نام پژوهشگر: محمدحسین قربانی
محمدحسین قربانی انوش برزیگر
-1 شایعترین نوع آریتمی بطنی pvc می باشد . و بیشتر در جنس مرد دیده شد. -2 شایعترین محل mi نوع inf می باشد. بیشتر در جنس مرد دیده میشود. -3 شایعترین محل mi همراه با آریتمی بطنی true.post می باشد و بیشتر در جنس مرد دیده میشود. -4 شایعترین محل ایسکمی همراه با آریتمی بطنی ant.septal می باشد. -5 شایعترین سن ایجاد آریتمی بطنی سنین 60-69 سال می باشد. -6 دربین 500 نفر بیمار مراجعه کننده شایعترین ریسک فاکتور در مجموع زن و مرد کلسترول بالا می باشد. -7 در بین 500 نفر بیمار مراجعه کننده شایعترین ریسک فاکتور در زن hbp و در مردsmoking بوده است . -8 درافرادی که آریتمی بطنی داشته اند شایعترین ریسک فاکتور در مجموع (زن و مرد) hbp بوده است . -9 درافرادی که آریتمی بطنی داشته اند شایعترین ریسک فاکتور در مرد کلسترول و در زن hbp بوده است . -10 شایعترین روزایجاد آریتمی بطنی در روز اول بوده است (در 24 ساعت اول پس از mi وایسکمی بوده است). -11 85 بیماران دچار آریتمی جواب بدرمان داده اند. -12 15 بیماران دچار آریتمی جواب بدرمان نداده اند و فوت کرده اند. -13 4 درصد افراد مراجعه کننده فوت کرده اند. -146ˆ27 درصد افراد مراجعه کننده دچار آریتمی بطنی شده اند. -51 شایعترین زمان مرگ و میر ناشی از آریتمی بطنی بعد از 48 ساعت بوده است . که البته ممکن است علت آن این باشد که بیماران دیر به بیمارستان منتقل شده اند. -16 شایعترین علت مرگ و میر ناشی ازآریتمی بطنی mi بوده است . -17 شایعترین نوع mi که سبب ایجاد آریتمی بطنی شده است inf.mi بوده که شایعترین زمان مرگ و میر هم در بعد از 48 ساعت بوده است . -18 شایعترین نوع ایسکمی که سبب ایجاد آریتمی بطنی شده است ant.septal بوده است که شایعترین زمان بعد از 48 ساعت بوده است . -19 شایعترین سن مرگ و میر ناشی از آریتمی در 24 ساعت اول بین 70-79 سال بوده و در بعداز 48 ساعت بین 60-69 سال بوده و در 24 ساعت دوم در 50-59 و 70-79 یک نفر درهرکدام بوده است . -20 شایعترین ریسک فاکتور که همراه با مرگ ومیرناشی از آریتمی در مجموع (زن و مرد) hbp بوده است . -21 شایعترین ریسک فاکتور که همراه با مرگ و میرناشی از آریتمی در زن hbp و کلسترول یکسان و در مرد hbp و smoking یکسان بوده است . -22 از تعداد 138 نفر آریتمی بطنی 55 نفر دچار عارضه شده اند. (40) -23شایعترین symptom بیمار chest pain بوده است .
محمدحسین قربانی افشین سلطانی
اگر چه مطالعات متعددی در زمینه تاثیر تنش شوری بر رشد و عملکرد گندم انجام شده است، ولی گزارشی درباره تاثیر تنش شوری وارده به گیاه مادری بر قدرت بذر برداشت شده وجود ندارد. بنابراین هدف اصلی این مطالعه، بررسی اثر شوری بر قدرت بذر برداشت شده گندم بود. هدف دیگر این مطالعه آزمون این فرضیه بود که بذور پرورش یافته در محیط شور، نسبت به تنش شوری مجدد در مرحله جوانه زنی و رشد هتروتروفیک، مقاومتر هستند. به همین منظور آزمایشی با استفاده از دو رقم گندم (زاگرس و تجن) و چهار سطح شوری (7/1، 7/4، 7/8 و 5/14 دسی زیمنس بر متر) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید، با افزایش تنش شوری وزن هزار در هر دو رقم کاهش یافت و میزان انی کاهش به ترتیب 44/1 و 23/1 گرم بر دسی زیمنس بر متر برای ارقام زاگرس و تجن بود. عملکرد دانه در هر دو رقم نیز تحت تاثیر شوری کاهش یافت. این کاهش در رقم زاگرس (716/0 گرم در گلدان بر دسی زیمنس بر متر: p=0/0001) بیشتر از رقم تجن (333/0 گرم در گلدان بر دسی زیمنس بر متر: p=0/0042) بود. افزایش شوری وارده به گیاه مادری بر قدرت بذر برداشت شده رقم زاگرس، زمانی که با آزمونهای جوانه زنی و سرعت رشد گیاهچه بررسی شد، هیچ تاثیر منفی در سطح 5 درصد نداشت، ولی در آزمون تسریع پیری با افزایش تنش شوری فقط سرعت جوانه زنی (p=0/0307) در رقم زاگرش کاهش معنی داری یافت. در رقم تجن با افزایش شوری وارده به گیاه مادری، وزن خشک گیاهچه در آزمون رشد گیاهچه (p=0/0049) کاهش بسیار معنی داری نشان داد. همچنین حداکثر درصد جوانه زنی (p=0/019) و سرعت جوانه زنی (p=0/0276) پس از تسریع پیری با افزایش شوری کاهش یافتند. در مجموعه در رقم زاگرس یک صفت از 10 صفت و در رقم تجن 3 صفت از 10 صفت تحت تاثیر قرار گرفتند و با افزایش شوری کاهش یافتند، ولی نتایج تجزیه واریانس چند متغیره نشان داد که در کل قدرت بذر گندم ارقام زاگرس و تجن، در دامنه تیمارهای مورد مطالعه به تنش شوری وارده به گیاه مادری حساس نیست، همچنین نتایج نشان داد که تنش شوری در گلخانه هیچ تاثیری بر واکنش جوانه زنی و رشد گیاهچه بذور حاصله رقم زاگرس به تنش شوری مجدد نداشت، ولی در رقم تجن بذور حاصله از شوری بالاتر، کاهش بیشتری را در واکنش حداکثر جوانه زنی و طول ریشه چه به تنش شوری مجدد نشان دادند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که بذور پرورش یافته در شرایط شور، به تنش شوری بعدی (مجدد) مقاومتر نیستند و فرضیه فوق پذیرفته نیست.