نام پژوهشگر: مجید اخوان
آیدا سید گوگانی منوچهر رخشان
تصویرگری مطالب علمی در نقاشی ایرانی- اسلامی ،تاریخی به قدمت پیدایش نگارگری دارد به ویژه با نگاهی به نخستین مکاتب نگارگری به اهمیت تصویرگری مطالب علمی در کتابهایی که ترجمه می شده اند و همچنین کتابهای تالیفی پی می بریم. علم و هنر گرچه در ظاهر دو مقوله جدای از هم به نظر می رسند ولی همواره در تاریخ جهان دارای تعامل و نوعی گفت گو با یکدیگر بوده اند، بطوری که این تعامل در شکل گرفتن هر دوی این دستاوردهای بشری سخت اثر گذار بوده است ، این همبستگی را می توانیم به عنوان نمونه با بررسی آثار داوینچی و یا اشر، به وضوح مشاهده کنیم . علم و یافته های علمی در زندگی بشر تاثیری شگرف و اساسی دارند و بویژه امروزه با مطرح شدن مفهومی بنام زندگی روزمره ، در علم جامعه شناسی ، تاثیر علم در گذران زندگی روزمره به وضوح قابل مشاهده است و لزوم آموزش مفاهیم علمی در این زمینه هرچه بیشتر مطرح می شود. همچنین نظر به یافته های روانشناسی در زمینه انواع هوش و اهمیتی که هوش دیداری در یادگیری انسانها دارند اهمیت تصویرگری در امر آموزش بیشتر نمایانده می شود و جوانان به عنوان قشری مستعد که نقشی فعال در جامعه ایفا می کنند و ارتباطی مستقیم با مراکز آکادمیک و تحصیلات عالی دارند نیازمند هرچه بیشتر آشنا شدن با مفاهیم علمی هستند و تصویر -گری که همراه با دید موشکاف و باریک بین هنرمند باشد ، هرچه بیشتر به تحقق این امر کمک خواهد کرد،البته در این بین عکس و تصویرسازی هر دو جایگاه مخصوص خود را دارند و می توانند به بیان مفاهیم علمی از منظری مختلف کمک کنند.
امین حسن زاده شریف حافظ میرآفتابی
در جهان معاصر بیان تصویر از تحولات چشمگیری بهره می برد که سهم هنرمندانی چون کوتا در آن انکار ناپذیر است. نحوه برخورد او با امر روایتگری، از او هنرمندی در ابعاد جهانی ساخته که با توجه به ظرفیت های فرهنگی سرزمین خود، شیوه بیانش را از مرزهای سرزمینش فراتر برده. در کل این مجموعه سعی شده با شناسایی ویڑگی های روایی آثار کوتا به جریان سازی های جدید در عرصه تصویرسازی معاصر و پس از او پرداخته شود و هنرمندانی که هر کدام توانسته اند مرزهای روایتگری نویی به وجود آورند که برای مخاطب کم حوصله امروز ایجاد حساسیت کنند، مورد شناسایی قرار گیرد. این مجموعه از سه سرفصل تشکیل شده است که شامل روایت گری- کوتا پاکوفسکا و روایت گری پس اذ کوتا پاکوفسکا در فصل آخر است.سخن آخراین مجموعه این است که چگونه روایتگران معاصر کتاب می توانند این رسانه را برای آیندگان جذاب و محبوب نگاه دارند و با وجود رسانه های جدید تر، همچون تصاویر رایانه ای، حضور پررنگ خود را در عرصه ارتباط با مخاطب حفظ کنند.
ثمین امیدیزدانی محمد هادی دانش
این پایان نامه در مورد یکی از برجسته ترین شعرای معاصر، به نام سهراب سپهری است، که در نقاشی نیز دستی داشته و آثارش سرشار از عرفان لطیف بوده است. عناصر متشکله ی آثار او در مجموع، جستجویی در خود، سرزدن به زوایای پنهان و گمشده هستی، به منظور مکاشفه و اشراق می باشد. از مهمترین اهداف این پژوهش، درک مفاهیم آثار سهراب، از لحاظ موضوع، فرم و رنگ و بررسی نمادهای تصویری آن است. همینطور مقایسه ی عرفان کلاسیک شرقی با عرفان خاص سهراب سپهری است. نتایج بدست آمده از این پژوهش، این است که دست مایه اصلی نقاشیهای سپهری، اشکال ساده طبیعت بوده است. او کوشیده که خود را از قیدهای مصنوعی زندگی تزکیه کرده و در آثارش، بیشتر به طبیعت نزدیک شود. فرم ها نیز کاملآ ساده، در فضایی خلوت و رنگها، شفاف و بدون کنتراست بوده است. در مورد نمادهای تصویری نیز چنین دریافت شده که برگرفته از اندیشه های عرفانی اوست. حتی به آثار سمبولیست ها بیشتر نزدیک است. زیرا در آثار سپهری نیز، همانند آنان، ابهام به وفور دیده می شود. همینطور از دلایلی که باعث شده عرفان سهراب با عرفان کلاسیک شرقی تفاوت داشته باشد، این است که سپهری، نگرشی وسیع نسبت به تمان مخلوقات داشته و همه موجودات در یک ردیف و با هم برابرند. و هدف او ستایش جهان و بازگشت به آن عالم بوده است در صورتی که در عرفان کلاسیک، به ابر انسان ، بیشتر از موجودات دیگر اهمیت می دادند. همچنین آنها، جهان را بی ارزش دانسته و هدفشان گریز از آن بود. نتیجه گیری با بررسی عرفان و نمادهای عارفانه ی سهراب سپهری می توان دریافت که سهراب نقاش و شاعری جستجوگر و در جستجوی رستگاری و با آثارش به دنبال جهانی آرمانی بود و بیشترین موضوع آثار سهراب، مناظر و طبیعت بوده است. فرم نقاشی های او خیلی ساده از یک زندگی که سال ها در لابه لای درختان یک دره در جریان بوده و رنگ ها، شفاف، هماهنگ، با وضوح بیشتر و بدون کنتراست، تصویر شده است. در مجموع نیز، ویژگی های کار سهراب، رفتن به عمق، هرچه ساده تر شدن، خلاصه تر بودن، همگونی و وضوح رنگ ها، فضای رها شده بر سطح و ترکیب های باز است. در مورد نمادهای آثار سپهری نیز چنین دریافت شده که نمادها، دارای معانی و مفاهیم تصویری اند. که در نقاشی ها به وفور دیده شده است. و این مفاهیم از عقاید و اندیشه های او سرچشمه گرفته است. حرکت سپهری نیز در قلمرو ذهنیات عارفانه، به هیچ وجه عرفانی از دست آنچه در گذشته می توان شناخت، نیست. زیرا در عرفان کلاسیک به مسائلی اهمیت داده می شد، که با عرفان سهراب کاملاً متفاوت بود. عرفان کلاسیک در آثارشان به ابرانسان، ابرموجود، و جسم انسان می پرداختند. و تنها انسان در مرکز توجه شان بود. در صورتی که در آثار سپهری، عاطفه با گرایشی خاص از عرفان گره خورده و این عرفان به هیچ روی ساختگی نبود. سهراب دیدی وسیع، جامع و فلسفی نسبت به انسان و کل کائنات داشته است. زیرا در عرفان او قدرت و ابرانسانی وجود نداشته،و همه ی موجودات در یک ردیف و با هم برابر بوده اند. او انسان را کنار همه ی موجودات در طبیعت ترسیم کرده،و اشیا به اندازه ی انسان در این هستی ارزشمندند. در آثار سپهری همه چیز دست به دست هم داده و عدالت و معرفت را ساخته اند. و کرکس و گل شبدر هیچ فرقی با موجودات و گل های با ارزش ندارند. او خدا را لا به لای شب بوها کشانده و این نشان دهنده ی نزدیکی موجودات و اشیا و برابری آنها با خداست. و اینگونه نمایانده که خدا با انسان از طریق باد، نسیم، موج، صداقت آبی، بالش تنهایی و پرنده ی کوچک گفتگو می کند. سپهری در آثارش به ابدیت اندیشیده و درد او «درد جاودانگی» بوده و این اندیشه به شکلی خاص دردمندانه است و گاه به هیجان و احساسی پرشور می انجامد و باعث می شود از لذت و اندوه سرشار شود. در واقع سهراب از برخورد عاطفه در نقاشی ها و اشعارش سود جسته، و ذات اشیا را و اینکه اشیا به سوی مرزهای بیکرانه ای روانند درک می کند. و هم آوا و هم صدا با آنان در حرکت است. این حرکت، لذت غم انگیزی در درونش ایجاد کرده و هم سویی و هم جهتی با آنها است که سهراب را بی اختیار به درون ذات اشیا هدایت می کند. برای او تمام اشیا، معنویت داشته، در عمق آنها فرو رفته و به آنها زندگی بخشیده است. از این روست،که همیشه در آثار او، شیء همان طرف قرار داشته که روح. برای او تمام ذرات عالم توانسته اند، دارای معنویت، روح، عاطفه و احساس باشد. به طور کلی آثار سپهری بیننده را به افق های تازه می کشاند. و آثارش پر است از صور خیال و تعبیرات بدیع، و در مجموع از جریان های زمان به دور است، در آثار او نقد و پیام اجتماعی کمرنگ و به همه چیز رنگ شعر داده است. در کل سپهری در آثارش به زبان ساده مترنم و دلنشین، انسان ها را به نگریستن دقیق در طبیعت و نزدیک شدن به آن دعوت کرده و تبحر دوگانه ی او در شعر و نقاشی، گویای این نکته ی مهم است، که مخاطب وقتی تابلوهای او را می بیند، در واقع همان است که اشعارش را می خواند. منتهی با زبان تصویر. نیز، هدف او ستایش جهان و طبیعت و بازگشت به آن عالم بوده است. در صورتی که عرفان کلاسیک، دنیا را بی قدر و قیمت می دانستند و هدفشان گریز از آن بود. در مجموع می توان چنین دریافت که عرفان سهراب تجربه ی آگاهی های گسترده ی خود اوست. اگرچه همه ی ادیان الهی را به خوبی مطالعه کرده، اما هیچگاه از رنگ و بوی عرفان او نکاسته، بلکه شکل خاص و ویژه ای به عرفان او داده است.
سید حمید مقدم سعید خماری
به منظور بررسی اثر روش های کنترل علف های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد گل همیشه بهار آزمایشی در سال 1389 در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات کشاورزی مشهد انجام شد. طرح آزمایشی مورد استفاده، طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار بود. تیمارهای آزمایشی شامل وجین دستی، کنترل تلفیقی (کنترل شیمیایی به وسیله علف کش گلایفوسیت به صورت تیمار پیش کاشتی و کنترل مکانیکی به وسیله بیل)، کنترل شیمیایی به وسیله علف کش ترفلان به صورت تیمار پس از جوانه زنی بین ردیف ها، کنترل شیمیایی به وسیله گلایفوسیت به صورت تیمار پیش کاشتی و در نهایت تیمار شاهد یا تیمار فاقد هر گونه روش مدیریتی علف هرز بود. نتایج نشان داد که روش های کنترل اثر معنی داری بر عملکرد گل، گلبرگ، دانه، وزن هزار دانه، تعداد کاپیتول در هر بوته، عملکرد کل گل، رنگیزه های گلبرگ های گل (بتاکاروتن،فلاوونوکساتین و لوتئین) و در نهایت بر تراکم علف های هرز نیز اثر معنی داری داشت. روش های کنترل توانست عملکرد گل و دانه را بسته به نوع روش در حدود 15 تا 35 درصد افزایش دهد و از سویی دیگر تراکم علف های هرز را بین 20 تا 70 درصد کاهش دهد که البته به نوع روش مدیریتی بستگی دارد. مهمترین علف های هرز تشخیص داده شده در این آزمایش عبارت بودند از سلمه تره، نی، پیچک، تاج خروس، علف هفت بند و گل زرد. بهترین روش مدیریتی علف-هرز در این آزمایش روش کنترل تلفیقی و وجین دستی بود، زیرا در مقایسه با شاهد توانست علف های هرز را به شکل بهتری کنترل نماید (بین 60 تا 70 درصد). اعمال روش های شیمیایی به تنهایی تاثیر قابل توجهی بر روی علف های هرز نداشتند، علی رغم اینکه معنی دار بودند. روش های شیمیایی در مقایسه با دیگر روش ها و شاهد غلظت کاروتنوئید، لوتئین و فلاوونوکساتین را بین 15 تا 25 درصد کاهش دادند و وجین دستی و کنترل تلفیقی نیز در مقایسه با شاهد از تاثیر منفی کمتری بر رنگیزه ها برخوردار بودند. لازم به ذکر است این رنگیزه ها همان مواد موثره دارویی است که در فرآوری و تولید دارو مورداستفاده قرار می گیرد.
بیتا فولادی مریم لاری
پژوهش حاضر اقدام به بررسی فیلم آگهی (تیزر تبلیغاتی) نموده است؛ و با استناد به تیزرهایی که تاکنون اجرا شده و مورد بررسی قرار گرفته اند، اهمیت شناختن صحیح فن تبلیغات و تکنیک های قابل اجرا در ساخت تیزر را بازگو خواهد کرد. یکی از موثرترین روش های اطلاع رسانی بازرگانی و انتقال پیام به مخاطب استفاده از تیزر است؛ بر این اساس این پژوهش به ویژگی ها و مولفه های مشترک، در ساخت تیزر که سبب می شود آگهی موثرتر عمل کند، می پردازد. ما برای انتقال صحیح و تأثیرگذار پیام، نیاز به آشنایی کامل با یکسری مولفه ها را داریم، باید آگاه باشیم که ایده و پیام خود را چگونه و با چه تکنیکی به بهترین نحو اجرا نمائیم. این پژوهش به دنبال آن است تا ضمن بیان ویژگی های مناسب یک تبلیغ موثر و چگونگی ارائه آن در جامعه به نقاط ضعف و قدرت رسانه تلویزیون در عرصه تبلیغات، خصوصاً از لحاظ بصری و گرافیکی را یادآور شود، به همین جهت سعی شده عناصر، تبلیغات، رسانه، محتوا و فن ساخت مورد بررسی قرار گیرد. در پایان، با بررسی تکنیک های ساخت تیزر و ارائه ی نمونه های برتر، برای درک بهتر موضوع، راه های بهره گیری موثرتر از فیلم آگهی (تیزر) را پیش رو گذاشته است.
مریم ترکاشوند سید عبدالهادی شبیری نژاد
در دنیای ارتباطات امروز که بشر با تصاویر متحرک در زندگی روزمره خود همخوانی و هماهنگی بدون فاصله ای پیدا کرده است، به گونه ای که تصاویر متحرک جزئی از روزمرگی زندگی وی شده است.گرافیک و گرافیک موشن در انواع و اقسام ارتباطات تجاری و غیر تجاری،جای خودرا بخوبی باز نموده و دنیای امروز ناگزیر از پذیرش بلافصل آن است.در دنیای سینما نیز که از این امر ناگزیر است،گرافیک موشن در طی چندساله ی اخیر توسط گرافیستها در قالب تیتیراژ جایگاه مناسبی یافته است،به گونه ای که بحث بر سر نحوه ی ساخت و زیبایی شناسی تیتراژ در طی چند ساله ی اخیر در دنیای سینما به عنوان یک امر بدیهی بوده و قسمتی کاملا جداگانه پیدا نموده است.لذا بر آن شدم تا قسمتی از دنیای وسیع گرافیک موشن را که به دست گرافیستهاانجام می شود،را مورد بررسی قرار دهم و از آنجا که در دنیای سینمای امروز در سبک کگسپرسیونیسم،خصوصا در کشور آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار شده است در این سبک به پژوهش بپردازم.لذا این پرسش مطرح می گردد که نشانه شناسی و عوامل گرافیکی،در تیتراژهای اکسپرسیونیستی تا چه اندازه مورد اهمیت است و یک گرافیست برای اجرای دقیق تیتراژ در سینما،تاچه اندازه به نشانه شناسی و عوامل موثر بصری ارتباط تصویری اهمیت داده و آنهارا بکار می برد.زیرا نشانه شناسی در سینما از اهمیت بالایی برخوردار است. چنانچه تیتراژ نیز که بنوعی خود،یک فیلم کوتاه بشمار میرود که خالق آن گرافیستها هستند،با توجه به خلاقیت تصویری و نشانه های موجود در فیلم مورد نظر ساخته می شود.تیتراز پر است از نشانه هایی که باید مورد بررسی قرار بگیرد.با شروع طراحی و ساخت عنوان بندی فیلمهای سینمایی،دوره ای جدید در صنعت فیلمسازی آغاز گردید.این عوامل،کاربردی تازه از هنر گرافیک و ورود طراحان این رشته به فضایی نوین را بدنبال داشت.با در نظر گرفتن جایگاه و اهمیتی که امروزه عنوان بندی در هنر گرافیک و سینما بدست آورده است،آگاهی یافتن از موضوعاتی همانند این که چه روشهایی چه کسانی و در چه شرایطی به رشد این هنر کمک کرده اند ، به امری مهم برای شناخت بیشتر عنوان بندی و نقش آن در فیلمهای سینمایی تبدیل گشته است. تصاویر متحرک در دنیای امروز جایگاه خود را بخوبی باز نموده و جزئی از زندگی روزمره بشر شده است.تیتیراژ بعنوان یک بخش فرعی از دنیای ارتباطات تصویری که ساخته دست گرافیستهای خلاق می باشد جای بزرگی در دینا پیدا نموده که بر آن شدم تا با استفاده از اصول و مبانی سبک خاص اکسپرسیونیست در دنیای سینما به معرفی این مقوله و چالشهای آن بپردازم.این پیایان نامه محتوای نشانه شناسی تیترازهای اکسپرسیونیستی سینما را در خود دارد، با رعایت اصول و قواعد سینمایی در یک سبک خاص بنام اکسپرسیونیست.
نادر محمدی کامران رضایی
با توجه به اینکه بیش از شش سال از بکارگیری سیستم های مدیریت کیفیت مبتنی بر سری استاندارد ایزو 9000 در واحدهای صنعتی و خدماتی ایران می گذرد ، یافتن پاسخ این پرسش ، برای شرکت های دارنده گواهینامه (ثبت شده ) مهم است که آیا سیستم های کیفیت با وجود هزینه ای که برای ایجاد ، استقرار ، ثبت و نگهداری آن داشته ، توانسته است به اهداف مورد نظر ، یعنی بهبود وضعیت سازمانها در بازار محلی و جهانی دست پیدا کند؟ در این راستا انجام پژوهشی سیستماتیک ، جهت تعیین اثربخشی ( رسیدن به اهداف) استقرار سیستم های مدیریت کیفیت در سازمانهای مختلف ایرانی ، ضروری بنظر می رسد. هدف از این پروژه ، بررسی نتایج استقرار این سیستم ها با تاکید بر فرآیندهای ارتباط با مشتری ( تجاری ) و عملیاتی بوده است .