نام پژوهشگر: اسفندیار علیزاده
مهسا ستاری اسفندیار علیزاده
آلیاژ آلومینیوم 6061 یکی از مهمترین آلیاژ های آلومینیوم می باشد که کاربردهای فراوانی در صنعت دارد. یک راه تأثیر گذار برای جلوگیری از خوردگی آلیاژ های آلومینیوم پوشش دادن سطح آن ها می باشد. آبکاری الکتریکی کروم سخت، روشی است که به طور گسترده ای برای افزایش مقاومت به خوردگی و سایش قطعات صنعتی به کار می رود. پوشش دهی بر روی آلومینیوم به دلیل فعالیت زیاد و تمایل به تشکیل فیلم اکسیدی مشکل می باشد. در این تحقیق بعد از آماده سازی سطح آلومینیوم (6061)، نمونه ها در حمام اسید کرومیک در دانسیته جریان های2 a?dm35-20 و در دماهای c? 55-40 و در زمان های مختلف پوشش داده شدند. خواص پوششهای ایجاد شده همچون ضخامت و بازده جریان کاتدی مورد مطالعه قرار گرفت. سپس مورفولوژی پوشش ها بوسیله میکروسکوپ نوری و الکترونی semبررسی شد. اندازه دانه های رسوب داده شده در شرایط مختلف به طور متوسط بین mµ2/20-4/5 می باشد. رفتار خوردگی پوشش کروم سخت ایجاد شده بر روی سطح بوسیله منحنی های پلاریزاسیون و آزمون پاشش نمک مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از بررسی های انجام شده شرایط بهینه برای ایجاد پوشش کروم سخت با سختی، مقاومت به خوردگی بالا و کمترین تخلخل در دانسیته جریان 2a?dm30 و دمای حمام c?50 به دست آمد.
سپیده هزاری آبکنار علیرضا علی اکبر
پلی آمینوفنول ها دارای خواص منحصر به فردی هستند که موجب مطرح شدن آن ها به عنوان فیلم های محافظت کننده در مقابل خوردگی می شود. این ترکیبات می توانند از طریق پلیمریزاسیون الکتروشیمیایی تهیه شوند. تا کنون تحقیقات زیادی در مورد الکتروشیمی ترکیب 4-آمینوفنول در محیط های اسیدی انجام شده است. در این پایان نامه این هدف در محیط های قلیایی مطالعه شد. در یک سل الکتروشیمیایی جدا از هم مجهز به سیستم سه الکترودی (یک دیسک پلاتینی به قطر یک سانتی متر به عنوان الکترود کار) استفاده شد. 4-آمینوفنول در محیط سدیم استات الکترو پلیمریزه شد. پارامترهای مورد نیاز برای این سنتز از طریق مطالعهcv این ترکیب به دست آمد. محصول الکترودی ترکیب قهوه ای رنگ تیره، غیر محلول در آب اما محلول در متانول و دی متیل فرمامید بود. ویژگی های محصول از طریق dsc, ft-ir و mass مورد مطالعه قرار گرفت و مکانیسم مناسبی هم جهت پلیمریزاسیون پیشنهاد شد. خواص پوششی این پلیمر از طریق پوشش آن بر روی مس بررسی شده است. خوردگی مس فیلم شده از طریق برون یابی منحنی تافل در الکترولیت ها و ph های مختلف انجام شد. فرایند پوشش دادن از طریق سنتز پلیمر به وسیله ولتامتری چرخه ای در روی میله مسی به مساحت سطح مقطع 0.1 cm2صورت گرفت.
پیمان حسین زاده خانه سر رضا انصاری
در این تحقیق از سه بیوجاذب برگ چای سیاه و سبز مصرف شده و خاک اره تهیه شده از چوب نراد برای حذف سورفکتانت آنیونی سدیم دو دسیل سولفات (sds ) از محلولهای آبی استفاده شد. از مواد شیمیایی مختلف برای اصلاح این بیوجاذب ها جهت افزایش راندمان جذب استفاده گردید. مطالعات جذب در دو سیستم تعادلی ( غیر پیوسته) و غیر تعادلی یا ستونی انجام گرفت. برای تعیین شرایط بهینه جذب سورفکتانت، اثر پارامترهای مختلف تجربی نظیر ph، غلظت اولیه، زمان تماس، دما، مقدار جاذب و غیره بر روی راندمان جذب بررسی شد. در سیستم ستونی، ارزیابی و مقایسه توانایی جاذبها از منحنی های شکست استفاده شد. از معادلات معروف فروندلیچ و لانگمویر برای رسم ایزوترمهای جذب و ارزیابی داده های تعادلی جذب استفاده شد. از معادلات سنتیکی شبه درجه اول و دوم برای مطالعات سنتیکی در سیستم تعادلی و از معادلات توماس و آدامس- بوهارت برای مطالعات سینتیکی و تعیین کارآیی جاذبها در سیستم های ستونی استفاده گردید. بر اساس نتایج بدست آمده، برگ چای مصرفی سبز در مقایسه با سایر بیوجاذب های بکار گرفته شده در این تحقیق از ظرفیت جذب بالاتری برای حذف سورفکتانت از خود نشان داد. در بین مواد شیمیایی که برای اصلاح شیمیایی بکار گرفته شده بود، پتاسیم پرمنگنات و پلی پیرول بیشترین تاثیر را برای افزایش ظرفیت جذب بیوجاذب ها داشته است. به عبارت دیگر ضایعات مواد زیستی یا کشاورزی به صورت خام جاذب های مناسبی برای حذف سورفکتانت های آنیونی از محلولهای آبی به شمار نمی روند ولی با اصلاح شیمیایی مناسب می توان ظرفیت جذب آنها را بطور قابل ملاحظه ای افزایش داد. نظر به اینکه علاوه بر اقتصادی بودن یک جاذب در بکار گیری حذف آلاینده، امکان بازیابی آنها پس از مصرف از پارامترهای کلیدی برای کاربرد صنعتی آنها در تصفیه پسابها به شمار میرود، لذا مطالعات واجذب یا احیا در سیستم ستونی نیز صورت گرفت. بر اساس نتایج حاصله از این تحقیق، امکان بازیابی ستونهای جذب برای استفاده های مکرر با راندمان بسیار بالا با استفاده از مواد شیمیایی بسیار ارزان قیمت عملی می باشد.
علی ولی پور محمدعلی زنجانچی
هیدروژن پراکسید، ساده ترین عضو خانواده ی پراکسیدها و یک ماده ی دوستدار محیط زیست است. هیدروژن پراکسید در بسیاری از سنتزهای شیمیایی و فرایندهای اکسایش شیمیایی استفاده می شود. علاوه براینکه هیدروژن پراکسید در فرایندهای اکسایش پیشرفته به کار می رود از آن به عنوان یک اکسنده کمکی در فرایندهای فوتوکاتالیتیکی برای افزایش سرعت واکنشهای فوتوکاتالیتیکی نیز استفاده می شود. در کار حاضر اثر هیدروژن پراکسید در فرایندهای فوتولیز، سونولیز، کاتالیز و ترکیب این فرایندها با یکدیگر برای تخریب رنگدانه متیلن بلو مورد بررسی قرار گرفت. شرایط مختلف آزمایش (مانند غلظت اولیه هیدروژن پراکسید، غلظت اولیه رنگدانه، ph محلول، زمان انجام فرایند و مقدار کاتالیست استفاده شده) بررسی شد و مقدار بهینه آنها تعیین گردید. افزایش هیدروژن پراکسید تا یک مقدار بهینه باعث افزایش درصد تخریب شد و اضافه کردن بیشتر هیدروژن پراکسید میزان تخریب را کاهش داد. از این رو مقدار بهینه هیدروژن پراکسید تعیین گردید و آزمایشهای بعدی در مقدار بهینه هیدروژن پراکسید انجام شد.
زهرا امامی اسفندیار علیزاده
در این کار تحقیقاتی به منظور حذف آلاینده های رنگی از محلول های آبی، از غلاف گل آذین خرما به عنوان ماده اولیه فراوان، ارزان و در دسترس برای تهیه کربن فعال پودری استفاده شده است. فسفریک اسید به عنوان ماده فعالساز و مایکروویو به عنوان منبع گرمایی مورد استفاده قرار گرفتند. به کارگیری تابش دهی مایکروویو به جای گرمادهی با کوره سبب کاهش زمان تولید، صرفه جویی در مصرف انرژی و گرمادهی یکنواخت نمونه شد. به منظور بهینه سازی روش تهیه، اثر پارامتر های مختلف نظیر غلظت اسید، زمان تابش دهی و توان مایکروویو بررسی گردید. اثر پارامتر های زمان تابش دهی و توان مایکروویو بر توانایی کربن فعال تهیه شده برای حذف رنگ به کمک آنالیز ریاضی و آماری مورد بررسی قرار گرفت. برخی از خصوصیات ماده اولیه به کمک آنالیز عنصری chn و طیف ft-ir و جاذب تهیه شده، با استفاده از هم دما جذب و واجذب n2، phpzc، طیف ft-ir و آنالیز chn مورد بررسی قرار گرفت. توانایی این جاذب برای حذف رنگ های کاتیونی (متیل ویولت) و آنیونی (متیل اورانژ) و اثر دما و ph بر حذف رنگ های صنعتی مختلف توسط جاذب تهیه شده بررسی گردید. جذب سطحی متیل ویولت و متیل اورانژ از دو دیدگاه سینتیکی و تعادلی مورد بحث قرار گرفت. داده های تجربی با هم دما ها و مدل های سینتیکی مختلف برازش شد. همچنین اثر ph بر درصد حذف رنگ ها نیز مورد بررسی قرار گرفت.
امینه موسی زاده حمید دژم پناه
در این تحقیق، جذب دو رنگینه آنیونی (پانسوا رد و سان ست یلو) و یک رنگینه کاتیونی (مالاشیت گرین)، با استفاده از تفاله نیشکر و پوسته برنج در سیستم ناپیوسته مطالعه گردید. اثر پارامترهای مهم فیزیکی و شیمیایی مانند غلظت اولیه رنگینه، مقدار جاذب، زمان تماس، اثر دما و ph بر میزان جذب رنگینه های انتخاب شده به کمک جاذب های معرفی شده بررسی شدند. شرایط بهینه برای حذف هر رنگینه توسط جاذب ها تعیین گردید. از میان عوامل مختلف بررسی شده مشخص گردید که ph محلول بیشترین تاثیر را در ظرفیت جذب توسط تفاله نیشکر و پوسته برنج داشته است. داده های بدست آمده با منحنی های ایزوترم جذب لانگمویر، فرندلیچ، تمکین و دابینین – راداشکویچ ارزیابی شدند. داده های سنتیک جذب با مدل های سنتیکی شبه درجه اول و دوم و نفوذ بین ذره ایی بررسی شدند. تغییرات انرژی آزاد گیبس (°g∆)، آنتالپی (°h∆) و آنتروپی (°s∆) برای پیش بینی نوع جذب بر روی دو جاذب محاسبه شدند. نتایج نشان داد که جذب با پوسته برنج و تفاله نیشکرمی تواند یک روش اقتصادی، برای حذف رنگینه ها از محلول های آبی می باشد.
مستانه صفرنژادشاد اسفندیار علیزاده
رنگینه های آزو گروه مهمی از مواد رنگزای آلی هستند که در زمینه های متنوعی از قبیل رنگرزی الیاف نساجی، مطالعه های پزشکی- بیولوژیکی و کاربردهای پیشرفته دیگر استفاده می شوند. در این پایان نامه، رنگینه های بیس آزوی جدید حاوی بخش فعال بیولوژیکی 2،4- تیازولیدین (a-i3) در دو مرحله با استفاده از تراکم نووناگل و واکنش دی آزوته-جفت شدن با بازده های آلی سنتز شدند. ساختار رنگینه ها بوسیله روش های اسپکتروسکوپی uv-vis، ir، 1h nmr و 13c nmr تایید شدند. رفتار سولواتوکرومیسمی رنگینه ها با در نظر گرفتن ویژگی های جذبی آنها در حلال های مختلف ارزیابی شد. نهایتاً فعالیت های آنتی باکتریال و آنتی اکسیدان ترکیبات تهیه شده a-i3 به طور کامل بررسی شدند.
نرگس نعمتی منجیلی اسفندیار علیزاده
در این مطالعه نانو ذرات آهن (iii) اکسید (fe2o3-?) و کامپوزیت آن با خاک اره (fe2o3/sd-?) به روش هم رسوبی سنتز شده و به عنوان جاذب برای حذف رنگینه مورد بررسی قرار گرفت. از رنگینه راکتیو رد 195 برای مطالعه حذف استفاده گردید. مطالعات جذب در دو سیستم تعادلی یا پیمانه ای و غیر تعادلی یا ستونی انجام گرفت. برای تعیین شرایط بهینه جذب رنگینه، اثر پارامترهای مختلف نظیر ph، غلظت اولیه رنگ، زمان تماس، دما، مقدار جاذب و غیره بر روی راندمان جذب بررسی شدند. در سیستم تعادلی یا پیمانه ای از معادلات فروندلیچ و لانگمویر برای رسم ایزوترم های جذب و ارزیابی داده های تعادلی جذب استفاده شد. نتایج نشان داد که ظرفیت جذب برای ?-fe2o3 و نانوکامپوزیت ?-fe2o3/sd برای حذف رنگینه به ترتیب 17/59 و 67/29 میلی گرم بر گرم جاذب می باشد. از معادلات شبه مرتبه اول و دوم برای مطالعات سینتیکی در سیستم تعادلی و از معادلات توماس و آدامس بوهارت برای مطالعات سینتیکی و تعیین کارآیی جاذب در سیستم ستونی استفاده گردید. نتایج نشان داد که فرآیند جذب برای ?-fe2o3 از ایزوترم لانگمویر و سینتیک شبه مرتبه دوم پیروی می¬کند. آزمایشات ایزوترم برای ?-fe2o3/sd نشان داد که داده های تعادلی حاصل از مدل فروندلیچ بهتر از لانگمویر بوده و سینتیک جذب از مدل شبه مرتبه اول پیروی می¬کند. بر اساس منحنی های شکست در آزمایشات ستونی، کاهش غلظت اولیه، سرعت جریان و افزایش مقدار جاذب (ارتفاع بستر) موجب افزایش جذب می شود. مطالعه ترمودینامیک جذب رنگینه توسط جاذب ها نشان می دهد که فرآیند جذب خودبخودی است. در خاتمه مطالعات بازیابی رنگینه از جاذب و یا احیای ستون استفاده شده انجام گرفت. چرخه های جذب واجذب سه بار تکرار شده و کارائی ستون ها برای استفاده مجدد بررسی گردد. بر اساس نتایج حاصله امکان بازیابی ستون های جذب برای استفاده مکرر با راندمان بالا با استفاده از مواد ارزان قیمت عملی می باشد.
سید نیما میرزابابایی طبری مجید تقی زاده
در پروژه حاضر نانو زئولیت nazsm-5 به روش هیدروترمال جهت حذف یون های نیکل (ii) و آهن (ii) از محلول آبی سنتز شد. با توجه به اینکه در فرایند های جداسازی بالا بودن نسبت سطح به حجم تاثیر فزاینده ای در حذف گونه های جذب شونده دارد جاذب مورد نظر در اندازه ی نانو سنتز شده است. تاثیر نانو در میزان جداسازی بسیار حائز اهمیت می باشد. نانو ذرات nazsm-5 همچنین توسط سدیم دودسیل سولفات (sds) و تتراپروپیل آمونیوم برومید (tpabr) به ترتیب بعنوان سورفکتانت های آنیونی و کاتیونی اصلاح سطح شده و تاثیر آن بر میزان جداسازی یون های نیکل (ii)مورد بررسی قرار گرفت. زئولیت های اصلاح شده بصورت sds-zsm-5 و tpa-zsm-5 نشان داده شد. همچنین ساختار نانو زئولیت سنتز شده و نانو زئولیت های اصلاح شده با کمک دستگاه های پراش پرتوی ایکس (xrd)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) ، ftir و bet تایید شد. غلظت های تمامی محلول ها در روند آزمایش با روش کمپلکسومتری و با کمک دستگاه اسپکتروفوتومتر (uv-visible) آنالیز شدند. تاثیر ph، زمان تماس، غلظت اولیه و دما بر روی جداسازی یون های فلزی مذکور مورد بررسی قرار گرفت. داده های تعادلی در دما های مختلف با بکار گیری از مدل های ایزوترم لانگمویر و فرندلیچ مورد مطالعه قرار گرفتند. مطالعه ایزوترم و نتایج ضرائب همبستگی نشان دادند که هر دو معادله، همسانی قابل قبولی با داده های تجربی داشتند. با این تفاوت که مدل فرندلیچ بیشترین مطابقت را نسبت به مدل لانگمویر دارد. همچنین جهت توصیف رفتار داده های تجربی سینیتیکی، از مدل های سینیتیکی شبه درجه اول و شبه درجه دوم استفاده شد. نتایج سینیتیکی با ضریب همبستگی بسیار مناسب، بیشترین مطابقت را با مدل شبه درجه دوم دارد. پارامتر های ترمودینامیکی از قبیل ?h°، ?s°و ?g° نشان دادند که ایجاد باند هایی بین گونه ی جذب شونده و جاذب گرما گیر و خود بخودی می باشند. این مهم بدان معناست که افزایش دما باعث افزایش میزان جذب و در نتیجه افزایش درصد جداسازی می شود.
صدیقه عباس نژاد ایری سفلی علی قنادزاده گیلانی
چکیده ندارد.