه گذاری و نوسانات نقدینگی می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش، کاربردی بوده و از نظر زمان انجام پژوهش مقطعی و از نظر نحوه ی اجرای پژوهش کمی، از نظر نوع داده ها توصیفی، پیمایشی و از نوع علی و پس رویدادی است. در این پژوهش تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه ی زمانی سال 1387 تا پایان سال 1391 به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده است. در مطالعه حاضر، روش برآورد مدل براساس داده های تلفیقی بود که این روش تلفیقی از اطلاعات سری زمانی و داده های مقطعی می باشد. برنامه ی نرم افزاری مورد استفاده در این تحقیق، برنامه نرم افزاری eviwse8 بود. یافته های پژوهش نشان داد که بین سرمایه گذاری کوتاه مدت (جاری) و نوسانات نقدینگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن سه حالت کلی (محدودیت مالی، رشد منفی نقدینگی و رشد مثبت نقدینگی) رابطه ی منفی و معنا دار وجود دارد. با توجه به اینکه مقدار آماره آزمون در سه حالت فوق بیشتر از مقدار بحرانی و سطح احتمال کمتر از 05/0 شد، فرضیه صفر مبنی بر عدم هم انباشتگی رد شده و فرضیه مقابل(هم انباشتگی و وجود رابطه ی بلندمدت بین متغیرها) پذیرفته شد. این نتایج نشان می دهد که یک ارتباط قوی بلندمدت میان متغیرها وجود دارد.
حمید علیزاده فرهاد شاه ویسی
ساختار سرمایه، نتیجه عملکرد و تصمیم های مدیران شرکت در مورد هر یک از اقلام دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام است. از طرف دیگر، وضعیت نقدینگی هر شرکت به ساختار سرمایه آن بستگی دارد. سرمایه گذاران با توجه به جدایی مالکیت از مدیریت، نیاز به منابع مالی وسیع در شرکت ها و همچنین علاقه ی دارندگان منابع مالی به استفاده از منابع خود جهت افزایش ثروت به تجزیه و تحلیل عملکرد شرکت ها و ساختار سرمایه آن ها پرداختند تا به سرمایه گذاری صحیح دست یابند. مدیران باید با در نظر گرفتن استراتژی های موجود، ساختار سرمایه ای را انتخاب کنند که هزینه سرمایه کمتری نیاز داشته باشد، تا شرکت بازدهی بهتری داشته باشد. تأمین کنندگان منابع مالی، سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان می باشند که هر گروه به دنبال منافع خود هستند، آنچه که تأمین کنندگان را تشویق می کند تا منابع خود را در فعالیت مشخصی بکار گیرند، عملکرد مطلوب آن فعالیت است که به دنبال آن ارزش شرکت و در نتیجه ثروت سهامداران افزایش می یابد. یکی از جدیدترین این معیار ها، متغیر های عملکرد مبتنی بر ارزش می باشد. در این تحقیق رابطه بین ساختار سرمایه، متغیرهای جریان نقد آزاد و متغیرهای سنجش عملکرد مبتنی بر ارزش مورد بررسی قرار گرفته است.