نام پژوهشگر: فرزاد رئیسی
فرزاد رئیسی منصور صادقی
اسماعیل زرعی نویسنده و شاعر کرمانشاهی یکی از تواناترین داستان نویسان این خطه است که به دلیل سبک و شیوه ی نوشتاری و اندیشه ی خاص خود در داستان نویسی در بین نویسندگان معاصر چهره ی موفقی از خودش نشان داده است . این نویسنده یکی از پرکارترین نویسندگان کرمانشاهی است که آثار متعددی را در قالب داستان های کوتاه، بلند و رمان به رشته تحریر درآورده آثاری که نشانگر نثری شیوا، زبانی پخته و ذهن خلاق این نویسنده توانمند در این عرصه است. این پژوهش در پنج فصل نوشته شده است. فصل اول شامل مقدمه و کلیات طرح تحقیق است. فصل دوم مطالبی درباره زرعی و سبک نویسندگی و آثار وی می باشد. فصل سوم به تعاریف، پیشینه ی تحقیق و روش اجرای طرح و مطالبی درباره عناصر داستان اختصاص دارد که این داستان ها علاوه بر سطح روایی، از جنبه های مختلف قابل بررسی هستند؛ از نظر ساختار و طرح داستانی، شخصیت های مختلف آن و کاربرد گفتگوها و لحن آنان در فضای داستان، جنبه ی روایتی آنان و سادگی زبان راوی در بیان حوادث داستان و ... برای این منظور، ابتدا به تعریف عناصری چون ساختار، طرح، حادثه، روایت، شخصیت، موضوع، مضمون، کشمکش، گفتگو، زاویه دید، لحن و فضا پرداخته ایم و در فصل چهارم پس از آشنایی با کلیت داستان ها، عناصر داستانی مورد نظر جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و در پایان هر داستان نیز نتیجه گیری کوتاهی از آن آورده شده است. به همین دلیل در تحلیل این آثار باید تمامی جنبه ها و عناصر تشکیل دهنده آن ها را جداگانه مورد بررسی قرار داد و سپس با کنار هم قرار دادن این جزئیات در ساختار کلی اثر به نتیجه گیری نهایی دست یافت، در تمام داستان ها ساختار کلی ارتباط نزدیکی با سبک داستان پردازی نویسنده و مقاصد مورد نظر او دارد به طور کلی زرعی داستان ها را متناسب با مقصود مورد نظر خود و برای بیان تجربیات و مفاهیم اخلاقی، موضوعات مختلف حکمی و تعلیمی و ... به کار می برد. به همین دلیل داستان های زرعی از همه نوع و در هر موضوعی هستند و نمی توان آن ها را محدود به عناوین خاصی کرد. پیچیدگی زبان زرعی در روایت داستان ها شیوه ی خاص داستان سرایی اوست که باعث جذابیت فضای داستان ها شده، به طوری که خواننده با مطالعه آثار وی با ورود به عوالم فکری وی نزدیک تر می شود. همچنین سعی شده است ضمن تجزیه و تحلیل ساختار این داستان ها به روشی کاملاً علمی، تکنیک ها و فنونی که نویسنده در نگارش، آ ن ها را به کار گرفته است، مورد بررسی قرار گیرد. فصل پنجم نیز شامل نتیجه گیری و پیشنهادها می باشد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که نحوه کاربرد عناصر داستانی مختلف در داستان های اسماعیل زرعی متناسب با مضامین و موضوع آن هاست و در بیشتر داستان ها یک یا چند عنصر به صورت برجسته ای نمود یافته است. می توان گفت در تمام داستان ها ساختار کلی ارتباط متقابلی با سبک داستان پردازی نویسنده و مقاصد مورد نظر او دارد، طرح داستان ها نیز در کل طرح های ساده و پیش پا افتاده هستند که نویسنده با آوردن حوادث متعدد اصلی و فرعی و همچنین توصیفات زیبا و افزودن وجوه مختلف داستانی به آن ها این طرح های ساده را گسترش می دهد به گونه ای که هم روابط علّی میان حوادث داستانی مشخص می شود و هم خواننده در کشف علت وقوع حوادث با مشکل زیادی روبرو نمی شود و در بیشتر مواقع ابهامی در علت وقوع حادثه باقی نمی ماند.