کارآفرینی بین المللی یک جریان تحقیقاتی رو به رشد و مهم است. و فرصت های بزرگی را برای محققان جهت به کارگیری و ادغام تئوری ها از رشته های متعدد ارائه می دهد و یک چارچوب تئوریکی را ایجاد می کند (زهرا و جرج ، 2002). بین المللی شدن یک موضوع مهم در کسب و کارهای بین المللی می باشد (تاج الدین، 1388). بسیاری از مدیران و کارآفرینان فرصت های موجود در بازارهای بین المللی را تشخیص داده و دسترسی به این بازارهای جهانی را به عنوان یک ابزار استراتژیک برای رقابت پذیری و توسعه بیشتر کسب وکار خود مورد استفاده قرار می دهند (تاج الدین، 1391). زیرا بین المللی شدن یک استراتژی برای دستیابی به رشد شرکت و برای تولید ثروت با استفاده از گسترش به بازارهای خارجی و جدید است (زهرا و همکاران،2000، هسل، 2008). صرف نظر از مرحله توسعه اقتصادی، تشکیل شرکت های کوچک و متوسط ادامه فعالیت های آن ها به عنوان منبع اصلی رشد یک ملت است (داسانایاکا و همکاران، 2011؛ هیز ، 2011؛ هِسل و پارکر ، 2013). با توجه به اهمیت شرکت های کوچک و متوسط در هر اقتصادی، جای شگفتی ندارد که تقریباً در تمام کشورهای جهان بر حمایت و تقویت شرکت های کوچک و متوسط از طریق انواع موسسات و برنامه های پشتیبان تاکید ویژه ای وجود داشته باشد. توسعه شرکت های کوچک و متوسط از مدت ها پیش به عنوان یک عامل مهم برای دستیابی گسترده تر به اهداف توسعه از جمله، توسعه اقتصادی و استحکام و پایداری اجتماعی از طریق رشد طبقه متوسط و ایجاد تعداد قابل توجهی از مشاغل جدید در نظر گرفته شده است (اُکپارا ، 2011؛ زائید ، 2012؛ گُنِرِجین و همکاران، 2012؛ ایرجایانتی و ازیس ، 2012؛ خلیل، 2013). حضور در بازارهای جهانی امکان دسترسی به بازارهای بزرگ تر و دستیابی به صرفه جویی در مقیاس، مزیت های تکنولوژیک، ارتقاء شایستگی، پخش ریسک، کاهش و تقسیم هزینه های تحقیق و توسعه، دسترسی بیشتر به منابع تأمین مالی را میسر می سازد.