نام پژوهشگر: محمد خانه باد
گوهر بهرامیان محمود ذکایی
گلسنگ ها از اجتماع یک شریک قارچی ( آسکومیست ها یا بازیدیومیست ها) و شریک جلبکی (سبز یا سبز آبی) تشکیل شده اند. آنها دارای اشکال رویشی پوسته ای((crustose، برگی((foliose، بوته ای( (fruticose، ژلاتینی((gelatinous و فلسی((squamulose هستند. در این نوشتار، تاکسونومی گلسنگهای ساکن بر روی سنگ های آذرین و رسوبی در اطراف مشهد در یک آب و هوای نیمه خشک بررسی شده است. بر اساس مطالعات صحرایی و پتروگرافی و تهیه مقاطع میکروسکوپی از سنگ ها مشاهده شد که سنگ های آذرین این نواحی (گرانیت ها) متشکل از کانی کوارتز، فلدسپار و میکا و سنگهای رسوبی این ناحیه اغلب از نوع کنگلومرا، ماسه سنگ، شیل و سنگ آهک است. در این تحقیق، 28 گونه گلسنگی صخره نشین از 6 منطقه در اطراف مشهد شناسایی شده است. این گونه ها متعلق به 20 جنس و4 راسته lecanorales, teloschistales, acarorporales و verrucariales هستند. 20 گونه از گونه های شناسایی شده پوسته ای، 6 گونه برگی و 2 گونه فلسی بودند. همچنین برای نشان دادن ارتباط بین گلسنگ ها و صفات جدا کننده آنها، روش آنالیز چندمتغیره prancipal component analysis ) pca( به کار برده شد.
مرضیه ساجدی محمود ذکایی
گلسنگ از یک شریک قارچی (مایکوبیونت) و یک یا تعداد بیشتری شریک های فتوسنتزی تشکیل شده است. شریک فتوسنتزی معمولاً جلبک سبز یا سبزآبی است. در حدود 13500 گونه از گلسنگ روی زمین وجود دارد. سه تیپ ریخت شناختی از تال، شامل: برگی، پوسته ای، و بوته ای وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه شناسایی گلسنگ های موجود در منطقه و ارتباط بین گونه ای در گلسنگ ها و مطالعه مقاطع میکروسکوپی سنگ ها به منظور بررسی ارتباط بین گونه های گلسنگی و بستر زیست آنها است. پس از جمع آوری نمونه های گلسنگی از سنگ های رسوبی و آذرین و دگرگونی اطراف شهر مشهد و انتقال آنها به آزمایشگاه، مطالعات ریخت زایی و تست های شیمیایی بر روی آنها صورت گرفته که در حدود 17 جنس متعلق به 10 خانواده شناسایی شد که 6 گونه متعلق به راسته teloschistales بودند. مقاطع میکروسکوپی از سنگ ها نشان داد که سنگ های آذرین این نواحی (گرانیت ها) متشکل از کانی کوارتز، فلدسپار و میکا است. سنگ های رسوبی این ناحیه از نوع کنگلومرا، ماسه سنگ، شیل و سنگ آهک است. سنگ های دگرگونی این ناحیه از نوع اسلیت و فیلیت است. کانی های موجود دارای عناصر مورد نیاز برای تغذیه گلسنگ ها هستند. مشاهدات نشان داد که بعضی گلسنگ ها بر روی سنگ های آذرینی که بافت دانه درشت دارند رشد می کنند و بعضی بر روی سنگ هایی که بافت متوسط و ریز هستند رشد می کنند. بعضی از جمله xanthoria elegans بر روی تمام سطوح سنگی مشاهده می شود. همچنین به منظور بررسی ارتباط بین گونه های مشاهده شده، از روش آماری آنالیزهای چند متغیره (pca) استفاده کردیم. نتایج نشان داد که صفت نوع بافت سنگ و صفت نوع بستر زیست تا حدی در جدایی گونه ها نقش دارد.
سمیرا تقدیسی نیکبخت محمد حسین محمودی قرایی
چکیده حوضه آبخیز عشق آباد-سوله بخشی از حوضه آبخیز رودخانه کشف رود است که بین طول شرقی 6 ? 19 ? 58 تا ? 14 ? 27 ? 58 و عرض شمالی ?5 ? 49 ? 36 تا ?21 ? 58 ? 36 در جنوب غرب قوچان قرار دارد. مساحت این حوضه 365/81 کیلومتر مربع و با شکلی کشیده است. این حوضه با توجه به تقسیمات زمین شناسی ایران در زون ساختاری بینالود قرار گرفته و بدلیل موقعیت ویژه ی ساختاری دارای توالی نسبتاً ضخیمی از سنگهای رسوبی (واحدهای سنگ آهکی سازند تیزکوه) و سنگهای آتشفشانی ائوسن است. مطالعات ژئومورفولوژی و فیزیوگرافی در این حوضه که با استفاده از نقشه های ترسیم شده در محیط نرم افزار arc gis صورت گرفته است نشان می دهند که سنگهای ولکانیکی فراوانترین سنگهای موجود در منطقه بوده و حساسیت کمی در برابر فرسایش دارند. به منظور بررسی تغییرات اندازه ی ذرات و عوامل موثر در ریز شوندگی در این رودخانه تعداد 34 نمونه رسوب از کانال اصلی رودخانه آنالیز و بر اساس آن 3 ناپیوستگی و 4 پیوستگی رسوبی تشخیص داده شده است. در این حوضه جورشدگی هیدرولیکی در مقایسه با سایش نقش موثرتری در ریز شوندگی اندازه ذرات در هریک از پیوستگیهای رودخانه دارد. محاسبه پارامترهای اندازه ذرات نشان میدهد که رسوبات رودخانه مورد مطالعه عمدتا دارای جورشدگی بد و بسیار بد، کج شدگی مثبت و کشیدگی پهن تا کشیده هستند. عناصر ساختاری موجود در این رودخانه شامل گراول ماتریکس پشتیبان (gmm)، گراول دانه پشتیبان (gcm)، گراول با لایه بندی افقی (gh)، ماسه با لایه بندی افقی (sh)، گل لامیناسیون دار (fl) و گل توده ای (fm) تشکیل شده است. رخساره های موجود در چهار عنصر ساختاری کانال (ch)، جریان گراویته ای (sg)، بار گراولی و اشکال لایه ای (gb)، صفحات ماسه ای لامینه ای و رسوبات ریز خارج از کانال (ff) شکل گرفته اند. بر اساس مجموعه های رخساره ای و عناصر ساختاری، مدل رسوبی رودخانه عشق آباد – سوله بریده بریده با بار بستر گراولی است . نتایج مدل mpsiac نشان می دهد که 79/46% معادل 1751/3807 هکتار در کلاس iv طبقه بندی فرسایش با رسوبزایی زیاد و 2/53% معادل 3249/4329 هکتار در کلاس iii با رسوبزایی متوسط طبقه بندی می شود. میانگین تولید رسوب بر اساس مدل mpsiac به ترتیب 04/5 تن در هکتار و 844/2 تن در هکتار محاسبه گردید.
عفت پاسبان محمدحسین محمودی قرایی
حوضه آبریز سرغایه - سرنیش با شکلی کشیده و مساحت 654/70 کیلومتر مربع در یک منطقه کوهستانی در جنوب مشهد واقع گردیده و دارای دو رودخانه اصلی سرغایه و سرنیش است. این حوضه در زون ساختاری سبزوار قرار دارد و واحدهای سنگی منطقه شامل افیولیت ملانژهای کرتاسه شمال تربت حیدریه، کنگلومرا، ماسه سنگ، شیل، مارن و ژیپس ترشیاری است. مطالعات ژئومورفولوژی و فیزیوگرافی در این حوضه با استفاده از نقشه های ترسیم شده در محیط نرم افزار arc gis نشان می دهد که واحدهای کنگلومرا و ماسه سنگی نسبت به سایر واحدها دارای حداکثر شیب و ارتفاع و در نتیجه مقاومت بیشتری در برابر فرسایش هستند. به منظور بررسی تغییرات اندازه ی ذرات و عوامل موثر بر ریزشوندگی در مجموع تعداد 60 نمونه رسوب از کانال اصلی دو رودخانه مذکور آنالیز شده و بر اساس آن مشخص شد که روند تغییرات اندازه ذرات از الگوی نمایی کاهش به سمت پایین دست بطور کامل پیروی نکرده و دارای سه ناپیوستگی و چهار پیوستگی رسوبی در طول رودخانه سرغایه و یک ناپیوستگی و دو پیوستگی رسوبی در طول رودخانه سرنیش است. دلیل این ناپیوستگی ها ورود رسوبات درشت جانبی از شاخه های فرعی، افزایش شیب بستر، نمایان شدن سنگ بستر، تغییر در سنگ شناسی واحدهای زمین شناسی و فعالیت های تکتونیکی همچون وجود گسل در مسیر رودخانه است. هر کدام از پیوستگی ها دارای روند ریز شونده به سمت پایین دست بوده و دو عامل جورشدگی هیدرولیکی و سایش فاکتورهای اصلی در ریز شوندگی هستند. همچنین بر اساس مطالعات رسوب شناسی مشخص شد که رسوبات رودخانه های مورد مطالعه عمدتا دارای جورشدگی ضعیف، کج شدگی مثبت و کشیدگی پهن هستند. در رودخانه های سرغایه و سرنیش شش رخساره رسوبی شامل گراول ماتریکس پشتیبان (gmm)، گراول دانه پشتیبان (gcm)، گراول با لایه بندی افقی (gh)، ماسه توده ای (sm)، گل لامیناسیون دار (fl) و گل توده ای (fm) شناسایی شده است. رخساره های موجود در چهار عنصر ساختاری کانال (ch)، جریان گراویته ای (sg)، بار گراولی و اشکال لایه ای (gb) و رسوبات ریز خارج از کانال (ff) شکل گرفته اند. بر اساس مجموعه های رخساره ای و عناصر ساختاری، مدل رسوبی رودخانه های مورد مطالعه بریده بریده با بار بستر گراولی است. جهت بررسی و برآورد تولید رسوب و شدت فرسایش در حوضه آبریز مورد مطالعه از روش gis و مدل اصلاح شده پسیاک (mpsiac) استفاده شده است. این مدل وضعیت فرسایش و رسوبزایی را در هر زیرحوضه بر اساس نقش نه عامل محیطی شامل زمین شناسی، خاک، اقلیم، رواناب، توپوگرافی، پوشش زمین، کاربری اراضی، فرسایش سطحی و فرسایش رودخانه-ای بررسی می کند است. نتایج مدل mpsiac نشان می دهد که 8/14% (معادل 65/1045 هکتار) از کل مساحت حوضه آبریز در کلاس vطبقه بندی فرسایش با رسوبزایی خیلی زیاد، و 2/85% (معادل 75/6019 هکتار) در کلاس iv طبقه بندی فرسایش با رسوبزایی زیاد و 51/0% (43/36 هکتار) در کلاس iii طبقه بندی فرسایش با رسوبزایی متوسط طبقه بندی می شود. میانگین تولید رسوب بر اساس این مدل به ترتیب 91/9، 91/5 و 12/3 تن در هکتار محاسبه گردید. انواع اشکال فرسایشی موجود در منطقه شامل فرسایش سطحی، شیاری، آبراهه ای، واریزه ای، خندقی و کناری است. در نهایت امید است این تحقیق در شناخت الگوهای فرسایش و تولید رسوب حوضه های آبریز به منظور مدیریت بیشتر آبخیزداری وحفاظت از آب و خاک مفید واقع شود.
مریم صفرنژاد اسداله محبوبی
مطالعات ژئومورفولوژی و فیزیوگرافی در این حوضه که با استفاده از نقشه های ترسیم شده در محیط نرم افزار arc gis صورت گرفته است نشان می دهند که سنگهای ولکانیکی فراوانترین سنگهای موجود در منطقه بوده و حساسیت کمی در برابر فرسایش دارند. به منظور بررسی تغییرات اندازه ی ذرات و عوامل موثر در ریز شوندگی رودخانه های حوضه نوروزی در مجموع تعداد 57 نمونه رسوب از سدهای گراولی کانال اصلی رودخانه های نوروزی، یزدان آباد و دربندی آنالیز شده و بر اساس آن در هر سه رودخانه 2 ناپیوستگی و 3 پیوستگی رسوبی تشخیص داده شده است. در این حوضه جورشدگی هیدرولیکی در مقایسه با سایش نقش موثرتری در ریز شوندگی اندازه ذرات در هریک از پیوستگیهای رودخانه دارد. محاسبه پارامترهای اندازه ذرات نشان میدهد که رسوبات رودخانه مورد مطالعه عمدتا دارای جورشدگی بد و بسیار بد، کج شدگی مثبت و کشیدگی پهن تا کشیده هستند. رخساره های موجود در این رودخانه شامل گراول ماتریکس پشتیبان (gmm)، گراول دانه پشتیبان (gcm)، ماسه توده ای (sm)، ماسه با لایه بندی افقی (sh)، گل لامیناسیون دار (fl) و گل توده ای (fm) تشکیل شده است. رخساره های موجود در چهار عنصر ساختاری کانال (ch)، جریان گراویته ای (sg)، بار گراولی و اشکال لایه ای (gb)، صفحات ماسه ای لامینه ای و رسوبات ریز خارج از کانال (ff) شکل گرفته اند. بر اساس مجموعه های رخساره ای و عناصر ساختاری، مدل رسوبی رودخانه های حوضه نوروزی بریده بریده با بار بستر گراولی است. نتایج مدل mpsiac نشان می دهد از نظر میزان فرسایش و رسوبزایی، 44/28% از کل مساحت حوضه آبریز در کلاس v(خیلی زیاد)، 59/39% در کلاس iv (زیاد) و 93/31% در کلاس iii (متوسط) طبقه بندی می شود. میانگین تولید رسوب بر اساس مدل mpsiac به ترتیب 42/9 تن در هکتار در کلاس v، 37/4 تن در هکتار در کلاس فرسایشiv و 52/3 تن در هکتار در کلاس iii محاسبه گردید حوضه آبریز نوروزی بخشی از حوضه آبریز رودخانه اترک است که با شکلی پهن و مساحت 05/61 کیلومتر مربع در جنوب غربی قوچان قرار دارد. این حوضه در زون ساختاری بینالود قرار گرفته و واحدهای سنگی منطقه شامل ماسه سنگ - سنگ آهک سازند شوریجه با سن کرتاسه، مارن گچ دار میوسن و کنگلومرای ولکانیکی و سنگ های آتشفشانی پلیو کواترنر است. مطالعات ژئومورفولوژی و فیزیوگرافی در این حوضه که با استفاده از نقشه های ترسیم شده در محیط نرم افزار arc gis صورت گرفته است نشان می دهند که سنگهای ولکانیکی فراوانترین سنگهای موجود در منطقه بوده و حساسیت کمی در برابر فرسایش دارند. به منظور بررسی تغییرات اندازه ی ذرات و عوامل موثر در ریز شوندگی رودخانه های حوضه نوروزی در مجموع تعداد 57 نمونه رسوب از سدهای گراولی کانال اصلی رودخانه های نوروزی، یزدان آباد و دربندی آنالیز شده و بر اساس آن در هر سه رودخانه 2 ناپیوستگی و 3 پیوستگی رسوبی تشخیص داده شده است. در این حوضه جورشدگی هیدرولیکی در مقایسه با سایش نقش موثرتری در ریز شوندگی اندازه ذرات در هریک از پیوستگیهای رودخانه دارد. محاسبه پارامترهای اندازه ذرات نشان میدهد که رسوبات رودخانه مورد مطالعه عمدتا دارای جورشدگی بد و بسیار بد، کج شدگی مثبت و کشیدگی پهن تا کشیده هستند. رخساره های موجود در این رودخانه شامل گراول ماتریکس پشتیبان (gmm)، گراول دانه پشتیبان (gcm)، ماسه توده ای (sm)، ماسه با لایه بندی افقی (sh)، گل لامیناسیون دار (fl) و گل توده ای (fm) تشکیل شده است. رخساره های موجود در چهار عنصر ساختاری کانال (ch)، جریان گراویته ای (sg)، بار گراولی و اشکال لایه ای (gb)، صفحات ماسه ای لامینه ای و رسوبات ریز خارج از کانال (ff) شکل گرفته اند. بر اساس مجموعه های رخساره ای و عناصر ساختاری، مدل رسوبی رودخانه های حوضه نوروزی بریده بریده با بار بستر گراولی است. نتایج مدل mpsiac نشان می دهد از نظر میزان فرسایش و رسوبزایی، 44/28% از کل مساحت حوضه آبریز در کلاس v(خیلی زیاد)، 59/39% در کلاس iv (زیاد) و 93/31% در کلاس iii (متوسط) طبقه بندی می شود. میانگین تولید رسوب بر اساس مدل mpsiac به ترتیب 42/9 تن در هکتار در کلاس v، 37/4 تن در هکتار در کلاس فرسایشiv و 52/3 تن در هکتار در کلاس iii محاسبه گردید
محمد خانه باد اسداله محبوبی
ایران از نظر ایالت ساختاری به چندین حوضه رسوبی- زمین ساختی تقسیم شده است که ایران مرکزی به شکل مثلث یکی از ایالت های ساختاری است که از شرق به غرب به سه واحد ساختاری به نام های بلوک لوت، طبس و یزد تقسیم شده است. بلوک طبس حاوی نهشته های فانروزئیک بوده که رسوبات کربونیفر آن بدلیل اینکه تاکنون بطور تفضیلی از دیدگاه رسوب شناسی مورد مطالعه قرار نگرفته است برای درک بهتر جغرافیای دیرینه این دوره در ایران انتخاب شده است. برای رسیدن به این اهداف از مطالعات صحرایی، میکروسکوپی، کاتدولومینسانس، میکروسکوپ الکترونی، ایزوتوپ های پایدار، آنالیز عنصری، فلورسانس اشعه x و دیفراکسیون اشعه x استفاده شده است. رسوبات کربونیفر در این ناحیه از سازندهای شیشتو2 (در برش حوض دوراه با ضخامت 264 متر)، سردر ( به ترتیب در برش های حوض دوراه، نیاز و زلدو با ضخامت 584، 656 و 322 متر) و گچال (معادل با سازند شیشتو 2 و سردر، با ضخامت 325 متر در برش راهدار) تشکیل شده است. سازند سردر در کوه های شتری (برش های حوض دوراه و نیاز) دارای رخساره سیلیسی آواری با میان لایه هایی از سنگ آهک بوده در حالیکه به سمت شمال در بلوک طبس (برش زلدو) و غرب حوضه (برش راهدار) رخساره آن غالباً آهکی بوده و از ضخامت آن نیز کاسته شده است. بر اساس مطالعات صحرایی و شواهد رخساره های میکروسکوپی، رسوبات سازند شیشتو2 (کربونیفر پیشین) در بلوک طبس در یک رمپ کربناته فاقد سد و در یک محیط دریای باز نهشته شده است. با ورود بیش از حد رسوبات سیلیسی آواری، شرایط رسوبگذاری تغییر کرده و رسوبات آواری- کربناته در نواحی جنوب منطقه مورد مطالعه و رسوبات کربناته در نواحی شمالی آن نهشته شده اند (سازند سردر). سازند سردر با سن کربونیفر پیشین تا کربونیفر پسین با سنگهای سیلیسی آواری و کربناته (با رخساره های دریای باز، سد، لاگون و جزر مد) در یک رمپ دارای مخلوطی از رسوبات سیلیسی آواری و کربناته نهشته شده اند. وجود تناوب کنگلومرا، ماسه سنگ (مچور تا ساب مچور) وشیل، ساختمان های رسوبی از قبیل ریپل مارک های تداخلی و موجی زبانه ای و نیز اثرفسیل های phycodes, lockeia, gordia rusophycus, و planolites در ماسه سنگ های سازند سردر، وجود آثار فسیل گیاهی از قبیل آنولاریا و پکوپتریس به سن اواخر پنسلوانین (کربونیفر پسین) در شیل های بالایی سازند سردر، وجود سیکل های به سمت بالا کم عمق و درشت شونده (از شیل های پرودلتا به ماسه سنگ بخش های جلویی دلتا) بیانگر نهشته شدن رسوبات سیلیسی آواری سازند سردر در یک محیط دلتایی-ساحلی است که این رخساره ها در نواحی جنوبی منطقه مورد مطالعه مشهودترند. در دیاگرام های سه تایی qfr و دیاگرام ترکیب شیمیایی ماسه سنگها، ماسه سنگهای سازند سردر اغلب از نوع کوارتزآرنایت، ساب لیتارنایت، و ساب آرکوز بوده و برخاستگاه زمین ساختی آنها با استفاده از نمودارهای qt f l و qm f l+qp حاصله از آنالیزهای مودال، کراتون و کوهزایی با چرخه مجدد رسوبی و موقعیت تکتونیکی سنگهای رسوبی سیلیسی آواری با توجه به دیاگرام k2o/na2o در برابر sio2، موقعیت تکتونیکی حاشیه غیر فعال(passive margins) را نشان می دهند. در این کراتون پایدار، ماسه های کوارتزی احتمالاً از پی سنگ های گرانیتی-گنایسی و یا از سنگ های چرخه مجدد منشأ گرفته اند. اندیس هوازدگی شیمیایی (cia) بالای شیل ها و ماسه سنگ های سازند سردر، بیانگر هوازدگی نسبتاً شدید در ناحیه منشأ رسوبات است. بعلاوه، بدلیل اتصال ایران مرکزی به صفحه عربی و تشکیل یک پلت فرم پایدار در ایران مرکزی این احتمال وجود دارد که شرایط آب و هوایی در حاشیه غیر فعال تکتونیکی در ایران مرکزی نسبتاً مرطوب بوده است. فرایندهای دیاژنزی موثر بر ماسه سنگهای سازند سردر شامل فشردگی فیزیکی و شیمیایی ، سیمانی شدن (سیلیسی، کربناته و هماتیتی) دگرسانی ، تشکیل رگه های کلسیتی و ایلیتی شدن و فرایندهای دیاژنزی موثر بر سنگ های آهکی ناحیه مورد مطالعه شامل میکریتی شدن، نئومورفیسم، سیمانی شدن (رشته ای، گرانولار، هم بعد، بلوکی، دروزی و رورشدی)، فشردگی فیزیکی و شیمیایی، دولومیتی شدن (اولیه و ثانویه)، سیلیسی شدن، پیریتی شدن، انحلال، شکستگی و پرشدن رگه هاست که در مراحل دیاژنزی ائوژنز، مزوژنز و تلوژنز رسوبات کربونیفر ناحیه مورد مطالعه را تحت تأثیر قرار داده اند. مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمیایی خرده های اسکلتی مرجان، براکیوپود و کرینوئید در رسوبات آهکی ناحیه مورد مطالعه حاکی از نهشته شدن این رسوبات دریک رمپ کربناته با شوری نرمال است. روند تغییرات ایزوتوپ اکسیژن 18 در برابر ایزوتوپ کربن 13 در این خرده های فسیلی بیانگر تاثیر دیاژنز تدفینی است بطوریکه تغییرات وسیع در میزان ایزوتوپ اکسیژن و تغییرات جزئی تری در میزان ایزوتوپ کربن دیده می شود. با توجه به شواهد به دست آمده می توان چنین اظهار داشت که از نظر جغرافیای دیرینه، رسوبات سیلیسی آواری به احتمال زیاد از جنوب منطقه مورد مطالعه و نیز از صفحه عربی سرچشمه گرفته است. از آن جایی که ایران مرکزی به فرم پلت فرمی پایدار در حدود 25 درجه جنوب خط استوا قرار داشته است شرایط آب و هوایی برای تشکیل کربناتها، بویزه در مناطق شمالی بلوک طبس، حکم فرما بوده و بطور کلی رسوبگذاری در یک حاشیه غیر فعال تکتونیکی انجام شده است.
معصومه خلیلی محمد غفوری
در این تحقیق خصوصیات زمین شناسی مهندسی سنگ های مارنی سازند آبدراز مورد بررسی قرار گرفت. این سازند یکی از واحدهای سنگی حوضه کپه داغ می باشد. جنس این سازند در محل های نمونه برداری از پایین به بالا شامل مارن خاکستری روشن نازک لایه، شیل خاکستری تیره نازک لایه، مارن خاکستری تا خاکستری مایل به زرد، مارن سبز روشن، شیل خاکستری تیره، سنگ آهک خاکستری مایل به آبی با لایه بندی متوسط، مارن خاکستری رنگ نازک لایه، سنگ آهک های گل سفید تا سفید مایل به زرد، مارن آهکی خاکستری روشن، شیل خاکستری رنگ، سنگ آهک های گل سفید متوسط لایه است. ترکیب کانی شناسی سنگ های مارنی مورد مطالعه شامل کلسیت، کوارتز، آلبیت، ایلیت، کلینوکلریت می باشد. بسیاری از خواص فیزیکی و مکانیکی سنگ های مارنی مطالعه تابع ترکیب شیمیایی آن هاست. یکی از مهم ترین شاخص های موثر بر ویژگی های ژئوتکنیکی سنگ های مارنی میزان کربنات کلسیم موجود در آن هاست. در این پژوهش به طور مفصل به نحوه اثر درصد کربنات کلسیم مارن ها بر ویژگی های فیزیکی و مکانیکی آن ها پرداخته شده است. در این بررسی ویژگی های ژئوتکنیکی سنگ های مارنی به تفکیک ویژگی های اساسی، شاخص و مکانیکی مورد ارزیابی قرار گرفته و ارتباط بین پارامترهای مختلف آن بررسی گردید. به طور کلی بررسی های انجام شده نشان داد که دوام پذیری سنگ های مارنی تابع میزان کربنات کلسم آن هاست و با افزایش درصد کربنات کلسیم خواص مکانیکی سنگ های مارنی بهبود می یابد. این سنگ ها در طبقه بندی های مهندسی از نظر رفتار مکانیکی و بسته به شرایط محیطی در گروه های ضعیف تا نسیتاً قوی قرارمی گیرند. به طور کلی در سنگ های مارنی مورد مطالعه ویژگی های مکانیکی و نحوه ی ارتباط بین آنها با آنچه که در انواع دیگر سنگ ها وجود دارد کاملاً متغیر می باشد.
معصومه عزتی فر پیمان رضائی
سازند عشین (لادینین پسین) به عنوان جوان ترین عضو گروه نخلک در خاور پهنه رسوبی-ساختاری ایران مرکزی واقع شده است. به منظور مطالعه رخساره ها، محیط های رسوبی و ژئوشیمی سازند عشین برشی به ستبرای 330 متر در جنوب معدن نخلک برداشت شده است. سنگ رخساره های شناسایی شده در این سازند شامل رخساره ماسه سنگی، گلسنگ/شیل، ماسه سنگ آهکی و سنگ آهک می باشد. ساخت های رسوبی مشاهده شده شامل لامیناسیون های موازی و مورب، لایه بندی پیچیده، ریپل مارک و کانال فرسایشی و آثار فسیلی شاخص رخساره نرایتس هستند. براساس مطالعات صورت گرفته، رخساره سنگ آهکی در ابتدای بخش انتهایی مخروط زیردریایی و به سمت ساحل، رخساره ماسه سنگی در قسمت میانی بخش انتهایی مخروط زیردریایی و رخساره گلسنگ/شیلی در انتهای بخش انتهایی مخروط زیردریایی و به سمت دشت مغاکی با ساز و کار توربیدایتی نهشته شده اند. آنالیز xrd و تصاویر sem نشان دهنده وجود کانی های رسی ایلیت و کلریت در این نهشته ها است. نتایج حاصل از نقطه شماری نمونه های انتخابی، آنالیز مدال و ترکیب سنگ شناسی، بیانگر برخاستگاه زمین ساختی کوهزایی چرخه مجدد برای ماسه سنگ ها هستند. تجزیه و تحلیل داده های ژئوشیمیایی عناصر اصلی و فرعی 13 نمونه ماسه سنگی و 11 نمونه گلسنگ/شیل نشان دهنده سنگ منشأ آذرین اسیدی تا حدواسط و بیانگر جایگاه زمین ساختی حاشیه قاره ای فعال و مرتبط با کمان ماگمایی برای نهشته های منطقه مورد مطالعه و هوازدگی متوسط رو به بالا در ناحیه منشأ، تحت شرایط آب و هوایی مرطوب تا نیمه مرطوب هستند. واژگان کلیدی: سازند عشین، نخلک، رخساره ها، محیط های رسوبی، ژئوشیمی.
مریم محمدی محمد خانه باد
سازند تیرگان به سن کرتاسه پایینی (بارمین-آپتین) یکی از سازندهای کربناته حوضه رسوبی کپه داغ است. این سازند به طور همشیب بر روی سازند سیلیسی آواری شوریجه و در زیر سازند آهکی- مارنی سرچشمه قرار دارد. این سازند در هر دو برش عمدتا از سنگ آهک های االیتی به همراه میان لایه هایی از شیل و مارن تشکیل شده است. علاوه بر آن در ابتدای برش آرتنج یک لایه ماسه سنگ نیز دیده شده است. به منظور مطالعه چینه نگاری سکانسی سازند تیرگان در دو برش آرتنج (40 متر) و قرقره (36 متر) در شرق مشهد اندازه گیری و نمونه برداری شده است. بر اساس مطالعات پتروگرافی 13 رخساره میکروسکوپی کربناته شامل 4 مجموعه رخساره ای a، b، c و d و دو رخساره آواری شناسایی شده است. این رسوبات در 4 زیر محیط پهنه جزرومدی، لاگون، پشته و دریای باز در یک پلاتفرم کربناته کم عمق از نوع رمپ نهشته شده اند. اائید یکی از دانه های غیر اسکلتی مهم در رخساره های سازند تیرگان است که شامل انواع مختلف اائیدهای سربروئید، تغییر شکل یافته، نامتقارن، شکسته شده، هلالی شکل، خاردار و سطحی است. بعلاوه اائیدهای شعاعی، متحدالمرکز، شعاعی- متحدالمرکز، مرکب، چند هسته ای و اائیدهایی با هسته های متنوع از آلوکم های موجود در محیط رسوبی همچون گاستروپود، بریوزوئر، خارپوست، اوربیتولین و خرده های آواری نظیر کوارتز نیز مشاهده شده اند. آنالیز چینه نگاری سکانسی منجر به شناسایی3 سکانس رسوبی رده سوم در برش های مورد مطالعه شده است. سکانس های رسوبی شناسایی شده در هر دو برش دارای دسته رخساره های tst و hst و مرزهای سکانس از نوع sb2 هستند. مقایسه منحنی تفسیری تغییرات سطح دریا در این توالی ها با منحنی های جهانی نشان دهنده انطباق نسبی این دو منحنی در زمان بارمین- آپتین است. اختلافات موجود ناشی از رویدادهای محلی است. فرآیندهای دیاژنتیکی مختلف از جمله میکریتی شدن، سیمانی شدن، فشردگی، انحلال، نئومورفیسم، دولومیتی شدن، سیلیسی شدن و تشکیل رگه های کلسیتی در چهار محیط دیاژنتیکی دریایی، متئوریک، تدفین و بالاآمدگی برروی رسوبات تاثیر گذار بوده اند. در نمونه های گرینستونی، انواع سیمان های حاشیه ای هم ضخامت، هم محور رورشدی، بلوکی، دروزی و موزاییک هم بعد در فضای بین آلوکم ها تشکیل شده اند. کلید واژه: سازند تیرگان، رخساره های کربناته، اائید، چینه نگاری سکانسی، فرآیندهای دیاژنزی
طیبه گل افشانی رضا موسوی حرمی
سازند شوریجه به سن کرتاسه زیرین واقع در حوضه رسوبی کپه داغ در برش آبگرم، شامل نهشته های سیلیسی آواری- کربناتی است. مطالعه نهشته های سازند شوریجه منجر به تشخیص ساختمان های رسوبی و برداشت 170 نمونه و تفکیک سازند به چهار واحد گردید: یک واحد آواری در زیر، یک واحد آواری- کربناته- تبخیری، یک واحد آواری- کربناته و یک واحد آواری در بالا تشکیل شده است. ساختمان های رسوبی موجود طبقه بندی مورب مسطح و تراف، لامیناسیون موازی و ریپل مارک های موجی و تداخلی می باشد. بررسی پتروگرافی نمونه های ماسه سنگی سازند شوریجه نشان می دهد که ترکیب این ماسه سنگ ها اساساً از دانه-های کوارتز (مونوکریستالین و پلی کریستالین) با فلدسپات، قطعات لیتیک و کانی فرعی (اساساً میکا و کانی های سنگین) تشکیل شده است. دانه های کوارتز تخریبی به صورت ریز تا متوسط دانه و خوب جورشده و از لحاظ گردشدگی به صورت نیمه گردشده می باشند. ماسه سنگ های سازند شوریجه از لحاظ کانی شناسی و بافتی دارای مچوریتی نسبتاً بالایی می باشند. بررسی های صحرایی و پتروگرافی سازند شوریجه، منجر به تشخیص 2 مجموعه رخساره آواری شامل: رخساره های قاره ای و دشت ساحلی و نیز دو رخساره کربناته مرتبط با دشت ساحلی گردید. رخساره های مذکور، به انضمام داده های ژئوشیمیایی نمونه های ریزدانه (شیلی) محیط رسوبی نهشته های مورد نظر را قاره ای- حدواسط (دشت ساحلی) معرفی می کند. وارد نمودن نتایج حاصل از نقطه شماری نمونه های مورد مطالعه بر روی نمودار فولک (folk, 1980) ترکیب این ماسه سنگ ها را ساب لیت آرنایت، فلدسپاتیک لیت-آرنایت و تا حدی لیت آرنایت، نشان می دهد. نتایج حاصل از آنالیزهای مودال نمودارهای (qm61% f7% lt32%) و (qt75% f7% l18%)برخاستگاه زمین ساختی این ماسه سنگ ها را کوهزایی با چرخه مجدد دلالت می کند. تجزیه و تحلیل ژئوشیمیایی عناصر اصلی 27 نمونه از ماسه سنگ ها و شیل های سازند شوریجه و پلات داده ها بر روی دیاگرام های تقسیم بندی سنگ های آواری ترکیب آنها را ساب لیت آرنایت و تا حدی لیت آرنایت نشان می دهد. همچنین، استفاده از دیاگرام های تفکیکی، دوتایی و مثلثی، جایگاه زمین ساختی حاشیه غیرفعال قاره ای را برای این نهشته ها تداعی می نماید. داده های مذکور پیشنهاد کننده سنگ مادر رسوبی کوارتزی (حاصل از چرخه مجدد رسوبی) و سنگ آذرین حدواسط تا اسیدی برای سنگ های سیلیسی آواری است. به علاوه، استفاده از اندیس cia، میزان هوازدگی این نهشته ها را در منطقه منشأ، نسبتاً بالا معرفی می کند. این امر با نتایج پتروگرافی ماسه سنگ ها و رخساره ای مبنی بر وجود شرایط آب و هوای نیمه مرطوب تا نیمه خشک همخوانی دارد. بررسی های پتروگرافی و تصاویر sem سنگ های سیلیسی آواری و کربناته سازند شوریجه نشان می دهد که فرآیندهای دیاژنتیکی این سنگ ها در سه رژیم ائوژنیک، مزوژنیک و تلوژنیک متأثر ساخته است. این فرآیندها در سنگ های سیلیسی آواری شامل فشردگی فیزیکی و شیمیایی، سیمانی شدن (اکسید آهن، کربناته، سیلیسی و رس)، هماتیتی شدن، دگرسانی، انحلال و جانشینی فلدسپات، ایجاد شکستگی و پرشدگی رگه می باشد. در سنگ های آهکی مورد مطالعه فرآیندهای دیاژنتیکی شامل فشردگی فیزیکی و شیمیایی، میکریتی شدن، آشفتگی زیستی، سیمانی شدن کلسیتی و دولومیت شدن، نئومورفیسم، پیدایش شکستگی و پرشدگی رگه می باشد.
مرضیه علامه رضا موسوی حرمی
سازند آیتامیر (آلبین-سنومانین) یکی از واحدهای چینه سنگی حوضه رسوبی کپه داغ است. این سازند از ماسه سنگ، سیلتستون، شیل و چند افق¬ کربناته تشکیل یافته و در تمام برش¬ها به دو واحد زیرین و بالایی تقسیم شده است. در این پژوهش برش¬های باغک و شوریجه (در شرق حوضه رسوبی کپه داغ و شمال آق دربند) به ترتیب شامل ??0 و ??? متر ضخامت اندازه¬گیری و نمونه برداری شده است. بر اساس مطالعات پتروگرافی، ماسه سنگ¬ها از کوارتز (بیشتر منوکریستالین و کمتر پلی کریستالین)، فلدسپات (اورتوکلاز، میکروکلین و پلاژیوکلاز)، خرده سنگ (بیشتر از نوع چرت و به ندرت آذرین)، میکا (بیوتیت و مسکویت)، کانی¬های سنگین (زیرکان و تورمالین و اکسید آهن)، گلاکونی و در برخی از نمونه¬ها از خرده¬های فسیلی تشکیل شده و توسط سیمان کلسیتی و گاهی اکسید آهن به یکدیگر متصل شده¬اند. از نظر اختصاصات بافتی ریز تا متوسط دانه، دانه¬ها بی¬شکل تا نیمه¬شکل¬دار، دارای جورشدگی ضعیف تا متوسط و نیمه زاویه¬دار تا نیمه گردشده¬اند. سنگ¬ آهک¬ها از انواع خرده¬های فسیلی دوکفه¬ای، براکیوپود، گاستروپود، بریوزوئر، اکینوئید، آمونیت، جلبک قرمز و فرامینیفر همراه با دانه¬های آواری کوارتز و گلاکونی تشکیل شده¬اند که توسط سیمان کلسیتی و در بعضی نقاط اکسید آهن به یکدیگر متصل شده¬اند و دارای جورشدگی ضعیف هستند. رخساره¬های سنگی شناسایی شده در صحرا شامل رخساره¬های سیلیسی آواری و کربناته است. رخساره¬های سیلیسی آواری شامل رخساره¬های ماسه سنگی (sm، st، sp و sh) و رخساره¬های گل سنگی (fm و fh) است. همچنین رخساره¬های کربناته شامل (c1، c2 و c3) می¬باشد. پتروفاسیس¬ها و میکروفاسیس¬های شناسایی شده شامل پتروفاسیس¬های ماسه سنگی (a1: ساب لیتارنایت تا ساب آرکوز فاقد فسیل، a2: ساب لیتارنایت تا ساب آرکوز دارای فسیل و a3: ساب لیتارنایت تا ساب آرکوز سیلتی)، پتروفاسیس¬های گل سنگی (b1: سیلتستون ¬و b2: شیل¬) و میکروفاسیس¬های (c1: رودستون¬ ماسه¬ای بیوکلستی حاوی گلاکونی¬ و طبقه¬بندی مورب، c2: رودستون ماسه¬ای بیوکلستی حاوی گلاکونی و c3: فلوتستون¬ ماسه¬ای بیوکلستی حاوی آمونیت و گلاکونی) است. این رخساره¬ها بر اساس شواهد موجود در ? محیط لاگون، سد، حاشیه ساحل و دریای باز نهشته شده¬اند. بر اساس نوع و تغییرات عمودی و جانبی رخساره¬ها، چینه نگاری سکانسی این سازند در ناحیه مورد مطالعه تفسیر شده است. آنالیز چینه نگاری سکانسی منجر به شناسایی ? سکانس رسوبی در هر دو برش مورد مطالعه شده است. تمامی مرزهای سکانسی به استثنای مرز سازند آیتامیر با سازند آبدراز که ناپیوسته (sb1) است، به صورت تدریجی و پیوسته (sb2) است. بررسی تغییرات سطح آب دریا در ناحیه مورد مطالعه با منحنی جهانی نشان-دهنده تفاوت¬هایی است که احتمالا به دلیل نرخ تامین رسوب متفاوت، توپوگرافی و فعالیت¬های تکتونیکی است. فرایندهای دیاژنزی تاثیرگذار درماسه سنگ¬ها و سنگ آهک¬های این دو برش شامل فشردگی فیزیکی و شیمیایی، سیمانی شدن، انحلال، جانشینی، دگرسانی، شکستگی و پرشدگی، پیریتی شدن، آشفتگی زیستی، گلاکونیتی شدن، میکریتی شدن و نئومورفیسم است. کانی گلاکونی در این سازند به دو صورت برجا و نیمه برجا قابل مشاهده است. از نظر اختصاصات بافتی در ناحیه مورد مطالعه، گلاکونی¬ها دارای جورشدگی متوسط و نیمه گردشده تا خوب گردشده¬اند. از نظر درجه بلوغ از نارس تا بسیار رسیده در تغییرند. انواع برجای آن در دانه¬های مختلف نظیر کوارتز، فلدسپات، خرده سنگ چرتی، میکا، خرده¬های اسکلتی و سیمان کربناته جانشین شده است.
احمد میرمرقابی رضا موسوی حرمی
سازند آسماری به سن الیگو- میوسن مهم¬ترین سنگ مخزن میدان نفتی مارون (کربناته- ماسه¬سنگی) در فرو¬افتادگی دزفول در جنوب غربی ایران بوده، که در حوضه فورلندی کمربند کوهزایی زاگرس نهشته شده است. هدف از این مطالعه تفسیر محیط رسوبی، چینه¬نگاری سکانسی و بررسی فرآیند های دیاژنزی و تأثیر آن ها بر کیفیت مخزنی زون های پایینی سازند آسماری (زون¬های 50، 80/40 و 40) در چاه¬های شماره 281، 292، 339، 330، 323، 342 و 312 میدان نفتی مارون بر¬اساس تغییر در روند شکل نمودار گاما، نقشه¬های هم سنگی، خصوصیات پتروگرافی و تغییرات ریز¬رخساره¬ای است. همچنین تهیه نقشه¬های هم¬سنگی و بررسی گسترش رسوبی ماسه سنگ ها برای تعداد 215 حلقه چاه صورت گرفته است. بررسی دقیق مقاطع نازک میکروسکوپی منجر به شناسایی 7 ریز¬رخساره کربناته گردیده، که در چهار محیط دریای باز، سدی، لاگون و پهنه جزرومدی در یک رمپ هموکلینال (شامل رمپ خارجی، میانی و داخلی) نهشته شده¬اند. از نظر پتروگرافی ماسه¬سنگ های زون 50 و 40 میدان نفتی مارون به ترتیب در محدوده کوارتز¬وکی (همراه با گلاکونیت و شیل های حاوی فرامینیفر¬های پلاژیک) و کوارتز¬آرنایت با سیمان کلسیتی، دولومیتی، تبخیری و اکسید¬آهن قرار می¬گیرند. نقشه¬¬های هم سنگی (حدود 215 حلقه چاه) ترسیم شده برای زون¬های ماسه سنگی مورد نظر نشان می¬دهد که جهت ورود ماسه سنگ¬ها به میدان از سمت جنوب و جنوب غربی بوده، که به سمت شمال شرقی یک روند کاهشی را نشان می¬دهند و به خطوط کانتوری صفر می¬رسند. همچنین از سمت شمال غربی میدان به سمت مرکز بر مقدار ماسه سنگ افزوده شده و دوباره یک روند کاهشی را به سمت جنوب شرقی طی می¬کنند. بر مبنای اشکال شناسایی بر روی نمودار اشعه گاما رسوبات مورد مطالعه در محیط دریایی نهشته شده و به حالت¬های زنگوله¬ای دندانه¬دار، قارچی دندانه¬دار، واگنی به سمت چپ، دندانه¬دار، واگنی به سمت راست، سیلندری شکل و متقارن دیده می¬شوند. به¬طور¬کلی بر اساس شواهد پتروگرافی، مغزه¬های چاه¬پیمایی (ساخت رسوبی و ایکنو¬ فسیل)، نقشه¬های هم¬سنگی و نمودار چاه پیمایی گاما محیط رسوبی این زون¬ها به محیط¬های دور از ساحل و کانال¬های زیر دریایی (زون 50)، دلتایی (زون 80/40)، ساحلی و پهنه جزرومدی (قسمت های پایینی زون 40) و دلتایی- دهانه خلیجی (قسمت¬های بالایی زون 40) نسبت داده می¬شوند. به¬طور کلی رسوبات ماسه سنگی زون¬های پایینی سازند آسماری میدان نفتی مارون توسط سیستم دلتایی در طول حاشیه جنوب غربی حوضه گسترش پیدا کرده و دائماً تحت تأثیر تغییرات سطح آب دریا بوده¬اند. فرآیند¬های دیاژنزی اصلی که سازند آسماری را در چاه¬های مورد مطالعه تحت تأثیر قرار داده¬اند شامل تراکم فیزیکی و شیمیایی، انحلال، سیمانی شدن، دولومیتی شدن، انیدریتی شدن، هماتیتی شدن، پیریتی شدن، گلاکونیتی شدن و کانی¬های رسی بوده، که انحلال با ایجاد تخلخل حفره¬ای و دولومیتی شدن باعث افزایش کیفیت مخزنی (زون40) و سیمانی شدن، تراکم و پیریتی شدن (زون 50) باعث کاهش کیفیت مخزنی شده¬اند. بر مبنای پتروگرافی از مهمترین تخلخل¬های شناسایی شده در زون¬های ماسه سنگی می¬توان به تخلخل بین دانه¬ای، حفرات خیلی بزرگ، شکافی و ریز تخلخل اشاره کرد، که ارتباط خوبی را از نظر حجمی با گسترش زون¬های ماسه سنگی نشان می¬دهند. به طور کلی با کاهش زون¬های ماسه سنگی از سمت جنوب غربی به سمت شمال شرقی میدان کیفیت مخزنی نیز کاهش می¬یابد. به طور کلی آنالیز چینه نگاری سکانسی منجر به شناسایی سه سکانس رسوبی رده سوم (ds1 ،ds2 و ds3 ) در چاه های مورد مطالعه شده است.
مجتبی ذاکری محمد خانه باد
در این مطالعه، گونه¬های سنگی تعیین ، رخساره¬های الکتریکی شناسایی و بهترین مدل رخساره الکتریکی برای مخزن بنگستان در میدان کوپال ارائه شده است. در این مطالعه از داده¬های زمین¬شناسی و پتروفیزیکی 5 حلقه چاه استفاده شده است. مطالعه 246 مقاطع نازک مخزن منجر به شناسایی 8 رخساره رسوبی شده که در محیط¬های لاگونی، سدی و دریای باز در یک رمپ کربناته با شیب ملایم نهشته شده است. مطالعات پتروگرافی نشان می دهد که سازند سروک تحت تأثیر محیط¬های دیاژنزی دریایی، متئوریک¬، دفنی و بالاآمدگی قرارگرفته است؛ که میکریتی شدن، نئومورفیسم، فشردگی، سیمانی شدن، انحلال، شکستگی و جانشینی از مهمترین فرآیندهای دیاژنزی شناسایی شده هستند. کیفیت مخزنی سازند سروک ارتباط نزدیکی با فرآیندهای دیاژنزی دارد. به صورتی که فرآیندهای فشردگی و سیمانی شدن باعث کاهش کیفیت مخزنی و فرآیندهای انحلال و شکستگی افزایش دهنده آن بوده است. مطالعه تخلخل¬های مخزن مورد مطالعه منجر به شناسایی انواع تخلخل¬های بین¬دانه¬ای، بین¬بلوری، درون دانه¬ای، حفره¬ای، قالبی، شکستگی و استیلولیتی شده است؛ که فراوانترین تخلخل، بین¬دانه¬ای بوده و تخلخل حفره¬ای و شکستگی بیشترین تاثیر را روی کیفیت مخزنی دارند. برای تعیین واحدهای جریانی از روش نشانگر زون جریانی استفاده شده که منجر به شناسایی 7 واحد جریانی هیدرولیکی گردیده است. واحد جریانی شماره 1 بهترین کیفیت مخزنی را دارد. همچنین برای تعیین گونه¬های سنگی مخزن، از روش خوشه¬بندی پویا (dc) استفاده شده و 8 گونه سنگی تعیین شد؛ که گونه سنگی شماره 1 دارای بهترین کیفیت مخزنی و گونه سنگی شماره 8 دارای بدترین کیفیت مخزنی هستند. برای تعیین رخساره¬های الکتریکی، نمودارهای چاه پیمایی dt، nphi، rhob وsgr در چاه¬های شماره 4 و 20 به عنوان داده¬های ورودی انتخاب شدند. روش som به عنوان روش خوشه¬بندی انتخاب شد و فاصله بین بردارها با استفاده از روش اقلیدسی محاسبه شد. با توجه به 8 رخساره رسوبی شناسایی شده، مدل 8 رخساره الکتریکی انتخاب و در چاه¬های شماره 4 و 20 منتشر شدند. با توجه به نمودارهای چاه پیمایی dt، nphi، rhob،sgr ، تخلخل مفید و اشباع¬شدگی آب، رخساره الکتریکی شماره 1 دارای بالاترین مقدار نمودارهای چاه پیمایی صوتی و نوترون و تخلخل مفید و بهترین کیفیت مخزنی است. رخساره¬های الکتریکی شماره 7 و 8 با دارا بودن بیشترین مقدار نمودار چاه پیمایی گامای طیفی و چگالی و کمترین مقدار نمودارهای چاه پیمایی صوتی، نوترون و تخلخل مفید دارای کمترین کیفیت مخزنی هستند. در نتیجه با توجه به انطباق بسیار مناسب مدل رخساره¬های الکتریکی با رخساره¬های رسوبی و واحدهای جریانی تعیین شده در چاه¬های شماره 4 و 20، مدل بدست آمده توانسته ارزیابی مناسبی را از مخزن داشته باشد. بنابراین مدل 8 رخساره الکتریکی در سایر چاه¬های شماره 35، 48 و 49 انتشار داده شد.
سهیلا قلعه نویی محمد خانه باد
حوضه آبریز صدخرو در شمال روستای صدخرو واقع در غرب سبزوار دارای طول و عرض به ترتیب 19/21 و 3/44 و مساحت66/321کیلومتر مربع و به شکل کشیده در یک منطقه کوهستانی قرار گرفته است. این حوضه در زون ساختاری سبزوار و در بالای گسل درونه واقع شده است و واحدهای سنگی منطقه شامل افیولیت ملانژهای کرتاسه پسین ، سنگ آهک ائوسن، ماسه سنگ، شیل و مارن و ژیپس الیگومیوسن و کنگلومرا پلیوسن است. به منظور بررسی تغییرات اندازه ذرات و عوامل موثر بر ریزشوندگی 54 نمونه رسوب از کانال اصلی رودخانه مذکور برداشت و آنالیز شده و براساس آن مشخص گردید و مشخص شد روند تغییرات اندازه ذرات به سمت پایین دست کاهش می یابد. دو عامل جورشدگی هیدرولیکی و سایش فاکتورهای اصلی در ریز شوندگی هستند. همچنین براساس مطالعات رسوب شناسی مشخص شد هر چه به سمت پایین دست پیش برویم رسوبات رودخانه صدخرو عمدتا به صورت جورشدگی و کشیدگی بهتر و نیز کج شدگی مثبت هستند. در رودخانه صدخرو رسوبات براساس اندازه ذرات در سه گروه گراول، ماسه و گل قرار می گیرند و براساس مشاهدات صحرایی هشت رخساره رسوبی شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت که شامل گراول ماتریکس پشتیبان (gmm)، گراول دانه پشتیبان (gcm)، گراول با طبقه بندی مسطح (gp)، ماسه توده ای (sm)، ماسه با طبقات مورب مسطح (sp)، ماسه با طبقه بندی مورب عدسی (st)، گل لامیناسیون دار (fl) و گل توده ای (fm) هستند. رخساره های موجود در چهار عنصر ساختاری کانال (ch)، جریان گراویته (sg)، بار گراولی و اشکال لایه ای (gb) و رسوبات ریز خارج از کانال (ff) شکل گرفته اند. براساس مجموعه های رخساره ای و عناصر ساختاری، مدل رسوبی رودخانه مورد مطالعه بریده بریده با بار گراولی است. برای بررسی و برآورد تولید رسوب و شدت فرسایش در حوضه آبریز مورد مطالعه از روش gis و مدل اصلاح شده mpsiac استفاده شده است که نتایج حاصل از اینها نشان می دهد میزان تولید رسوب و فرسایش در این حوضه نسبتا بالا بوده و یکی از عوامل اصلی در این خصوص حساس بودن سنگها به عوامل فرسایشی است. نتایج حاصل از مدل mpsiac نشان می دهد که بیشتر مساحت حوضه مربوط به محدوده کلاس iv می باشد. انواع اشکال فرسایشی موجود در منطقه شامل فرسایش سطحی، شیاری، آبراهه ای، واریزه ای و کناری است.
حامده اسدزاده محمد خانه باد
از جمله مطالعاتی که در حوضه های اکتشافی حائز اهمیت است، شناسایی سنگ های مخزن و بررسی کیفیت مخزنی آنهاست. درک مناسب و دقیق خواص مخزنی نیازمند مطالعه ی جامع ویژگی های دیاژنتیکی و رسوبی سنگ های مخزنی و ادغام این مطالعات با داده های پتروفیزیکی است. از آنجایی که سازندهای سروک و ایلام از جمله مهم ترین مخازن نفتی ایران هستند، هدف اصلی این مطالعه، بررسی و مقایسه ی کیفیت مخزنی زون d سازند سروک با زون های c2 و c3 سازند ایلام در بخش شرقی میدان نفتی اهواز با استفاده از داده های مغزه و چاه پیمایی است. بدین منظور مطالعات پتروگرافی تعداد 450 مقطع نازک در زون d سازند سروک در چاه های شماره 184، 383، 351، 217، و 6 منجر به شناسایی 7 رخساره ی کربناته و در زون های c2 و c3 سازند ایلام در چاه های شماره 354، 37، 383، 298 و 347 منجر به شناسایی 6 رخساره ی کربناته شده است. رخساره های زون های مورد مطالعه از هر دو سازند سروک و ایلام در سه محیط لاگون، پشته و دریای باز بر روی یک پلتفرم کربناته از نوع رمپ هوموکلینال نهشته شده اند. بر اساس مطالعات پتروگرافی می توان گفت رخساره های زون d سازند سروک عمدتاً در محیط های کم عمق، و رخساره-های زون های c2 و c3 سازند ایلام عمدتاً در محیط های عمیق تر نهشته شده اند. رخساره های زون های مورد مطالعه ی سازندهای سروک و ایلام در محیط های دیاژنزی دریایی، متئوریک و تدفینی و در طی بالاآمدگی تحت تأثیر فرآیندهای دیاژنتیکی مختلفی از قبیل میکریتی شدن، فشردگی، سیمانی شدن، نئومورفیسم، انحلال، شکستگی و جانشینی (دولومیتی شدن، هماتیتی شدن و پیریتی شدن) قرار گرفته اند، و این فرآیندها کیفیت مخزنی زون های مورد مطالعه را دستخوش تغییراتی کرده اند. مهم ترین تخلخل-های شناسایی شده ی موثر بر کیفیت مخزنی زون های مورد مطالعه ی سازندهای سروک و ایلام، تخلخل های حفره ای مرتبط، شکستگی و کانالی هستند، که این تخلخل ها نقش زیادی در تغییرات کیفیت مخزنی زون های مورد مطالعه داشته اند. در این مطالعه با هدف ارزیابی بهتر کیفیت مخزنی، رخساره های الکتریکی تعیین و مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از روش خوشه بندی mrgc در زون d سازند سروک یک مدل 6 رخساره ای و در زون های c2 و c3 سازند ایلام یک مدل 5 رخساره ای تعیین شده است. به طور کلی بر اساس مطالعات پتروگرافی و پتروفیزیکی صورت گرفته می توان گفت زون c3سازند ایلام نسبت به زون d سازند سروک در بخش شرقی میدان نفتی اهواز از کیفیت مخزنی بهتری برخوردار است، که علت آن را می توان در ارتباط با رخساره های رسوبی و فرآیندهای دیاژنزی به ویژه فرآیندهای سیمانی شدن، انحلال و شکستگی دانست. به طوریکه در زون های c2 و c3 سازند ایلام به علت گسترش و تأثیر زیاد فرآیندهای انحلال و شکستگی و ایجاد تخلخل های حفره ای مرتبط و کانالی، تخلخل و تراوایی و در نتیجه کیفیت مخزنی افزایش یافته، در حالیکه در زون d سازند سروک فرآیند سیمانی شدن نسبت به فرآیندهای انحلال و شکستگی تأثیر بیشتری داشته و بنابراین موجب کاهش کیفیت مخزنی این زون شده است. همچنین در سازند ایلام زون c2 نسبت به زون c3 از کیفیت مخزنی بهتری برخوردار است.
مرضیه فیاضی بروجنی مریم مرتضوی مهریزی
مطالعات صحرایی منجر به شناسایی رخساره های رسوبی گراولی (gmm, gmg, gcm, gci, gh)، ماسه ای (sh) و گلی (fl, fm) گردیده است. همچنین عناصر ساختاری شکل گرفته در رودخانه مولید شامل ch، gb، sb، sg و ff می باشند. با توجه به رخساره های سنگی و عناصر ساختاری شناسایی شده، مدل رسوبی رودخانه بریده بریده و کم عمق با بار بستر گراولی است. مطالعات ژئوشیمیایی اکسید عناصر اصلی و عناصر فرعی موجود در نهشته های رودخانه مولید با هدف تعیین میزان غلظت عناصر موجود در رسوبات رودخانه و تعیین منشأ احتمالی عناصر، تأثیر این عناصر بر کیفیت منابع آب سطحی و زیر زمینی و نیز به منظور تعیین اختصاصات ناحیه منشأ (سنگ شناسی، میزان هوازدگی، آب و هوا) و جایگاه زمین شناسی این حوضه صورت گرفت. نتایج حاصله حاکی از آلوده بودن منطقه به عنصر کرم و نیز میزان بالای اکسیدهای آهن، منیزیم و منگنز است. بر طبق بررسی های صورت گرفته علت آلودگی، واحدهای زمین شناسی و فعالیت انسان (کشاورزی) در منطقه است. بررسی ژئوشیمی رسوبات آواری نشان دهنده منشأ مافیک، آب و هوای خشک در ناحیه منشأ و نرخ هوازدگی کم رسوبات است. موقعیت تکتونیکی حوضه نیز احتمالا جزایر قوسی اقیانوسی است.
میثم پریمی رضا موسوی حرمی
منطقه مورد مطالعه در 35 کیلومتری جنوب دامغان درطول جغرافیایی10°,54 تا30, °54 و عرض جغرافیایی 45, °35 تا 00, °36 قرارگرفته است. بررسی رسوب شناسی رسوبات تپه های ماسه ای برخانی و نبکا نشان می دهد که میانگین جورشدگی آن ها به صورت متوسط خوب جور شده است وکج شدگی آن ها به سمت ذرات دانه درشت می باشد. باد غالب منطقه از شمال غرب می وزد و شکل تپه های ماسه ای و موقعیت مکانی آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد. بررسی مورفومتری تپه های ماسه ای و نبکاها نشان می دهد درتپه های ماسه ای طول دامنه پشت به باد و قله بهترین متغیرها برای محاسبه ارتفاع و در نبکاها دو متغیر ارتفاع و طول محور کوتاه برای تعیین طول محور بلند مناسب می باشند.