نام پژوهشگر: سعید ابوالقاسمی

مدلسازی دینامیکی وکنترل چند متغیره توربین بادی با محورافقی به منظور پایدار سازی توان خروجی و کاهش بارگذاری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی 1390
  سعید ابوالقاسمی   مجید معاونیان

امروزه با توجه به محدود بودن ذخایر مورد استفاده برای تولید انرژی، مانند سوخت های فسیلی و نفت و گاز ونیز تاثیرات نا مطلوبی که استفاده از این سوخت ها به دلیل انتشار گازهای گلخانه ای بر روی محیط زیست دارند، استفاده از انرژی های نو در قالب انرژی های تجدید پذیر اهمیتی دو چندان یافته است. در این میان استفاده از انرژی باد به دلیل دارا بودن ویژگیهای مطلوب به عنوان یک منبع تولید انرژی پایدار و قابل اطمینان، درجایگاه ویژه ای قرار دارد. در این پایان نامه هدف مدلسازی و کنترل یک توربین بادی با محور افقی می باشد. به منظور مدلسازی رفتار توربین، از روش فضای حالت استفاده شده است که در این روش، رفتار دینامیکی سیستم بر اساس تعداد مشخصی متغیر حالت بیان می شود. تعداد این متغیرهای حالت وابسته به درجات آزادی سیستم می باشد. پس از آن، از فیدبک متغیرهای حالت سیستم به منظور کنترل خروجی مورد نظر، استفاده شده است. در یک توربین بادی وظایف اصلی کنترلر، بهینه سازی توان خروجی توربین با استفاده از تنظیم سرعت دوران روتور و همچنین کاهش بارگذاری بر روی قسمت های مختلف توربین، از جمله تنش های خمشی پره ها در محل اتصال به هاب می باشد. به منظور کنترل یک توربین می توان از ورودی گشتاور ژنراتور و یا ورودی زاویه شیب پره ها به عنوان ورودی های کنترل استفاده نمود. استفاده از یک ورودی کنترل به تنهایی، در بسیاری از موارد نمی تواند منجر به عملکرد مطلوب سیستم شود و گاهی اوقات ممکن است باعث تحریک مدهای ارتعاشی پره ها، سیستم انتقال قدرت و یا برج شده و بنابراین منجر به ناپایداری سیستم شود. به منظور رفع مشکلات بیان شده، از یک کنترل کننده با دو ورودی کنترل(ورودی گشتاور ژنراتور و زاویه شیب پره ها)، استفاده شده است. این کنترلر بر اساس یک مدل پنج درجه آزادی که دربردارنده مدهای ارتعاشی سیستم انتقال قدرت، پره ها و برج می باشد، طراحی شده است. در پایان نتایج مربوط به استفاده از این کنترلر ارائه شده است. مشاهده می شود که استفاده از دو ورودی کنترل به صورت همزمان، باعث بهبود عملکرد سیستم در مقایسه با حالت تک ورودی می شود.

بررسی میزان استفاده مدیران از روش های حل مشکلات سازمانی ؛ مطالعه موردی : کاربست مدل قواعد هوشمندانه در پژوهشکده امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت و حسابداری 1394
  سعید ابوالقاسمی   جواد صلاحی

اگرچه بسیاری از افراد فاقد درک درونی برای کنار آمدن بادرگیری هستند، راه های مستقیمی برای مدیران وجود دارد تاآنها بتوانند این درگیری ها را به صورت کارآ مدیریت کنند. مدیران برای همسو سازی اهداف چندگانه و متناقض خود،ساختار،معیارهای عملکردی و پاداش های سازمانی را باز انگاری می کنند تا رفتار کارکنانشان را با چالش های پر تغییر برون سازمانی، هماهنگ کنند..سپس برای پیاده سازی این تغییرات سخت،ابتکار هایی نرم صورت می دهند تا فضای کار را با احساسات مثبت تلطیف کنند و محیط کاری ایجاد کنند که باعث شکوفایی روابط بین شخصی و همکاری شود. سازمانها برای دستیابی به سطوح موثر وکار آمد حل خلاق مسئله و نوآوری حاصل از آن، باید خلاقیت کارکنان سازمان خود را بهبود بخشند وفضای سازمانی مناسبی را که بتواند این خلاقیت را به نوآوری تبدیل کنند فراهم سازند لذا بهترین راه ایجاد محیطی مشارکتی و تعاملی است که در آن ،کارکنان بتوانند با استفاده از قواعد و فرایند های جدید در جهت حل مشکل به صورت موثر تصمیم گیری نمایند. این رویکرد از ترکیب مجموعه ای از اصول ساده اما موثر شکل گرفته که آنها را قواعد هوشمندانه نامیده ایم.این قواعد به مدیران امکان می دهند، مهارت ها و هوش کارکنانشان را ارتقا دهند و کارکنان بتوانند برای حل ابداعانه مسئله، از آن استفاده کنند. این پژوهش به بررسی میزان استفاده مدیران از روش های حل مشکلات سازمانی بر اساس مدل قواعد هوشمندانه در پژوهشکده امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی پرداخته است. برای این تحقیق 6 فرضیه مطرح گردید. روش بررسی به صورت کتابخانه ای و میدانی و روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است.چون مقادیر آلفای بدست آمده برای کل پرسشنامه و شاخص های پژوهش در دامنه 5/0 قرار داشته یا از مقدار 6/0 بیشتر است لذا پایایی ابزار اندازه گیری تأیید می گردد.روایی پرسشنامه حاضر به صورت محتوایی و صوری توسط پژوهشگر با مشورت وراهنمایی استاد راهنما تهیه و تنظیم گردیده است. همچنین پس از جمع آوری اطلاعات به کمک آمار توصیفی و استنباطی، داده های آماری در محیط نرم افزاری spss نسخه 19مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد، مدیران به منظور حل مشکلات سازمانی بر ، استعداد ها و توانایی های کارکنان (فرضیه اول) ، هماهنگ کننده ها (فرضیه دوم ) ، قدرت کارکنان (فرضیه سوم) ، نیاز متقابل کارکنان (فرضیه چهارم) و درک بهتر از آینده (فرضیه پنجم) ، تکیه می نمایند ولی بر ایجاد نظام بازخورد (فرضیه ششم) تکیه نمی نمایند. واژگان کلیدی:قواعد هوشمندانه،تصمیم گیری، حل مشکلات سازمانی ، ،خلاقیت