نام پژوهشگر: محسن صادقی مهر
حمیدرضا اشرفی محسن صادقی مهر
در این مطالعه نگارنده بر آن بوده که تأثیر برنامه های ورزشی زیر بیشینةتداومی ورزش پیشرونده هوازی و داروی کلسیتریول، یکی از ترکیبات ویتامین d را بر استخوان موش های (رت ) آزمایشگاهی مورد بررسی قرار دهد. 96 قلاده موش ماده ویستار به 8 گروه 12 تایی همسان (به نام های: a، b، c، o، v، o+v، t،o+t ) تفکیک شدند؛ گروه های آزمایش به طور تصادفی، بعد از عمل جراحی به مدت 8 هفته به حال خود رها شدند؛ پس از این مدت گروه های ورزشی، قبل از شروع برنامه اصلی، یک هفته روزانه به مدت10 دقیقه به فعالیت راه رفتن روی تردمیل با سرعت 6 تا 8 متر بر ثانیه، پرداختند؛ سپس گروه های ورزشی به ترتیب: a، 5 روز و b، 3 روز طی برنامه های هوازی با سرعت افزایشی از 15 تا30 متر بر دقیقه و به مدت 25 تا 50 دقیقه فعالیت کردند؛ گروه های ورزشی t وo+t با سرعت20 متر بر دقیقه و به مدت 30 دقیقه برای 5 روز در هفته، فعالیت کردند؛ به موازات این برنامه های ورزشی، گروه هایv و o+v نیز 3 روز در هفته، به میزان 0/7 میلی گرم کلسیتریول خوراکی مصرف نمودند؛ این برنامه 8 هفته ادامه یافت. برای سنجش میزان آلکالین فسفات و غلظت کلسیتریول، از موش ها خونگیری به عمل آمد. استخوان فی مورآنها تحت کشش قرار گرفت؛ بررسی آنالیز واریانس اطلاعات به دست آمده، تفاوت های معناداری (p<0/05) را میان گروه های مختلف نشان داد.
رضا صفری محسن صادقی مهر
یکی از معضلات جراحی لاپاروسکوپی، خطای انسانی جراح در هدایت ربات، به دلیل نداشتن دسترسی مستقیم جراح به عضو مورد نظر بوده که این امر باعث صدمه به بافت ها و رگ های خونی می شود. در سالهای اخیر تحقیقاتی در این زمینه صورت گرفته که از آن جمله می توان به انتقال حس لامسه از عضو به جراح و همچنین بالا بردن کیفیت حرکتی ربات در مواجهه با موانع نام برد. ربات های موجود در بسیاری از محیط های پیچیده فاقد کارایی لازم می باشند. یکی از دلایل این امر، فقدان کاربرد گسترده توانایی ربات ها در محیط هایی با تغییرات دینامیکی پیوسته می باشد. به همین دلیل برای موثر بودن بازوهای مکانیکی و رباتهای متحرک، لازم است قابلیتهای طراحی حرکت این ربات ها گسترش داده شود. یکی از موارد مهم در طراحی مسیر رباتها، معیارهای اجتناب از موانع بوده که به طور مفصل مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در این رساله سعی بر آن است که سینماتیک یک بازوی مکانیکی افزوده در محیطی با موانع مختلف در فضای دو بعدی مورد بررسی قرار گیرد. موانع به صورت یک شیار نیم دایره ای، دایره، چندضلعی و همچنین با معادله مرزی غیر خطی تعریف شده و همچنین منحنی مسیر در مورد شیار نیم دایره ای به صورت دایره و در موارد دیگر، منحنی اسپلاین مرتبه سه در نظر گرفته شده است. در این تحقیق با ساده سازی معادلات، حجم قابل توجهی در زمان و برنامه نویسی صرفه جویی شده و این مزیت در ربات های ابر افزوده با درجات آزادی خیلی بالا بسیار حائز اهمیت است.
علی اکبر پاشا زانوسی محسن صادقی مهر
انسان در زندگی روزانه خود کارهای به ظاهر سادهای مانند ایستادن انجام میدهد، حال آنکه برای یادگیری ایستادن پایدار بسیار تلاش کرده است. پیچیدگی چنین کارهایی پس از یک حادثه که به ناتوانی منجر شود و یا در اثر افزایش سن یادآوری خواهد شد. مطالعه نحوهی کنترل حالت پایدار انسان به یافتن نحوهی عملکرد سیستم عصبی مرکزی برای کنترل بدن انسان میانجامد. چنین یافتههایی قابل به کارگیری در رباتهای انساننما به منظور حفظ پایداری آنها خواهد بود. همچنین این یافتهها در طراحی پروتزها، اورتزها و طرحهای توانبخشی بسیار ارزشمند هستند. در این میان سیستمهای اسکلتماهیچهای به دلیل شباهت بسیار زیاد آنها به بدن انسان در شامل بودن یک سیستم رباتیکی چندجسمی به عنوان اسکلت بدن و واحدهای ماهیچهتاندونی به عنوان کاراندازهای این سیستم بسیار مورد توجه هستند. تحلیل این سیستمهای اسکلتماهیچهای به دلیل نامعین بودن بودن آنها در اغلب موارد، نیازمند بهینهسازی میباشد. این بهینهسازیها دو دسته هستند. دسته اول بهینهسازی استاتیک است که به کمک دینامیک معکوس و با استفاده از دادههای سینماتیکی انجام میشود و منجر به تخمین نیروی ماهیچه خواهد شد. دسته دوم بهینهسازی دینامیک بوده که روند بهینهسازی بسیار پیچیدهای دارد و در آنها تحلیل به منظور دستیابی به فعالیتهای ماهیچهای و نحوهی حرکت اسکلت بدن انجام میشود. این تحقیق به منظور بررسی تحلیلی پاسخ مدل اسکلتماهیچهای بدن انسان به اغتشاش دورانی سطح زیر پا انجام شده است. به منظور مدلسازی اسکلت بدن انسان از یک مدل رباتیکی چهار لینکی با سه درجه آزادی استفاده شده است. برای مدلسازی ماهیچهها به عنوان کاراندازهای این مدل رباتیکی از ماهیچههای مدل نوع هیل استفاده شده است. معادلات حرکت سیستم اسکلتی با استفاده از دینامیک لاگرانژ استخراج و به کمک دینامیک کین مورد تأیید قرار گرفتهاند. از دو نوع متفاوت مدلسازی ماهیچهای نیز به منظور بررسی اثر مدلسازی ماهیچه در نتایج حاصله استفاده شده است. مدل اول از نظر محاسباتی مفیدتر بوده و مدل دوم دقت بالاتری در تخصیص خواص مرتبط با هر ماهیچه دارد. به منظور انجام بهینهسازی دینامیک و استاتیک از توابع هدف تنش ماهیچهها و انرژی ماهیچهها استفاده شده است. همچنین به منظور بررسی پایداری مدل از معیار پایداری نقطه ممان صفر استفاده شده است. با استفاده از دادههای تجربی اندازهگیریشده برای انسان تحت اغتشاش نوسانی و وارد نمودن این دادهها در مدل، طی یک روند دینامیک معکوس و با کمک بهینهسازی استاتیکی، توابع هدف متفاوت و متغیرهای طراحی مختلفی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصله ارائه شدهاند. همچنین با استفاده از روش ضرایب وزنی در بهینهسازی، با وارد نمودن تابع هدف پایداری به عنوان تابع هدف دوم، به بررسی اثر تابع پایداری در پیشبینی نتایج حاصله پرداخته شده است. در ادامه طی یک روند دینامیک مستقیم با کمک بهینهسازی دینامیکی، به پیشبینی مسیر حرکت مفاصل و تحریکات ماهیچهای پرداخته شده است و تأثیر انتخاب توابع هدف متفاوت و نحوهی مدلسازی ماهیچهها در پیشبینی نتایج، مورد مطالعه قرار گرفته و یک تابع هدف فیزیولوژیکی مناسب برای پیشبینی حرکات انسان تحت این نوع اغتشاش ارائه شده است. در پایان نیز با کمک الگوریتم ژنتیک چند هدفه، به بهینهسازی همزمان این تابع هدف فیزیولوژیک و تابع هدف پایداری پرداخته شده و اثر وارد نمودن تابع هدف پایداری در نتایج حاصله بررسی شد. نتایج به دست آمده بیانگر تأثیر ماهیچههای مختلف در دفع این نوع اغتشاش، میزان نیروی تولیدی در آنها و سطح فعالیت هر یک از آنها میباشد. همچنین نتایج به دست آمده تأثیر توابع هدف مختلف برای استفاده در دینامیک مستقیم و دینامیک معکوس را نشان میدهد. نتایج حاصله برای فعالیتهای ماهیچهای درطی دو روند مختلف بهینهسازی نیز با هم مقایسه شدهاند. تأثیر مدلسازی ماهیچهای در پیشبینی حرکات مفاصل و فعالیتهای ماهیچهای نیز مورد بررسی قرار گرفت. احتمال استفاده از یک تابع هدف برای حفظ پایداری، در کنار یک تابع هدف فیزیولوژیکی برای دفع این نوع اغتشاش توسط بدن، از دیگر نتایج ارائه شده میباشد.
زهره سلیمی محسن صادقی مهر
فعالیت راه رفتن یکی از مهمترین و روزمره ترین فعالیتهای انسان است و کف پا نقش اساسی را در این فعالیت بر عهده دارد. دانش چگونگی توزیع نیروها در کف و ساق پا میتواند زمینه ساز شناخت ویژگیهای الگوهای حرکتی آسیب شناسی در پا شود. در این پایان نامه، یک مدل اسکلت عضلانی چهار سگمنتی از کف و ساق پا در محیط anybody ایجاد شده است که در آن تمامی ماهیچه ها و لیگامنتهای قسمت ساق و کف پا در نظر گرفته شده اند. برای حل این مدل از دو معیار بهینه سازی minmax و چندجمله ای درجه 5 استفاده شد. برای به دست آوردن ورودیهای این مسئله دینامیکی (نیروی واکنش زمین و مسیر حرکت اجزاء پا در حین راه رفتن)، بر روی ده آزمودنی با کف پای نرمال آزمایش صفحه نیرو و تحلیل حرکت به عمل آمد. همچنین برای صحه گذاری بر نتایج مدلسازی، آزمایش الکترومایوگرافی نیز بر روی این آزمودنیها، به صورت هم زمان با آزمایش صفحه نیرو به عمل آمد. نتایج نیروی واکنش زمین، مرکز فشار نیروی واکنش زمین، زاویه نسبی قوزک، مفصل hfff و مفصل شست، ضریب فعالیت به دست آمده از آزمایش الکترومایوگرافی و نتایج مدلسازی برای نیروی ماهیچه ها و ضریب فعالیت آنها، برای هر کدام از آزمودنی ها و برای میانگین تمام آنها ارائه شده است. نتایج حاصل از مدلسازی و آزمایش برای چهار ماهیچه دوقلو، نعلی، درشت نی قدامی و نازک نی بلند با یکدیگر مقایسه شدند. نتایجی که از این پایان نامه به دست آمده اند به صورت خلاصه عبارتند از: مدلسازی موجود در این پایان نامه توانسته است نتایجی ارائه کند که تقریباً دارای روند مشابهی با نتایج تجربی است. معیار بهینه سازی minmax نسبت به معیار بهینه سازی چندجمله ای درجه 5 با تقریب نزدیک تر به واقعی فعالیت و نیروی ماهیچه ها را برای عضلات دوقلو، نازک نی بلند و درشت نی قدامی تخمین می زند، هر چند خود این معیار نیز نمی تواند با دقت قابل قبولی فعالیت ماهیچه را پیش بینی کند. در تخمین فعالیت ماهیچه نعلی، عملکرد معیار چندجمله ای درجه 5 در حالت میانگین بهتر و دارای همخوانی بیشتری با نتایج تجربی بوده است. در حرکت راه رفتن، در فاز ایستایی عمدتاً ماهیچه های نعلی، دوقلو و نازک نی بلند فعال هستند. در حالی که فعالیت اصلی عضله درشت نی قدامی در فاز نوسانی است. الگوی فعالیت عضلات نعلی و دوقلو در اکثریت قریب به اتفاق موارد یکسان است، در حالی که الگوی فعالیت عضلات درشت نی قدامی و نازک نی بلند در آزمودنیهای مختلف، از تنوع قابل ملاحظه ای برخوردار است. هر چند الگوی فعالیت ضریب فعالیت عضلات نعلی و دوقلو یکسان است، اما ضریب فعالیت عضله نعلی عموماً بیش از ضریب فعالیت عضله دوقلو می باشد. - مدلسازی با هر دو معیار چندجمله ای درجه 5 و minmax، در تعیین الگوی فعالیت عضله درشت نی قدامی ضعیف تر از سایر موارد عمل کرده اند.
مینا کرمی محسن صادقی مهر
با توجه به فعالیت های روزانه افراد در طول زندگی، اهمیت نقش پاها در بدن کاملاً مشخص است. کف پا نقش بسیار تعیین کننده ای در فراهم نمودن شرایط لازم راه رفتن، تحمل نیروهای وارده از طرف زمین و توزیع نیروهای ماهیچه ای دارد. در تحقیقات پیشین، کف پا اکثراً به صورت یک تکه صلب مدل شده است و از مفاصل میان استخوان های آن که نقش اصلی در تقسیم نیروها ایفا می کنند، صرف نظر شده است. از اینرو کمبود مطالعات در زمینه وضعیت اسکلت ماهیچه ای در کف پا کاملاً احساس می شود. اندازه گیری حرکت کف پا و قوزک برای یافتن دلایل مکانیکی عامل ناراحتی در آسیب شناسی کف پا و قوزک و اتخاذ تصمیم عملی در رابطه با بهترین روش درمان ضروری است. با کاربرد مدل های تکمیل تر از کف پا می توان به درک بسیاری از مشکلات بالینی مجموعه مچ و کف پا دست یافت. هدف از این تحقیق مطالعه در رابطه با وضعیت اسکلت ماهیچه ای کف پا در افراد با کف پای صاف، در هنگام راه رفتن طبیعی، از دو روش آزمایشگاهی و مدلسازی است. یک مدل چهارتکه برای مجموعه کف و ساق پا در نظر گرفته شد. به منظور بررسی صحت مدلسازی و نتایج آن، فعالیت چهار ماهیچه دوقلو، نعلی، نازک نی بلند و درشت نی قدامی در افراد با کف پای صاف در هنگام راه رفتن از طریق آزمایش الکترومایوگرافی بدست آمد. دو آزمایش الکترومایوگرافی سطحی و صفحه نیرو، بطور همزمان، انجام شدند. در آزمایش صفحه نیرو نیز، نیروهای عکس العملی زمین grf، در آزمودنی ها با کف پای صاف ثبت شد. آزمایش ثبت حرکت به کمک مارکرهای بازتابنده بر روی آزمودنی های قبلی انجام گرفت و مسیر حرکت تکه های مدل بدست آمد. با تهیه یک مدل پنج تکه (استخوان فمور، ساق پا، قسمت عقب کف پا، قسمت میانی کف پا و انگشت شست) در نرم افزار anybody و دادن ورودی های سینماتیکی و نیروهای عکس العملی زمین، فعالیت ها و نیروهای ماهیچه ای به کمک مدلسازی محاسبه شد. با مقایسه نتایج آزمایشگاهی و مدلسازی برای فعالیت های ماهیچه ای در چهار ماهیچه ذکر شده، انطباق بسیار مناسبی از نظر الگوی تغییر فعالیت و البته میزان فعالیت مشاهده شد. مقایسه نتایج فعالیت های ماهیچه ای که از شبیه سازی برای دو ماهیچه درشت نی خلفی و خم کننده دراز شست بدست آمده است با مقالات موجود نیز انطباق خوبی را نشان می دهد و نتایج مدلسازی را تا تأیید می کند. مقایسه نتایج برای افراد با کف پای صاف با افراد با کف پای طبیعی نشان می دهد که میزان فعالیت ماهیچه دوقلو به میزان جزئی کاهش یافته است. فعالیت ماهیچه نعلی به میزان قابل توجه افزایش یافته است. فعالیت ماهیچه درشت نی قدامی در انتهای فاز نوسان کاهش یافت. فعالیت ماهیچه نازک نی بلند در سیکل راه رفتن کاهش یافت. با توجه به وجود هماهنگی مناسب میان نتایج آزمایشگاهی محاسبه شده و نتایج مدل سازی بدست آمده، می توان در مجموع این مدل را مدل مناسبی دانست. هرچند برای دقیقتر بودن نتایج نیاز به کار بیشتر و افزایش دقت مدلسازی از لحاظ داده های ورودی، خصوصاً مشخصات ماهیچه ای، احساس می شود. بطور کلی می توان این مدل را برای بررسی چگونگی رفتار ماهیچه ها در تحمل انواع بارگذاری و همکاری آن ها با هم استفاده نمود و این امر کمک شایانی در تحقیقات بالینی در رابطه با کف پای صاف می نماید. با توجه به دشواری بسیار و پرهزینه بودن آزمایشات بیومکانیکی، چنین مدل هایی می توانند در زمینه مطالعات انواع نواقص موجود در ساختار کف پا بسیار پرکاربرد باشند. همچنین این مدل های کامپیوتری امکان بررسی پارامتریک را فراهم می آورند که در آزمایشات واقعی امکان آن فراهم نیست
امیر کامیاب محسن صادقی مهر
شکستگی لگن درصد بالایی از صدمات استخوانی را به خود اختصاص داده است و علاوه بر آن حساس ترین نوع شکستگی نیز می باشد. درمان اینگونه صدمات از اهمیت بالایی برخوردار است. بطوریکه در پروتکل درمانی دارای بیشترین اهمیت و اولویت می باشد. شکستگی های لگن از لحاظ شدت در سه سطح طبقه بندی می شوند که شدیدترین آنها که از نوع کاملا ناپایدار می باشد مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. درمان شکستگی های لگن عمدتاً به دو روش فیکساسیون داخلی و خارجی انجام می گیرد. از سال 1994 محققین از فیکساتور خارجی به منظور درمان صدمات حلقه لگنی استفاده نمودند. اما در آسیبهای درجه 3 به دلیل شکستگی لگن از هر دو ناحیه قدامی و خلفی، روش مرسوم، استفاده از فیکساتور خارجی در ناحیه قدامی و فیکساتور داخلی در ناحیه خلفی می باشد. از آنجا که استفاده از فیکساتور داخلی مشکلات زیادی را در بر خواهد داشت، هدف از انجام این تحقیق ارایه فیکساتوری خارجی با خواص فیکساسیون قدامی و خلفی بطور توام بوده است تا از استفاده از فیکساتور داخلی از عملیات درمانی اجتناب شود. با توجه به تحقیقات به عمل آمده در این پایان نامه، فیکساتوری جدید با ایجاد تغییرات و ترکیب و همچنین بهینه سازی چندین فیکساتور موجود در بازار طراحی شد. انجام عملیات تحلیلی به صورت طراحی در نرم افزار catia v5r18 و تحلیل در نرم افزار abaqus v6.9 صورت گرفت. در انجام تحلیل در نرم افزار abaqus به منظور اجتناب از عملیات اضافی، خود فیکساتور به صورت بلوکی بدون المان در داخل لگن المان بندی شده ی دارای شکستگی کار گذاشته شده و بارهای لازم که از مطالعات پیشین به دست آمده بودند اعمال گردید. مقادیر به دست آمده برای توزیع تنش در استخوان لگن به اندازه کافی از تنش تسلیم در استخوان متراکم و اسفنجی کمتر بود. پس از انجام تحلیل های لازم، فیکساتور طراحی شده مورد آزمایش قرار گرفت و نتایج کاملاً موفقیت آمیز بود.
سعید داودآبادی فراهانی محسن صادقی مهر
چکیده ندارد.
رضا حسینی محسن صادقی مهر
چکیده ندارد.
علیرضا صداقت محسن صادقی مهر
چکیده ندارد.
علیرضا عطار کاشانی محسن صادقی مهر
در این پروژه به مسئله طراحی و ساخت یلچر برقی بیرونی با سیستم فرمانگیری اهرمی پرداخته شده است که در صورت عملکرد مناسب می توان به جای مکانیزم اهرمی از سیستم سروو موتور استفاده کرد. در فصل اول به تاریخچه ویلچر دستی و انواع ویلچرهای برقی پرداخته شده است. در فصل دوم مباحث کلی در طراحی یک وسیله نقلیه و ویلچر به اختصار توضیح داده شده است. در فصل سوم طراحی خستگی در مورد شاسی (قاب) ویلچر مورد بررسی قرار گرفته است و چند نمونه از طراحی های اجزا ویلچر آورده شده است. دراین فصل بیشتر تاکید بر روش طراحی تخمینی است که در آن معیار از کار افتادگی و یا شکست تنشی معادل 10/0 تنش حداکثر کششی در نظر گرفته شده و در طراحی اولیه از روش مقطع زدن استفاده شده است. در فصل چهارم باتکرار آنالیز مدل شاسی ویلچر با المان تیر سه بعدی طرح کلی شاسی بدست آمده و سپس با استفاده از المانهای الاستیسیته سه بعدی محلهای اتصال بطور دقیقتر تحت تحلیل تنش قرار می گیرد. درتکرار آنالیز مدل شاسی ویلچر با المان تیر معیار مقایسه طرح بهینه ، تنش کمتر از 30مگا پاسکال در نظر گرفته شده است. که در نهایت اندازه مقطع قوطی مناسب برای هر قسمت بدست آمده و سپس محلهای اتصال مورد تحلیل قرار می گیرد. در انتهای این پروژه استانداردهای مورد استفاده و نقشه های اولیه طراحی ویلچر آورده شده است.