نام پژوهشگر: خلیل کلانتری
حسن رضا شکری خانقاه غلامرضا یاوری
عبور از کشاورزی سنتی به کشاورزی مدرن و توسعه یافته، نیازمند توجه و برنامه ریزی مطلوب از سوی دولتمردان بوده و از این رو دسترسی به اطلاعات و اشراف بر وضعیت کشاورزی هر منطقه را ضروری می سازد. از طرف دیگر، سنجش درجه توسعه یافتگی مناطق در ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، یکی از موارد لازم برای تعیین و اجرای درست سیاست های حمایتی دولت و هدایت سرمایه، فناوری و نیروی کار بوده و در این ارتباط بخش کشاورزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این تحقیق بخش کشاورزی منطقه غرب استان تهران از نظر سطح توسعه یافتگی مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات و آمار و داده های مورد نیاز منطقه، از مرکز آمار ایران و وزارت جهاد کشاورزی استخراج گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل تاکسونومی عددی استفاده شد. بطوریکه از داده های استخراج شده، تعداد 24 شاخص تدوین و ماتریس اولیه شاخص های توسعه کشاورزی تنظیم گردید. سپس با روش استاندارد سازی از شاخص ها رفع مقیاس شد و ماتریـس شاخص های استاندارد بدست آمد. در مرحله بعدی فواصل مرکب شهرستانها را بصورت دو به دو و بر حسب شاخص های استاندارد 24 گانه محاسبه کرده و ماتریس جدید فواصل تشکیل شد. سپس میانگین و انحراف معیار کوچــکترین فواصل هر سطر مورد محاسبه قرار گرفت. برای تعیین شهرستانهای همگن، فواصل حد بالا و حد پایین محاسبه شد و مشخص شد که همه شهرستانهای مورد نظر در یک گروه همگن قرار گرفتند. لذا بزرگترین عدد هر ستون از ماتریس استاندارد را به عنوان مقادیر ایده آل در نظر گرفته و سپس ماتریس فواصل شهرستانها از شهرستان ایده آل، انحراف معیار و سطح توسعه یافتگی هر شهرستان محاسبه گردید. با تقسیم تفاوت فاصله هر شهرستان از شهرستان ایده آل بر سطح توسعه یافتگی آن شهرستان، شاخص تلفیقی درجه توسعه یافتگی محاسبه شد. بر اساس نتایج بدست آمده، درجه توسعه یافتگی بخش کشاورزی شهرستان ساوجبلاغ 0/846 ، شهرستان شهریار0/592 ، شهرستان کرج 0/890 و شهرستان نظرآباد 0/628 بدست آمد. از آنجا که درجه توسعه یافتگی در محدوده صفر و یک بوده و هر چه به صفر نزدیک تر باشد، نشان دهنده توسعه یافتگی بیشتر خواهد بود، لذا شهرستانهای مزبور بر اساس مقدار درجه توسعه یافتگی شان، رتبه بندی گردیدند. بر این اساس بخش کشاورزی شهرستان شهریار در رتبه اول، نظرآباد در رتبه دوم، ساوجبلاغ در رتبه سوم و کرج در رتبه چهارم قرار گرفت.
مهشید بهادری محمد چیذری
هدف از این تحقیق ارزیابی رهیافت طرح توسعه مشارکتی فناوری (ptd) از دیدگاه ذینفعان و اجراکنندگان در شهرستان الشتر استان لرستان بود. طرح تحقیقاتی توسعه مشارکتی فناوری، یکی از بخش های پروژه مقاومت معیشتی و بخشی از برنامه چالش جهانی آب و غذا (cp) بود که دو مقوله بهره وری آب و مقاومت معیشتی در مناطق نیمه خشک را به هم مربوط می کرد. تحقیق حاضربه روش پیمایشی انجام شد، جامعه آماری مورد نظر شامل 187 نفر از ذینفعان است که از این میان126نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و در نهایت 114 پرسشنامه جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش اجراکنندگان41 نفر از طریق سرشماری انتخاب شدند و در نهایت 35 پرسشنامه جمع آوری شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه به عنوان ابزار تحقیق جمع آوری گردید که روائی ظاهر و محتوای آن توسط جمعی از اساتید دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران و تربیت مدرس بررسی شد و روائی آن بین 89/0 – 87/0 به دست آمد. نتایج و یافته ها نشان دادند که چهار عامل در مشارکت ذینفعان در طرح توسعه مشارکتی فناوری موثر بودند که عبارتند از: 1- اعتمادسازی 2- توانمندسازی3- عوامل انگیزشی4-ظرفیت سازی در بخش کشاورزی. نتایج دیگر نشان دادند که سه عامل در بهبود معیشت اجراکنندگان در طرح توسعه مشارکتی فناوری موثر بودند که عبارتند از:1- مدیریت منابع آبی - ارگانیک2- نظام مدیریت منابع انسانی3- ورود ایده های جدید به جامعه محلی.
ملیحه شاکری محمود جمعه پور
شهرهای کوچک در برنامه ریزی شهری و منطقه ای به عنوان حلقه اتصال نواحی روستایی و نقاط شهری بزرگتر محسوب می شوند که با ایجاد توازن در نظام سکونتگاهی، مهار رشد ناهنجار کلان شهرها و تقویت روابط شهری- روستایی زمینه توسعه پایدار منطقه ای را فراهم می آورند. به نظر می رسد کاهش معضلات این شهرها با دیدگاه توسعه پایدار، می تواند در دستیابی به الگوی مناسب سکونتی موثر باشد. هدف این تحقیق سنجش شاخص های پایداری شهر کوچک وحیدیه با تاکید بر نقش شهرهای کوچک در توسعه مناطق حومه کلان شهر تهران است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش، به صورت مقطعی در شهر وحیدیه و حوزه نفوذ آن انجام شده است. داده ها از طریق پرسشنامه ساختار یافته از 371 خانوار که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند، گردآوری شده است. در این پژوهش تحلیل سطح پایداری سکونتگاه ها از طریق تکنیک بارومتر پایداری پرسکات آلن، تعیین جایگاه توسعه روستاهای دهستان نسبت به شهر وحیدیه با استفاده از مدل تاکسونومی عددی و بررسی رابطه مولفه های توسعه پایدار با میزان پایداری منطقه از طریق آزمون رگرسیون چند متغیره صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد نظرات مثبت خانوارهای نمونه درباره عملکرد شهر وحیدیه در تثبیت جمعیت ناحیه و نیز خدمات رسانی به حوزه نفوذ خود بیش از نظرات منفی است. اما به طورکلی ارزیابی جامعه نمونه گویای سطح مطلوب پایداری در ابعاد زیست محیطی، اجتماعی و به ویژه اقتصادی نمی باشد. نتایج مدل تاکسونومی نیز نشان می دهد مراکز سکونتی مورد مطالعه از سطح توسعه بالایی برخوردار نیستند. بر اساس آزمون رگرسیون چند متغیره شاخص کیفیت زندگی مهمترین تبیین کننده پایداری ناحیه می باشد که نیازمند توجه و برنامه ریزی است. اگرچه شهر وحیدیه با پذیرش بخشی از جریان مهاجرت به کلان شهر تهران باعث کاهش فشار مستقیم بر این شهر شده است، ولی بهره برداری گسترده، خودجوش و فاقد حرکت برنامه ریزی شده پیامدهای منفی متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و زیست محیطی را در این شهر کوچک و حوزه نفوذ آن به دنبال داشته است. کنترل و هدایت تحولات این منطقه در راستای توسعه یکپارچه و پایدار آن از طریق تهیه و اجرای طرح های ساماندهی ضروری می باشد.
حدیث نوری محمود جمعه پور
واماندن شهرهایی از توسعه به برهم خوردن تعادل و توازن منطقه ای انجامیده است. بایستی برنامه ریزی ها به گونه ای باشد که همه ی شهرها (بزرگ، متوسط و کوچک) در ارتباط هماهنگ و ارگانیک به متعادل کردن منطقه کمک کنند، در رساله ی حاضر به بررسی نقش و کارکردهای شهرمیانی دامغان در توسعه منطقه ای استان سمنان پرداخته شده است. مدل های جمعیتی نشان می دهد شهر دامغان نتوانسته است جذب جمعیتی مناسبی داشته باشد و از توان کشش پذیری جمعیتی مناسبی برخوردار نیست، همچنین موازنه ی مهاجرت در شهر دامغان منفی است. مدل های اقتصادی بیانگر اینست که شهر دامغان در هیچ یک از بخش های خدماتی، صنعتی و کشاورزی جزء اقتصاد پایه ای محسوب نمی شود. در بررسی حوزه ی کارکرد خدماتی این شهر نشان می دهد که محلات این شهر نیز به لحاظ امکانات خدماتی مناسب نیستند. در نهایت پیشنهاد می شود به سرمایه گذاری در شهر دامغان در پتانسیل های شهر چون جاذبه های گردشگری، خدمات دهی و ایجاد صنایع مکملی چون بسته بندی محصول پسته که خود زمینه ساز اشتغال و جذب نیروی کار است توجه گردد تا از تمام ظرفیت های این شهر استفاده شده و به توسعه دست یابد. واژه های کلیدی: توسعه منطقه ای، شهر میانی، کارکرد جمعیت،خدمات و اقتصاد.یکی از مهمترین مسائل ملی و منطقهای توجه به سلسله مراتب سکونتگاهی در کشور است. تمرکزگرایی در مناطق کشور و تبدیل شدن برخی از شهرها به قطب توسعه و
محمد جلال زاده هدایت اله نوری زمان ابادی
هدف از این تحقیق مکانیابی و طراحی شبکه تعاونی های بازاریابی محصولات کشاورزی در استان آذربایجان غربی بوده است که به روش اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر متشکل از بهره برداران بخش کشاورزی استان آذربایجان غربی می باشد که تعداد تقریبی آنان در حدود 287012 نفر برآورد گشته است و تعداد 386 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب و سپس به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب گردیدند. همچنین از 50 نفر از کارشناسان و مطلعین محلی نیز سوالاتی در قالب مصاحبه نیمه ساختارمند به عمل آمد. ابزار تحقیق مورد استفاده در این مطالعه عبارت از یک پرسشنامه می باشد که میزان آلفای کرونباخ بدست آمده برای بخشهای مختلف آن بالای 7/0 محاسبه گردید که حاکی از پایایی مناسب پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss win18 صورت گرفت. برای تحلیل مکانیابی نیز از مدل رویکرد تلفیقی(سیستم اطلاعات جغرافیایی و ارزیابی میدانی) بر مبنای منطق همپوشانی اشتراکی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر این مطلب می باشند که گزینه فروش به بازار از بین روش های مختلف مصرف محصول، بیشترین فراوانی را به خود اختصاص می دهد. همچنین بالغ بر 99 درصد از بهره برداران محصولات خود را به صورت نقدی و اکثرا از طریق کانال تولید کننده، عمده فروش، خرده فروش و در نهایت مصرف کننده به فروش می رسانند. این در حالی است که روش تولید کننده به مصرف کننده که فاقد هر گونه دلال می باشد، محبوبترین کانال بازاریابی از دیدگاه بهره برداران می باشد.همچنین بر پایه یافته های تحقیق، همکاری و استفاده از امکانات یکدیگر در انجام مراحل مختلف بازاریابی، مطلوب ترین نوع ارتباط در بین تعاونی های بازاریابی مفروض در شبکه تعاونی های بازاریابی محصولات کشاورزی می باشد. بر اساس یافته های حاصل از تحلیل مکان یابی، مکان های نهایی برای احداث تعاونی های بازاریابی محصولات کشاورزی در سه سطح: محلی، مرکزی ومادر به صورت منطقی تعیین گردیدند که با توجه به نقشه های حاصله، هر چقدر از سمت محلی به مادر پیش می رویم از گستردگی و تکثر مکان های مناسب کاسته شده و نیز مکان های مناسب تمایل بیشتری به پیشروی به سمت مرکزییت جغرافیایی استان از خود نشان می دهند.
رقیه بجنوردی محمود جمعه پور
تمرکز شدید و عدم تعادل منطقه ای نتایج سیاستهای رشد قطبی به شمار می آید که در نتیجه، تعدادی از مناطق نقش کلیدی گرفته و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند. اولین گام در برنامه ریزی منطقه ای برای ایجاد تعادل ، شناخت نابرابریهای نواحی مختلف و تعیین ساختار سلسله مراتبی می باشد . تحقیق حاضر بحث ساختار سلسه مراتب سکونتگاهی و تعیین الگوی فضایی بهینه را دنبال می کند و هدف آن بررسی شکافها و کمبود های کارکردی مناطق سکونتگاهی و تعیین ارتباط فضایی میان نقاط و الگوی بهینه سلسله مراتب سکونتگاهی در شهرستان ساری است . در این پژوهش ابتدا دید گاههای نظری مورد بررسی قرار گرفته و از بررسی دیدگاههای مختلف دیدگاه راندیلی بکار گرفته شده است دراین مطالعه ترکیبی از روش های مختلف سطح بندی توسعه منطقه ای مورد استفاده قرار گرفته است .بر همین اساس ابتدا متغیر های خدماتی بر اساس روش مرکزیت وزنی مور محاسبه قرار گرفت و شاخص های اقتصادی ، جمعیتی - اجتماعی و محیطی- دسترسی ابتدا از روش شاخص بندی رفع اختلاف مقیاس شده اند و از طریق تکنیک topsis با استفاده از5 شاخص های (شاخص مرکزیت وزنی ، اقتصادی ، جمعیتی – اجتماعی، محیطی و دسترسی ) به بررسی سطوح توسعه و مقایسه مناطق ، رتبه بندی مناطق و سپس بر اساس استاندارد ها و ضوابط خدمات رسانی سکونتگاهها در محیط gis از روش bufer به شناسایی ارزیابی و انتخاب سکونتگاه مرکزی و ومکان گزینی برای شهر های جدید پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده عدم توزیع هماهنگ امکانات وخدمات در بخش های شمالی و جنوبی شهرستان ساری می باشد. به شکلی که سکونتگاههای شمال شهرستان در سطح بندی توسعه اکثرا در سطوح یک و دو وسکونتگاههای جنوب شهرستان در سطوح سه و چهار واقع شده اند. و در پایان بر اساس الگوی فضایی پیشنهادی ، سلسله مراتب مناسب خدماتی بین سکونتگاههای روستایی و شهری راهکاری در جهت دستیابی به یکپارچگی فضایی، انتقال و پخش توسعه به سراسر شهرستان ارائه گردیده است.
شیرین اسدی حسن صدیقی
چکیده ندارد.