نام پژوهشگر: مریم اسلام پناه
مولا مراد نظری مریم اسلام پناه
هدف اصلی پژوهش حاضر تهیه درس افزار شبیه ساز علوم زیستی و بهداشت و نقش آن بر پیشرفت درسی و خلاقیت دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه شهرستان اسلام آبادغرب در سال تحصیلی93-1392می باشد. طرح این پژوهش کاربردی و شبه آزمایشی با استفاده از پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه به تعداد 751 نفر در 31 کلاس می باشد. حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده گروه های در دسترس 1 کلاس به تعداد 27 نفر به عنوان گروه آزمایش و 1 کلاس به تعداد 27 نفر به عنوان گروه کنترل می باشد. در این طرح هر دو گروه در معرض آزمون مقدماتی و نهایی قرار می گیرند؛ اما تنها گروه آزمایش در معرض نفوذ اثر متغیر مستقل مورد نظر (درس افزار شبیه ساز علوم زیستی) در مدت 4 جلسه آموزشی قرار می گیرد و گروه کنترل از همان روش های معمول تدریس که در مدارس رایج است استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل درس افزار شبیه ساز درس علوم زیستی، پرسشنامه خلاقیت تورنس (روایی و پایایی آن توسط دکتر عابدی با استفاده از آلفای کرونباخ در خرده آزمون های سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری، به ترتیب 68/0،48/0،67/0 و 55/0 به دست آمده است و پرسشنامه محقق ساخته که از نظر روایی از نظرات متخصصان برنامه نویسی کامپیوتر و زیست شناسی و سرگروه های آموزشی استفاده شد و برای برآورد پایایی آن ضریب آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss از آمار توصیفی (جدول و نمودار و میانگین) و آمار استنباطی روش تحلیل واریانس و آزمون های t مستقل و t وابسته استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان می دهد که درس افزار شبیه ساز درس علوم زیستی و بهداشت به طور معنادار و مثبتی بر پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان پایه اول مقطع متوسطه دوم تأثیر داشته است. علاوه بر این نتایج تحقیق حاکی از تأثیر مثبت درس افزار شبیه ساز بر میزان سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری دانش آموزان دارد.
احد جلیلیان مریم اسلام پناه
هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی بر یادگیری و یادداری دروس تاریخ، علوم تجربی و زبان انگلیسی با ماهیت های حفظی، درکی و کلامی بوده. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی (طرح گروه کنترل نابرابر) با متغیر مستقل (راهبردهای شناختی) و متغیرهای وابسته (میزان یادگیری و یادداری) اجرا شده است. داده ها به وسیله آزمون های معلم ساخته با اعتبار بالا و ضریب پایایی (آلفای کرانباخ) 81 % درصد به دست آمده و به وسیله آزمون آماری «t» مستقل تجزیه و تحلیل شده اند. تعداد 34 آزمودنی (17 = n1 گروه آزمایش، 17 = n2 گروه کنترل) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و هدفمند از جامعه آماری دانش آموزان پسر پایه سوم راهنمایی شهرستان اسلام آباد غرب در سال تحصیلی 93/ 92 انتخاب گریده اند. طبق نتایج بدست آمده از پژوهش، آموزش راهبردهای شناختی در درجه اول بر یادگیری و یادداری درس تاریخ با ماهیت حفظی تأثیر معنی داری داشته، و برای درس علوم تجربی با ماهیت درکی، تأثیر مثبتی بر یادگیری و یادداری داشته، اما نه به اندازه درس تاریخ، و برای درس زبان انگلیسی (کلامی)، آموزش راهبردهای شناختی تأثیر معنی داری در یادگیری و یادداری ایجاد نکرده است.
علیرضا جوادی الهام کاویانی
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین هوش اخلاقی ومهارت تفکرانتقادی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان سنقر می باشد.جامعه آماری موردمطالعه، شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان سنقردرسال تحصیلی 93-1392 می باشند.حجم نمونه تعداد 348 نفر، با استفاده ازروش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده هادراین پژوهش، برای اندازه گیری هوش اخلاقی، پرسش نامه ی استاندارد لنیک وکیل وبرای اندازه گیری مهارت تفکرانتقادی ،آزمون استانداردمهارت های تفکرانتقادی کالیفرنیا(فرم ب)می باشد.روش تحقیق ازنوع همبستگی بوده وبرای تجزیه وتحلیل داده هااز شاخص های آمارتوصیفی(فراوانی،میانگین،انحراف معیار)وآماراستنباطی(کولموگروف- اسمیرنوف، همبستگی پیرسون، رگرسیون وفریدمن) استفاده شده است .نتایج بدست آمده نشان داد ارتباط مثبت ومعناداری بین هوش اخلاقی و مهارت های تفکرانتقادی دانش آموزان وجود دارد. همچنین تمامی مولفه های هوش اخلاقی(درستکاری، مسئولیت پذیری،گذشت ودلسوزی)با مهارت تفکرانتقادی دانش آموزان دارای ارتباط معنی دار بودند و مولفه ی درستکاری بیشترین ارتباط رابا مهارت تفکرانتقادی داشت.
صاریه فتاحی مریم اسلام پناه
موضوع پژوهش حاضر عبارت است از مقایسه اثر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر یادگیری مبانیict بر روی دانش آموزان کاردانش است که از یک طرح نیمه آزمایشی استفاده شده است و به دو گروه شناختی و فراشناختی که برنامه آموزشی در طول 6 جلسه 6 ساعت گنجانده شده بود تقسیم شده بود و در پایان دوره و پس از آموزش راهبردها نمره یادگیری دروس ذکر شده توسط گروه های آزمایش، به گونه معناداری بیش از گروه های کنترل بود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که باید اصلاحاتی از نظر آموزش مهارتهای یادگیری در برنامه درسی مدارس به خصوص دانش آموزان کاردانش انجام گیرد.
محمد احمدی مریم اسلام پناه
هدف از این پژوهش تعیین نقش آموزش مبتنی بر بار شناختی در پیشرفت درس علوم و انگیزش تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی است. در این پژوهش پیشرفت درسی و انگیزش تحصیلی در دو بعد درونی و بیرونی با اعمال روش آموزش مبتنی بر بار شناختی ارزیابی گردید.
قباد محمدی فرانک موسوی
این پایانامه را با توجه به مشکلات دانش آموزان بیش فعال و خطراتی که در آینده آنها را تهدید می کند وبا توجه به اهمیت مداخله زود هنگام برای کاهش مشکلات انها بر روی کودکان بیش فعال شهرستان سرپل ذهاب انجام گرفت که پس ازاجرای آموزش به شیوه نمایش خلاق و با استفاده از ابزارهای مختلف آماری به نتایج قابل توجهی منجر شد که این نتایج قابلیت کاربرد نمایش خلاق و ساختار آن را در آموزش کودکان بیش فعال و حل مشکلات آنها را نشان می هد.
مریم عمادی وفا سحر محمدی
هدف پژوهش حاضر بررسی روش های مصورسازی گرافیکی در وب سایت مدارس هوشمند می باشد. جامعه آماری پژوهش تشکیل شده از کلیه وب سایت های مدارس هوشمند استان کرمانشاه که به صورت تصادفی 1 وب سایت برای پژوهش انتخاب شد. ابزار پژوهش حاضر یک چک لیست محقق ساخته جهت اندازه گیری میزان انطباق عناصر بصری وب سایت با اصول مصور سازی می باشد، روایی محتوایی ابزار توسط چند نفر از اساتید رشته تکنولوژی آموزشی مورد تایید قرار گرفت و پایایی ابزار با روش الفای کرونباخ برابر با 71/0 می باشد. پس از تهیه پرسشنامه تعداد 10 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشیبه عنوان ارزیاب در مورد روش های مصور سازی مورد آموزش قرار گرفتند و پس به ارزیابی از وب سایت مورد نظر پرداختند. پس از ارزیابی داده های چک لیست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتایج به دست آمده نشان داد، در کل وضعیت وب سایت مدارس هوشمند در حد پایین تر از متوسط می باشد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای موید این یافته بود. به عبارتی نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که میانگین به دست آمده در ارزیابی به طور معناداری پایین تر از استاندارد یا میانگین ثابت در این پژوهش است.
مهریار حاتمی مریم اسلام پناه
چکیده این پژوهش با دو هدف طراحی و تولید انیمیشن آموزشی، و بررسی تأثیر به کارگیری انیمیشن های تولیدی در ارتقاء سطح مهارت های هندسی فراگیران صورت گرفت. روش این پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و دو گروه آزمایش و گروه کنترل بود و با توجه به تولید انیمیشن های آموزشی در آن، می توان این پژوهش را جزو پژوهش های تولیدی به حساب آورد. جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش دانش آموزان پسر کلاس ششم ابتدایی شهرستان صحنه در سال تحصیلی 94-93، و نمونه ی آماری در نظر گرفته شده برای پژوهش تعداد 40نفر از دانش آموزان جامعه ی آماری در دو کلاس بود که به شیوه ی «نمونه گیری در دسترس» انتخاب و مورد مطالعه واقع گردیدند. ابزار اندازه گیری متغیرها در دو بخش پیش آزمون و پس آزمون یکسان و از آزمون مهارت های هندسی ون هیل (1982) استفاده گردید. روایی و پایایی این ابزار در پژوهش های گوناگون، تعیین و تأیید گردیده است. در این پژوهش نیز به منظور تعیین روایی از نظر متخصصین و برای تعیین پایایی آن نیز از شیوه ی بازآزمایی استفاده گردید.. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و با استفاده از شیوه های تحلیل کیفی توصیفی شامل «کمترین و بیشترین نمره، میانگــین، انحـراف معیار و میانه» و نیز از شیوه های تحلیل کمی نظیر «تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تحلیل کوواریانس» به منظور آزمون فرضیه های مطرح شده در تحقیق و تجزیه و تحلیل یافته های حاصل از آن و همچنین تشخیص تفاوت بین عملکرد نمونه ها پس از اعمال متغیر مستقل استفاده گردید. نتایج نشان داد که اثربخشی کاربرد انمیشن های آموزشی تولید شده در قیاس با روش مرسوم بر یادگیری مهارت های هندسی (30.82=f ، 0.000=sig)، مهارت های منطقی (16.85=f ، 0.000=sig)، مهارت های دیداری (13.39=f ، 0.001=sig)، مهارت های کلامی (6.7=f ، 0.014=sig)، مهارت های ترسیمی (22.71=f ، 0.000=sig)، و مهارت های کاربردی (8.01=f ، 0.007=sig)، مورد تأیید قرار گرفته است. واژگان کلیدی: انیمیشن، انیمیشن های آموزشی، مهارت های هندسی، هندسه.
محمدرضا نورافکن مریم اسلام پناه
چکیده این پژوهش با هدف بررسی تأثیر رسانه های چندحسی بر ارتقاء و بهبود مهارت های خواندن دانش آموزان دوزبانه انجام گرفت. از نظر هدف در گروه پژوهش های کاربردی، و از نظر شیوه ی و روش اجرا جزء پژوهش های شبه آزمایشی با اجرای پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل نابرابر است. متغیرهای مورد بررسی در این مطالعه مولفه های اصلی مهارت خواندن شامل چهار خرده مهارت صحیح خوانی، سریع خوانی، ذخیره واژگان و درک مطلب بود. جامعه ی مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه اول ابتدایی در شهرستان گیلانغرب و در نیمه ی اول سال تحصیلی 94-93 به تعداد 940 نفر بود. نمونه های مورد مطالعه، به تعداد 48 نفر از افراد جامعه ی آماری در دو کلاس از پیش سازمان یافته و به شکل خوشه ای تصادفی انتخاب گردیده و بر اساس اصل انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری متغیرها در چهار بخش و به شکل محقق ساخته تهیه گردید. در دو بخش صحیح خوانی و سریع خوانی یک متن 60 کلمه ای از مطالب مورد آموزش، در ذخیره واژگان کلمه سازی با حروف در سه سطح کم بسامد، با بسامد متوسط و با بسامد بالا، و در بخش درک مطلب یک متن بر اساس الگویی از آزمون پرلز تهیه گردید. تعیین روایی ابزار با استفاده از نظر معلمان متخصص در آموزش پایه اول، و پایایی آن نیز به روش بازآزمایی و محاسبه ی ضریب همبستگی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها در قالب آمارهای توصیفی (میانگین، تفاضل میانگین ها، انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمره) و آمار استنباطی (تی مستقل و تحلیل کوواریانس) صورت گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش با استفاده از رسانه های چندحسی نسبت به روش مرسوم از تأثیرگذاری بیشتری بر خرده مهارت های صحیح خوانی (0.000=sig ، 35.54=f)، سریع خوانی (0.000=sig ، 64.5=f)، ذخیره واژگان (0.000=sig ، 38.14=f)، و درک مطلب (0.032=sig ، 4.89=f)، برخوردار است. واژه های کلیدی: رسانه های چندحسی، خواندن، صحیح خوانی، سریع خوانی، ذخیره واژگان، درک مطلب.
منصور کیانی مریم اسلام پناه
هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه تأثیر نقش تغییرات محیط های یادگیری و شیوه مرسوم آموزش بر پیشرفت درسی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی در درس علوم بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و شیوه ی به صورت شبه آزمایشی با گروه کنترل و اجرای پیش آزمون و پس آزمون انجام گردید.. جامعه ی آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان گیلانغرب در سال تحصیلی 94-93 و نمونه ی اولیه به تعداد 57 نفر بود که به شکل خوشه ای دو مرحله ای انتخاب گردید. بعد از اجرای پیش آزمون و همتاسازی، 7 نفر به دلیل دارا بودن نمرات بسیار بالا یا بسیار پایین از نمونه ها حذف و بدین ترتیب 50 نفر در دو گروه آزمایش و کنترل با نسبت مساوی قرار گرفتند. ابزار پژوهش با توجه به متغیرهای وابسته، اهداف پژوهش و افراد آزمودنی، شامل دو آزمون محقق ساخته برای پیش آزمون و پس آزمون، به ترتیب هر کدام به تعداد 21 و 20 سوال و مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر (1981) بود. روایی ابزار محقق ساخته با استفاده از نظر متخصصان و تعیین پایایی آن با استفاده از روش بازآزمایی و محاسبه ی ضریب همبستگی پیرسون (0.756) برای پیش آزمون و (0.814) برای پس آزمون صورت گرفت. پایایی پرسشنامه ی هارتر نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ معادل (0.867) تعیین و برآورد گردید. تحلیل داده های حاصل بر اساس آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که تأثیر روش آموزشی بر یادگیری مفاهیم کلی (7.44=f، 0.009=sig)، مفاهیم متوسط شناختی (12.25=f، 0.001=sig)، انگیزش پیشرفت تحصیلی فراگیران (7.60=f، 0.008=sig)، و انگیزش درونی (6.65=f، 0.013=sig)، و انگیزش بیرونی (4.58=f، 0.038=sig)، مورد تأیید واقع گردیده و در یادگیری مفاهیم ساده سطوح شناختی (3.373=f، 0.073=sig)، و مفاهیم مشکل شناختی (1.821=f، 0.184=sig)، تفاوت عملکرد دو گروه معنادار نبوده است. واژه های کلیدی: تغییرات محیط های یادگیری، پیشرفت درسی، انگیزش تحصیلی، علوم ششم ابتدایی.
امان اله قلی پور زرگوش مریم اسلام پناه
چکیده این مطالعه با هدف بررسی شیوه های ارائه ی آموزش سیار بانکداری الکترونیکی و تأثیر آن بر میزان رضایت مندی مشتریان بانک توسعه تعاون استان کرمانشاه صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت روش شناختی از نوع تحقیق های ترکیبی و از نوع اکتشافی است. جامعه ی آماری مورد مطالعه در این پژوهش بر اساس اهداف پژوهش در دو بخش متخصصان آموزش در بانک های توسعه تعاون شهر کرمانشاه و همچنین اساتید متخصص در حوزه ی تکنولوژی آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه، و در بخش دوم مشتریان بانک توسعه تعاون در شهر کرمانشاه و شهرستان های تابعه که دارای شعب بانک توسعه ی تعاون می باشند، بود. نمونه های مورد مطالعه در بخش کارشناسان و متخصصان تعداد 103 نفر که به شیوه ی سرشماری و داوطلبانه انتخاب گردیده اند، و در بخش مشتریان نیز تعداد 119 نفر بود که به شیوه ی خوشه ای تصادفی انتخاب گردیدند. ابزار اندازه گیری متغیرها در بخش کارشناسان و متخصصین به شیوه ی دلفی و بر اساس توافق نهایی بین نظرات کارشناسان و متخصصین تهیه گردید. این ابزار یک پرسشنامه ی 37 گویه ای است که شیوه های ارائه ی آموزش سیار را در طیف 5 سطحی لیکرت مورد ارزیابی قرار می دهد. در بخش رضایت مندی نیز پرسشنامه ای 22 گویه ای بر اساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها در بررسی پرسشنامه ی اول طراحی گردید که میزان رضایت مندی مشتریان را از شیوه های ارائه ی آموزش سیار بانکداری الکترونیکی قابل اجرا در یک طیف 5 سطحی مورد ارزیابی قرار می دهد. تعیین روایی پرسشنامه های مورد استفاده پژوهش با استفاده از نظرات کارشناسان بانکی و استید خبره دانشگاهی در رشته تکنولوژی آموزشی و برای تعیین پایایی ابزار نیز از آلفای کرونباخ استفاده گردید. نتایج پژوهش در قالب آزمون تی تک گروهی نشان داد که از دید متخصصان شیوه های ارائه ی آموزش سیار شامل استفاده از تلفن های همراه، تلفن های هوشمند، لپ تاب، انواع تبلت ها، و کمک کننده های دیجیتال است. و در میان مشتریان نیز بیشترین رضایت مندی از روشهای مبتنی بر انواع تبلت ها و روش های مبتنی بر تلفن های همراه بوده است. واژه های کلیدی: آموزش سیار، بانکداری الکترونیکی، رضایت مندی مشتریان، بانک توسعه تعاون.
شهلا بابایی مریم اسلام پناه
هدف اصلی این پایان نامه بررسی نقش آموزش مبتنی بربازی های هدایت شده (فردی وگروهی) برخلاقیت و مهارت حل مساله کودکان پیش دبستانی است. روش پژوهش، روش نیمه آزمایشی می باشد و نمونه گیری با روش خوشه ای تصادفی انجام گرفته است .فرضیه های این پژوهش رابطه بازی های هدایت شده رابا مولفه های خلاقیت ومولفه های سبک حل مساله درکودکان پیش دبستانی موردبررسی قرارمی دهند.ابزارهای به کارگرفته شده درپژوهش به منظورجمع آوری داده های پرسشنامه ی سبک های حل مساله کیسدی ولانگ ،آزمون خلاقیت تورنس می باشند. پس از گردآوری، داد ه ها به تجزیه وتحلیل داده ها جمع آوری شده پرداخته ایم.دراین تحقیق با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی، به تجزیه و تحلیل و پاسخ به سوالات تحقیق پرداخته ایم .اطلاعات حاصل از پرسشنامه ها را در محیط نرم افزار spss19 تحت ویندوز، در قالب آزمون های آماری مورد تحلیل قرار داده و یافته های تحقیق را فهرست نموده ایم. با استفاده از آزمون t مستقل بین گروه پیش آزمون و پس آزمون مشخص شد که میانگین امتیاز کودکان برای خلاقیت پیش از اجرای بازی های آموزشی برابر 0616/2 بود اما بعد از اجرای بازی های هدایت شده این میانگین به 4837/3 تغییر کرد، که نشان دهنده تأثیر اجرای بازی ها در افزایش خلاقیت کودکان پیش دبستانی بوده است و همچنین میانگین امتیاز کودکان برای مهارت حل مسأله پیش از اجرای بازی-های آموزشی برابر 6721/2 بود اما بعد از اجرای بازی های آموزشی این میانگین به 5723/3 تغییر کرد، که نشان دهنده تأثیر اجرای بازی ها در افزایش مهارت حل مسأله کودکان پیش دبستانی می باشد. اما با توجه به اختلاف امتیازهای قبل و بعد از اجرای بازی مشخص شد که تأثیر این بازی ها بر خلاقیت بیشتر از مهارت حل مسأله می باشد.
فلورا حسین پور مریم اسلام پناه
هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش به شیوه ی گرافیکی(تصاویر سه بعدی) بر پیشرفت تحصیلی خلاقیت دانش آموزان متوسطه اول در درس هندسه است . جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه اول شهرستان گیلان غرب در سال تحصیلی 93-92 میباشد . از جامعه مذکور نمونه ای به حجم دو گروه 25 نفره آزمایش و کنترل، در نظر گرفته شده و شیوه نمونه گیری از نوع تصادفی ساده است. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از : 1) پرسشنامه سنجش خلاقیت تورنس ، 2)نمره درس هندسه. بعد از جمع آوری داده های پژوهشی اطلاعات و نتایج بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی که به توصیف ویژگی های گروه نمونه در قالب شاخص پراکندگی و گرایش مرکزی مانند: میانگین ، فراوانی و کجی، کشیدگی، جدول توزیع فراوانی، نمودارها و... نتایج نشان داد که آموزش به شیوه ی گرافیکی(تصاویر سه بعدی) برپیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان سال اول دبیرستان در درس هندسه موثر می باشد.
لیلا سعیدی حیدرآبادی حسین مهدی زاده
هدف از این پژوهش بررسی و تعیین نقش آموزش نگارش خلاق به روش (5e) در کلاس درس انشا بر پرورش خلاقیت نوشتاری دانش آموزان دختر پایه ششم بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از جنبه ی شیوه ی اجرا در گروه پژوهش های شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و با گروه کنترل است. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 92-91 و نمونه ی های مورد مطالعه به تعداد 98 نفر در سه کلاس از پیش سازمان یافته و به شیوه ی نمونه ی در دسترس انتخاب و بر اساس اصل انتساب تصادفی در گروه ها قرار گرفته اند. ابزار اندازه گیری متغیرها یک چک لیست 22 گویه ای است که با مطالعه ی منابع علمی و بهره گیری از نظرات معلمان متخصص در تدریس ادبیات فارسی تهیه گردید. روایی ابزار از نظر صوری و محتوایی و توسط 5 نفر از دبیران فوق لیسانس ادبیات فارسی تأیید گردید. پایایی ابزار نیز بر اساس ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) بررسی سه انشای توصیفی، خاطره نویسی و داستانی از یک دانش آموز توسط 25 معلم و تکمیل 75 برگ چک لیست، معادل 76/0 برای انشای توصیفی، 79/0 انشای خاطره نویسی و 82/0 انشای داستانی، برآورد گردید که حاکی از ضریب مناسب پایایی ابزار است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در قالب آزمون های آمار توصیفی (کمترین نمره، بیشترین نمره، میانگین و انحراف معیار) و آزمون های آمار استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون تعقیبی شفه و تحلیل کوواریانس) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که اختلافی بین میزان تأثیر دو گروه آزمایشی (5e) با رسانه و بدون رسانه بر خلاقیت نوشتاری و مولفه های آن دیده نمی شود. اما در مولفه های خلاقیت ادبی، انضباط نگارشی، سازماندهی و طراحی مناسب، بهره گیری از اندوخته های علمی، و خلاقیت نوشتاری کلی، عملکرد دو گروه آزمایشی بالاتر از گروه کنترل و این تفاوت عملکرد در سطح (05/0>p) معنادار است. همچنین در مولفه ی سازماندهی منطقی افکار و ارائه اندیشه های سطح بالا، اختلاف بین عملکرد دو گروه آزمایش بدون رسانه و کنترل، و در مولفه استفاده از فرهنگ بومی و محلی اختلاف بین عملکرد دو گروه آزمایش با رسانه و کنترل در سطح (05/0>p) معنادار است.
سینا نوری مریم اسلام پناه
چکیده: هدفازاینتحقیقبررسیتاثیرآموزشچندرسانهایمبتنیبرمدلمریل برعملکردریاضیاست. جامعه آماری کلیه دانش آموزان سال دوم دبیرستان شهر نورآباد شامل793 نفر در35 کلاس است. نمونه مورد مطالعه شامل 100نفر از دانش آموزان است که بصورت خوشه ای انتخاب و در 4 گروه آزمایشی قرار گرفتند. روش پژوهش نیمه آزمایشی براساس طرح چهارگروهی سولومون می باشد.درانجاماینتحقیق،ابتدایکچندرسانهایآموزشریاضیبراساسمدلطراحیآموزشیمریل تهیهوفعالیتفراگیرانموردبررسیقرارگرفت. سپس برای هر کدام از مطالب مربوط به عملکرد ریاضی شامل هندسه، جبر، آنالیز و مثلثات دو جلسه آموزشی در برای گروه های مورد مطالعه برگزار گردید. ابزار اندازه گیری متغیرهای این پژوهش شامل آزمون های 15 سوالی با همکاری دبیران متخصص آموزش ریاضی طراحی شد که بیانگر پایائی برای بخش مثلثات91/0 و هندسه92/0و جبر 88/0و 79/0 آنالیز بوده است. نهایتا در جمع بندی این ارقام با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون در مورد قابلیت انجام محاسبات عددی(83/0) و درمورد توانایی حل مسئله (89/0) گزارش گردید. نتایج در قالب آزمون های آماری تحلیل واریانس دو طرفه همچنین تحلیل کوواریانس و آزمون تی مورد تحلیل قرار گرفت و فرض های تحقیق به شرح زیر مورد تأیید قرار گرفت: فرضیه شماره 1: بین سطح یادگیری توانائی انجام محاسبات عددی در آموزش چندرسانه ای طراحی شده با مدل مریل و آموزش به روش مرسوم تفاوت وجود دارد. فرضیه شماره2: بین سطح یادگیری توانائی حل مسئله در آموزش چندرسانه ای طراحی شده با مدل مریل و آموزش به روش مرسوم تفاوت وجود دارد. تفاوت معنادار مشاهده شده پس از تعدیل اثر دانش پیشین برای فرضیه اول 30 درصد و برای فرضیه دوم 33 درصد واریانس نمره پس آزمون مهارت محاسبات عددی فراگیران را تبیین می نماید.
زینب منصوری مریم اسلام پناه
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد درس پژوهی در بهبود مهارت تفکر انتقادی و پیشرفت درسی دانش آموزان پایه سوم متوسطه اول شهرکرمانشاه می باشد.روش پژوهش از نوع شبه آزمایش واز طرح دوگروهی با پیش آزمون وپس آزمون استفاده شد.گروه آزمایش از طریق روش آموزش مبتنی بر درس پژوهی وگروه کنترل از طریق روش تدریس سنتی آموزش دیدند. ابزار گرد آوری داده ها شامل یک آزمون معلم ساخته پیشرفت درسی درس حرفه وفن شامل 20 سوال وآزمون تفکر انتقادی واتسون و گلیزر برای اندازه گیری تفکر انتقادی دانش آموزان بود.به منظور تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیری(ancova) استفاده شد.
سهیلا مهرادفر حسین مهدی زاده
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش با استفاده از سازمان دهنده ی تصویری گروهی شامل (نقشه های مفهومی ساده، نقشه های مفهومی استدلالی، گروه های خویشاوندی، ماتریس های گروهی و گروه بندی شبکه ای) بر ارتقاء سطح مهارت های استدلال و تفکر منطقی دانش آموزان دختر راهنمایی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه ی اجرا از نوع پژوهش های شبه آزمایشی با پیش آزمون –پس آزمون و 5 گروه آزمایشی می باشد. جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش در بر گیرنده ی کلیه دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهرستان کامیاران به تعداد 1070 نفر و نمونه های مورد مطالعه تعداد 113 نفر از افراد جامعه ی آماری است که به شیوه ی خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و به شکل تصادفی در 5 گروه آزمایشی قرار داده شده اند. ابزار اندازه گیری متغیرهای مورد مطالعه پرسشنامه تفکر انتقادی و منطقی واتسون و گلیزر (فرم الف) که ابزاری استاندارد شامل 80 سوال و مهارت های تفکر منطقی را در 5 بعد «استنباط»، «شناسایی مفروضات»، «استنتاج»، «توانایی تعبیر و تفسیر»، و «ارزشیابی استدلال های منطقی» می سنجد، می باشد. پایایی ابزار اندازه گیری متغیرها با استفاده از یک بار اجرا و محاسبه ی ضریب همسانی درونی بر اساس آلفای کرونباخ و همچنین به روش بازآزمایی و محاسبه ی ضریب همبستگی محاسبه و مورد تأیید می باشد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی بن فرونی و تحلیل کوواریانس صورت می گیرد. نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه های آزمودنی در تأثیرگذاری بر مهارت های شناسایی مفروضات (03/3=f ؛ 021/0=sig)، مهارت استنتاج (43/6=f ؛ 000/0=sig)، مهارت تعبیر و تفسیر (16/16=f ؛ 000/0=sig)، مهارت تفکر انتقادی و منطقی (73/11=f ؛ 000/0=sig)، تفاوت معنادار آماری وجود دارد. اما بین این گروه ها از نظر تأثیرگذاری بر دو مهارت استنباط (73/1=f ؛ 148/0=sig)، و ارزشیابی استدلال های منطقی (84/0=f ؛ 503/0=sig) تفاوتی وجود ندارد.
سعید الیاسی سرزلی مریم اسلام پناه
این مطالعه، باهدف بررسی نقش آموزش به شیوه نمایش خلاق در میزان کمرویی کودکان پیش دبستانی شهرستان کرمانشاه صورت گرفت. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه ی کودکان پسر مراکز پیش دبستانی ناحیه2 کرمانشاه در سال 93-94 بودند
اکبر زارعی مریم اسلام پناه
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر قصه های پایداری الکترونیکی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پایه ی ششم شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش شبه آزمایشی، با دو گروه آزمایش و کنترل، و اجرای طرح پیش آزمون - پس آزمون بود. نمونه ی پژوهش 30 دانش آموز دبستانی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، از سه دبستان ناحیه 3 شهرستان کرمانشاه در سال 1393 انتخاب شدند و بصورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.
خدیجه نورمحمدی مریم اسلام پناه
تحقیق و پژوهش رکن اساسی پیشرفت و ترقی جوامع می باشد. از آنجایی که دبیران به عنوان یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار و اساسی در پیکره نظام های آموزشی و پرورشی در تربیت وپرورش دانش آموزان به عنوان نیروی محرکه هر جامعه در عرصه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در آینده به حساب می آیند. توجه به آنان از اهمیت والایی برخوردار است لذا این پژوهش با هدف بررسی تأثیرارزشیابی به شیوه پوشه کاربرمیزان یادگیری و سطح انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از دیدکاه معلمان شهرستان ایوان در سال تحصیلی 93/92به روش زمینه یابی و با نمونه ای به حجم (100=n) نفر از جامعه آماری معلمان شهرستان ایوان روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت، پس از تعیین روایی و پایائی آن به گروه نمونه ارائه و پس از تکمیل و جمع آوری، داده ها استخراج و سپس با استفاده از نرم افزارآماری21/ spss و نیز با توجه به سئوالات و فرضیات تحقیق در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده ازآزمون های آماری t برای گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و نتایج بیانگرآن است که: بین میزان استفاده از پوشه کار وجنسیت معلمان تفاوت معنی دار آماری وجودندارد. بین میزان استفاده از پوشه کار و پیشرفت تحصیلی ازدیدگاه معلمان تفاوت آماری معنی داری وجود دارد. بین میزان استفاده از پوشه کارویادگیری دانش آموزان ازدیدگاه معلمان رابطه آماری معنی داری وجود دارد. میزان استفاده ازپوشه کارویادگیری و پیشرفت تحصیلی معلمان به تفکیک جنسیت تفاوت آماری معنی داری وجود دارد. درپایان پیشنهاداتی برای پژوهشگران وپیشنهاداتی کاربردی ارائه گردیده است.
شیرین شهبازی مریم اسلام پناه
امروزه فن آوری آموزشی به سرعت در حال پیشرفت است کسانی که از فن آوری آموزشی استفاده می کنند هنوز هم با مسئله بی میلی نسبت به استفاده از این فن آوری ها در گیر هستند. افزون براین که پذیرش فن آوری در لحظه اتفاق نمی افتد بلکه فرآیندی است که در طول زمان شکل می گیرد ودر صورت استفاده مستمر وایجاد عادت ، پذیرش موفق صورت می گیرد ولی مقدم برکاربرد فن آوری باید تلاش شود عامل های موثر بر پذیرش واستفاده از فن آوری شناسایی شوند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر پذیرش و به کارگیری فن آوری آموزشی توسط مدرسان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد کرمانشاه با استفاده از مدل دیویس(tam) صورت گرفته است. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است و بر اساس روش شناسی پژوهش، همبستگی است. جامعه آماری آن را اساتید دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد کرمانشاه در سال 1394 تشکیل داده که با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده با حجم 165 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه(tam) با ضریب پایایی 0.88 است. تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و آمار استنباطی و تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار amos انجام گردید
ناهید نامداری مریم اسلام پناه
این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی فرصت ها و چالش های پیش رو و محتمل در حوزه طراحی نرم افزارهای آموزشی از دیدگاه متخصصین استانهای غرب کشور انجام گرفت. از لحاظ روش توصیفی به شیوه ی پیمایشی و همچنین از لحاظ اجرا میدانی است. این پژوهش با توجه به موضوع آن و ارتباط مستقیم با فرآیند آموزش دانش آموزان، برای آموزش و پرورش جنبه کاربردی دارد. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل سه گروه از متخصصین حوزه های فناوری اطلاعات و ارتباطات، تکنولوژی آموزشی و طراحی و برنامه ریزی در غرب کشور می باشند که در دانشگاههای رازی و آزاد اسلامی کرمانشاه، دانشگاه بوعلی همدان، دانشگاه ایلام و دانشگاه سنندج حضور دارند و تعداد آنها 75 نفر می باشد. جهت تعیین حجم نمونه آماری از روش کوکران استفاده شد که حجم نمونه آماری 65 نفر برآورد گردید. با توجه به نو و جدید بودن پژوهش حاضر و نبود پرسش نامه استاندارد مرتبط با موضوع پژوهش، جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. همچنین به منظور گردآوری اطلاعات و مولفه های مورد استفاده در پرسشنامه از تکنیک توافق محور دلفی استفاده گردید. برای بدست آوردن روایی پرسشنامه از نظرات استاد راهنما و چند تن (هشت نفر) از اساتید و متخصصین فناوری اطلاعات و ارتباطات، تکنولوژی آموزشی و طراحان برنامه ریزی درسی استفاده گردید که مورد تأیید قرار گرفت. ه منظور بررسی میزان پایایی پرسشنامه، داده های بدست آمده از پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه برابر با ( 81/0 ) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (انحراف معیار و نیز جداول توزیع فراوانی، توزیع فراوانی نسبی و رسم نمودار برای هر گزینه در هر سه گروه متخصصین) و آمار استنباطی (آزمون خی دو ) استفاده گردید. در نهایت تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که از دیدگاه متخصصین هر سه حوزه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات، تکنولوژی آموزشی و طراحی و برنامه ریزی آموزشی شناسایی و بررسی فرصت ها و چالش های پیش رو و محتمل در طراحی نرم افزارهای آموزشی در حد زیاد و خیلی زیاد برآورد گردید. از دیدگاه متخصصین هرسه حوزه، بررسی شناسایی فرصت های پیش رو در طراحی نرم افزارهای آموزشی بدین صورت اولویت بندی شد: 1- رشد و گسترش فناوری های نوین (94/96)، 2- تکنولوژی آموزشی (77/91)، 3- منابع انسانی (22/91)، 4- منابع مالی (24/50). همچنین اولویت بندی چالش ها از دیدگاه متخصصین هر سه حوزه به این ترتیب انجام شد: 1- منابع مالی (01/96)، 2- تکنولوژی آموزشی (83/88)، 3- رشد و گسترش فناوری های نوین (16/69)، 4- منابع انسانی (86/45).