نام پژوهشگر: احسان احدمطلقی
احمدعلی روح الهی علی اکبر جوکار
ظهور فناوری اطلاعاتی و ارتباطاتی و استفاده ی روزافزون از آن ها در سازمان ها موجبات دگرگونی در بسیاری از زمینه ها، از جمله کسب و کار شرکت های کوچک و متوسط را فراهم نموده است. سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش بارزی در افزایش کارایی و اثربخشی کسب و کار دارد. مدل پذیرش فناوری یکی از مدلهایی است که به طور گسترده و وسیع برای تشریح عوامل اثرگذار بر پذیرش سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد استفاده قرار گرفته است. مدل پذیرش تکنولوژی بر دو باور بارز؛ یعنی بر سهولت استفاده و مفید بودن تاکید می ورزد. هدف کلی این مطالعه بررسی عوامل موثر بر استفاده از بازاریابی اینترنتی در شرکت های کوچک و متوسط مستقر در شهرک های صنعتی استان تهران با رویکرد بسط مدل پذیرش فناوری است. در این تحقیق به منظور توسعه مدل پذیرش فناوری از اعتبار ادراک شده به عنوان ابعاد دیگری که تأثیری به سزایی در پذیرش بازاریابی اینترنتی دارند، استفاده شده است. روش جمع آوری داده از نوع میدانی است که جهت گردآوری اطلاعات برای آزمون فرضیه های تحقیق از پرسش نامه محقق ساخته بر اساس مطالعات دیویس و همکاران(1989)، هافتمن(1999)، باگوزی(1998) و آجزن و فیشبن(1980) استفاده گردید. مقیاس اندازه گیری متغیرها بر اساس طیف 5 مقیاس لیکرت است. روایی پرسش نامه به دو روش صوری و محتوایی حاصل گردیده است. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق، از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر عبارتند از: صنایع کوچک و متوسط مستقر در شهرک های صنعتی استان تهران به تعداد 1150 واحد است. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکوران تعداد 290 واحد کفایت می کند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss19 و مدل سازی معادلات ساختاری (نرم افزار smart pls) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که سهولت ادراک شده، فوائد ادراک شده و اعتبار ادراک شده بر قصد استفاده از بازاریابی اینترنتی و استفاده واقعی از آن موثر هستند. در نتیجه با شناختی که از عوامل تاثیرگذار بر استفاده از بازاریابی اینترنتی حاصل می شود، می توان با ایجاد بهبود در این عوامل در جهت تشویق مشتریان به استفاده از بازاریابی اینترنتی گام برداشت.
سمیه سعدیان سید محمد میرمحمدی
دانش به عنوان یک فاکتور رقابتی کلیدی در اقتصاد جهانی شمرده می شود ،اما برای حضور موفق در بازار پویای امروزی باید یک جزء دیگر به نام مشتری را نیز مد نظر قرار داد.مدیریت دانش مشتریان برای سازمان ها این امکان را فراهم می آوردکه با احتمال بیشتری قادر به تشخیص فرصت های پدیدار شده در بازار بوده ومزیت رقابتی خود را افزایش دهند.مدیریت دانش مشتری در ارتباط با بدست آوردن ، به اشتراک گذاری وبسط دانش مشتریان و در راستای به سود رسانی مشترک بین مشتریان وسازمان است . لذا هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر مدیریت دانش برمشتری مداری صنعت بانکداری(بانک ملی استان گلستان) است. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است که هدف کاربردی، به صورت پیمایشی- مقطعی انجام گردیده است. بدین منظور نمونه مورد نظر با استفاده از جدول مورگان به تعداد 186 نفر از کارکنان بانک ملی استان گلستان انتخاب شده و روش جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه های استاندارد مدیریت دانش و مدیریت ارتباط با مشتری بوده و پس از جمع آوری اطلاعات حاصله داده ها وارد نرم افزار spss شده و با آزمون رگرسیون خطی ساده و آنالیز صورت گرفت نتایج نشان دادکه مدیریت دانش بر مدیریت ارتباط با مشتری تاثیر مثبت دارد و همچنین طبق بررسی به عمل آمده از نتایج آزمون به طور کلی می توان گفت مدیریت دانش بر مدیریت ارتباط با مشتری (جذب ،حفظ و نگهداری، وفاداری ، رضایت ) تاثیر مثبت دارند. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که مدیران سازمانی باید شرایط تسهیل جریان دانش، ایجاد روحیه دانشی، از میان بردن موانع فعالیت های دانشی و ایجاد شرایط و امکانات و محیط مناسب برای کارکنان دانشی را فراهم آورند. همچنین لازم است مدیران باید زمینه دانشی را که کارکنان قادر به توسعه آن نیستند را از متخصصان دریافت نموده و در سازمان بسط دهند.تا در نهایت به مدیریت ارتباط با مشتری وسودهی بانک دست یابد .