نام پژوهشگر: قاسم محمدینژاد
مهسا جلالیان مهری صفاری
با توجه به تولید کم روغن نباتی در داخل کشور(حدود20 درصد) و اهمیت کیفیت کشاورزی (سلامت انسان) و حفظ محیط زیست، این آزمایش جهت تعیین بهترین روش مصرف کودهای آهن، بر و روی بر عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان رقم آذرگل، در بهار 1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنرکرمان انجام شد. بدین منظور آزمایشی به¬صورت فاکتوریل و در قالب بلوک¬های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا گردید.۳ فاکتور آهن، روی و بر با 2 روش مصرف محلول¬پاشی و مصرف در خاک به همراه شاهد (عدم استفاده¬ی عناصر کم مصرف) در هر تکرار در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد از بین دو روش مصرف کودی، محلول¬پاشی و از بین سه عنصرکم¬ مصرف، عنصر روی تاثیر معنی¬داری درافزایش تعداد دانه و اثر متقابل آهن و روی، روی و بر در افزایش قطر طبق و اثر متقابل آهن، روی و بر در افزایش عملکرد دانه و روغن داشته¬ است. بالاترین عملکرد دانه و روغن، در تیمار محلول¬پاشی همزمان سه عنصر آهن، روی و بر بود که این تیمار بالاترین تعداد دانه را نیز به¬خود اختصاص داده است (میزان عملکرد دانه و روغن آن به¬ترتیب4936 و 2263 کیلوگرم در هکتار می¬باشد). مطالعه حاضر نقش موثر روی را در افزایش عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان نشان می¬دهد و ضمنا می¬توان مصرف محلول پاشی را به¬عنوان شیوه¬ی موثرتر در کرمان که جزء مناطق خشک و نیمه¬خشک ایران با خاک¬های آهکی محسوب می¬شود، توصیه نمود.
هوشنگ شادفر عنایت الله توحیدی نژاد
این آزمایش جهت بررسی اثرات کودهای تلفیقی (کود گاوی و کود نیتروژنه) و کود آهن بر روی عملکرد کمی و کیفی آفتابگردان آذرگل در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان در یک خاک آهکی به اجرا در آمد. این بررسی بصورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در 3 تکرار پیاده گردید. تیمارهای آزمایشی شامل کرت اصلی ( t/ha 14 کود گاوی + kg/ha 217 کود اوره) = t1 ، ( t/ha 12 کود گاوی + kg/ha 261 کود اوره) = t2 ، (t/ha 10 کودگاوی+ kg/ha 304 کوداوره) = t3 ، ( t/ha 8 کود گاوی + kg/ha 348 کود اوره) =t4 ، به زمین داده شد. درهرکرت اصلی 3 کرت فرعی که در آن کود کلات آهن به نسبت 1 ، 5/2 ، 5 در هزار به گیاه داده شد. نتایج نشان داد کود تلفیقی (کود گاوی و کود نیتروژنه) بر تعداد برگ در سطح 1 درصد اثر معنی داری داشته است و بر وزن هزار دانه و عملکرد دانه در سطح 5 درصد معنی دار بوده است و روی بقیه صفات اندازه گیری شده اثر معنی داری ندارد. همچنین کـود آهن روی هیچ یک از صفات اندازه گیری شده اثر معنی داری نداشته است. تیمار کودی t3 با عملکرد 7/3697 کیلوگرم در هکتار عملکرد بیشتری نسبت به تیمارهای t1 ، t2 و t4 داشته است. و اثر متقابل کود تلفیقی در آهن در هیچکدام از صفات مورد مطالعه معنی دار نبوده است. بر اساس یافته های این تحقیق تیمار کودی t/ha 10 کودگـاوی+ kg/ha 304 کوداوره برای حصول حداکثر عملکرد آفتابگردان توصیه می گردد.
طیبه السادات سادات حسینی قاسم محمدی نژاد
به منظور بررسی صفات مورفولوژیک و تنوع ملکولی، نسل-های f1، f2 و f3حاصل از تلاقی روشن × کویر تهیه و به همراه والدین در قالب طرح لاتیس دوگانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. براساس مقایسه میانگین خانواده 13 و 37 به ترتیب بهترین و ضعیف ترین خانواده از نظر عملکرد دانه می باشند. رگرسیون گام به گام در جمعیت مورد بررسی نشان داد تغییرات صفات قادر به توجیه 53 درصد از تغییرات عملکرد می باشند. صفت وزن خشک سنبله اصلی بیشترین اثر مستقیم (0/496) را بر عملکرد داشت. تجزیه خوشه ای خانواده ها را در دو گروه متفاوت تقسیم بندی نمود. تجزیه میانگین نسل ها نشان داد که اثرات غالبیت و افزایشی ژن ها در کنترل ژنتیکی صفات مختلف نقش معنی-داری دارند. با وجود معنی دار بودن اثر افزایشی در اکثر صفات، اهمیت این اثر کمتر از غالبیت بود. در این مورد پیشنهاد می شود گزینش تا نسل های پیشرفته به تاخیر افتد. نتایج حاکی از آن است که صفت تعداد دانه کل بیشترین همبستگی ژنتیکی را با عملکرد دانه داشت. همچنین انتخاب غیر مستقیم از طریق شاخص پسک - بیکر می تواند کارایی بیشتری برای بهبود عملکرد دارا باشد که در این شاخص صفت تعداد دانه کل بیشترین میزان پاسخ به انتخاب را دارد. شناسایی qtlهای کنترل-کننده صفات با استفاده از 19 نشانگر ssr انجام گرفت. در این پژوهش در مجموع 25 qtl شناسایی شد. 13 qtl بر روی کروموزوم a2، 7 qtl بر روی کروموزوم b3، 2 qtl بر روی کروموزوم d6، 2 qtl بر روی کروموزوم a5 و یک qtl بر روی کروموزوم a4 قرار داشت. سه qtl برای تعداد پنجه بارور روی کروموزوم های a2 و b3 تشخیص داده شد که هرکدام به ترتیب 5/9، 7/6 و 16/5درصد از واریانس فنوتیپی صفت را توجیه می نمایند. یک qtl برای وزن خشک سنبله اصلی روی کروموزوم a2 پیدا شد که 13/7 درصد از واریانس فنوتیپی صفت را توجیه نمود. دو qtl برای تعداد دانه کل بر روی کروموزوم های a2 و b3 شناسایی شد که 12/6 درصد از واریانس فنوتیپی این صفت را توجیه نمود. دو qtl برای عملکرد دانه بر روی کروموزوم های a2 و b3 تشخیص داده شد که 18/6درصد از واریانس فنوتیپی صفت را توجیه می نمایند.