نام پژوهشگر: محمدجواد زارع بهنمیری
تقی ملاتبار فیروزجایی محمدجواد زارع بهنمیری
در این تحقیق، رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد در شرکتهای ورشکسته و غیر ورشکسته پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق تعیین وجود، میزان و نوع رابطه بین متغیرها می باشد. که از نسبت کیوتوبین برای ارزیابی عملکرد شرکتها، به عنوان متغیر وابسته و از میانگین دوره وصول مطالبات، دوره گردش موجودی ها، میانگین دوره پرداخت بدهی ها و چرخه تبدیل وجه نقد برای ارزیابی مدیریت سرمایه در گردش، به عنوان متغیرهای مستقل استفاده شده است. به منظور طبقه بندی شرکت ها در نمونه انتخابی به دو گروه ورشکسته و غیر ورشکسته نیز از مدل پیش بینی ورشکستگی آلتمن استفاده شده است. نمونه آماری این تحقیق شامل 130 شرکت بوده که بین سال های 1386 تا 1392 مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر بر اساس هدف، از نوع توصیفی و بر اساس ماهیت و روش از نوع همبستگی است. بدین منظور ابتدا آمار توصیفی ارائه و پس از آن با استفاده از آزمون های آماری تشریح شده به تجزیه و تحلیل ناهمسانی واریانس و همبستگی داده های تحقیق پرداخته می شود و سرانجام با تجزیه و تحلیل الگوی رگرسیونی حاصل از فرآیند تحقیق و بررسی معنی داری مدل رگرسیون و ضرایب متغیرها اقدام به تایید یا رد فرضیه ها می گردد. نتایج این تحقیق حاکی از وجود رابطه معکوس و معنادار بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد در شرکتهای غیر ورشکسته و عدم وجود ارتباط بین آنها در شرکت های ورشکسته پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
سیدمهدی ضیاتباراحمدی محمدجواد زارع بهنمیری
محافظه کاری یکی از ویژگی های کیفی اطلاعات در گزارشگری مالی محسوب شده که سبب رویکرد محتاطانه در تشخیص و سنجش درآمدها و دارایی ها می گردد. این رویکرد نشان می دهد که نااطمینانی و ریسک ذاتی عملکرد، موضوعی مهم در انتخاب رویه های حسابداری شرکت است. از سویی دیگر اعتبار بخشی به اطلاعات ارائه شده توسط شرکت نیازمند حسابرسی است. بدیهی است که حق الزحمه حسابرسی تابعی از میزان ، حدود و ماهیت رسیدگی هاست. بنابراین انتظار می رود گزارشگری سودهای محافظه کارانه توسط مدیریت، سبب شود تا ریسک حرفه ای کار حسابرسی کم شده و در نتیجه آن حدود و حجم رسیدگی ها کاسته شود و با کاهش در حدود، دامنه و حجم رسیدگی ها، حق الزحمه حسابرسی کاهش یابد.