نام پژوهشگر: مهدیه عظیمی
مهدیه عظیمی زهرا سید یزدی
زن در اغلب آثار ادبی جهان، مخصوصاً ادب ایران زمین، با توجه به مقتضیات زمانی هر دوره از جایگاهی خاص برخوردار است. زنان به خوبی توانسته اند در کنار مردان از عهده ی وظایف خویش برآیند. لیکن در برخی از دوره ها شاهد نزول مقام و جایگاه ایشان می باشیم. فرایند کردار و رفتار زنان تنها در آثار غنایی و نمایشی وجود ندارد، بلکه در آثار حماسی نیز که برگرفته از اعتقادات عمیق قومی، ملی و دینی است به خوبی بازتاب یافته است. در این میان شاهنامه ی فردوسی که از بزرگ ترین کتاب های حماسی جهان محسوب می شود سهمی سترگ و باعظمت را در تاریخ اجتماعی ایران درباره ی زنان بر عهده دارد. و به حقیقت، یکی از شاخصه های این اثر حماسی و ملی این است که از زنان به عنوان گوهری والا و موجودی صاحب خرد و رایزن توأم باحیا، ایثار، مهربانی، دلسوزی، وفاداری، نقش مادرانه و تربیت فرزند و به طورکلی از سایر خصوصیات زنانه با تمامی ابعاد احساسی و عواطفشان در کنار روحیات و خلق وخوی مردان سخن به میان آورده است. و از سوی دیگر گرشاسب نامه ی اسدی طوسی که مهم ترین منظومه ی پهلوانی است شاعر در این اثر ضمن بیان دلاوری ها و پهلوانی های گرشاسب از زنان و جایگاه اجتماعی و اوصاف ایشان همچون: شرافت، تدبیر و خرد، رایزنی، وفاداری، مادر بودن، تربیت فرزندان و ... سخن رانده است.اشراف این دو شاعر در چندین قرن پیش بر موضوعات مختلف اجتماعی بشر، خصوصاً شناخت آن ها از هویت و شخصیت زنان و همچنین اوصاف ایشان برای منتقدان ادبی در عصر کنونی حیرت آور است. بر این اساس ما در این پژوهش به مقایسه ی نقش زنان در این دو منظومه خواهیم پرداخت و صفات ایشان را به تفکیک صفات مثبت و منفی در هر دو اثر بررسی خواهیم کرد.