نام پژوهشگر: محمود قاسمپوری
آسیه علی اکبری مشکله محمودرضا همامی
آگاهی از اندازه جمعیت سم¬داران برای مدیریت صحیح آنها ضروری است. برآورد اندازه جمعیت گوزن در مناطق جنگلی معمولاً به روش شمارش گروه¬های سرگین انجام می¬شود. در این مطالعه قابلیت استفاده از روش شمارش گروه¬های سرگین و روش ترانسکت خطی در تعیین اندازه جمعیت محصوری از گوزن زرد ایرانی (dama dama masopotamica) با اندازه مشخص در پناهگاه حیات وحش دشت ناز مورد آزمون قرار گرفت. تعداد دفعات دفع روزانه از دو روش نمونه¬گیری گروه¬های سرگین در ترانسکت¬های نواری دائمی و شمارش گروه¬های سرگین در باغ وحش ارم به ترتیب 03/10 و 33/18 گروه سرگین در روز برآورد گردید. مدت زمان تجزیه و ناپدید شدن گروه¬های سرگین (sd±) در مدت یک سال در ترانسکت¬ها به ترتیب 60/12±94/84 و 45/93±45/79 روز تعیین گردید. طولانی¬ترین مدت زمان پایداری گروه¬های سرگین در تابستان و کوتاه¬ترین زمان در فصل بهار مشاهده شد. تبخیر روزانه، میانگین دمای روزانه هوا و میانگین سرعت باد بر مدت زمان تجزیه مؤثر بود. اندازه جمعیت به روش ترانسکت-های تمیز شده، محصول سرپا، روش سریع برآورد جمعیت و ترانسکت خطی با 95% فاصله اطمینان به ترتیب 10/87±37/06، 10/23±41/47، 9/37±37/98 و (92-36) 58 برآورد گردید. با توجه به اندازه واقعی جمعیت، صحت تمامی روش¬های غیر مستقیم (با شدت نمونه-گیری یکسان) مورد تأیید قرار گرفت. بالاترین دقت مربوط به روش محصول سرپا بود. فراوانی برآورد شده در روش ترانسکت خطی تا حد زیادی بزرگ¬تر از فراوانی واقعی گوزن¬ها بود اگرچه میانگین واقعی در فاصله اطمینان بدست آمده قرار گرفت. مدت زمان اجرای روش ترانسکت¬های تمیز شده به ترتیب 6/67 و 4/65 بار بیشتر از روش محصول سرپا و روش ترانسکت خطی زمان¬بر است.
بتول شمس جمشید منصوری
این تحقیق در دریاچه سد حنّا (در محدوده طول جغرافیای 51 درجه و 48 دقیقه تا 53 درجه و16 دقیقه شرقی و عرض جغرافیای 31 درجه و 12 دقیقه تا 32 درجه و 16 دقیقه شمالی) در حدود 8 کیلومتری شمال غربی شهر حنّا به فاصله 30 کیلومتری شهرستان سمیرم و 190 کیلومتری جنوب شرق شهر اصفهان به منظور بررسی جامعه پرندگان آبزی و کنار آبزی این دریاچه جهت معرفی منطقه به عنوان یکی از سایت های مناطق مهم پرندگان(important bird area) و مطلوبیت زیستگاه آن در نقاط مختلف برای پرندگان آبزی و نحوه مدیریت مورد مطالعه قرار گرفت. در فصول پاییز و زمستان وبهار طی 3 بار مراجعه در هر فصل به این دریاچه ضمن شمارش و آمارگیری از پرندگان آبزی مهاجر ترکیب و نوع گونه ها مشخص شد. بطور کلی بررسی شاخص های تنوع گونه ای نشان داد که غنای گونه ای مارگالف و منهنیک و تنوع گونه ای شانون-وینر و سیمسون در فروردین ماه بیشترین و در بهمن ماه کمترین مقدار را داشت. در این پژوهش مشخص شد که دریاچه سد حنّا از 9 معیار سازمان بین المللی پرندگان برای معرفی این منطقه به عنوان یکی از سایت های" منطقه مهم پرندگان" حائز 5 معیار a1، a3، b1i، b1iii، b2 می باشد. همچنین با بررسی فاکتور های مطلوبیت زیستگاه این دریاچه تعیین شد که منطقه شرق و جنوب شرقی آن دارای بالاترین مطلوبیت جهت پرندگان آبزی وکنار آبزی می باشد.
معصومه خسروی نادر بهرامی فر
تالاب ها جز یکی از اکوسیستم های مهم و حاصلخیز در روی کره زمین هستند. تالاب انزلی یکی از بوم سازگان مهم آبی در ایران است که در جنوب غربی دریای خزر قرار داشته و زیستگاه ماهیان، آبزیان و پرندگان با ارزشی است که از ابعاد اکولوژیک و اقتصادی درخور توجه اند. این تحقیق به پایش آلودگی برخی از فلزات در آب، رسوب و سه گونه ماهی تالاب انزلی در ایران می پردازد. تمامی نمونه ها از سه بخش شرقی، غربی و مرکزی تالاب جمع آوری شدند. در هر بخش سه ایستگاه انتخاب شد و در هر ایستگاه سه تکرار نمونه برداری انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که در تمام نمونه ها بیشترین غلظت در منطقه شرقی تالاب مشاهده شد. میانگین غلظت فلزات سنگین در آب و رسوب تالاب به ترتیب برای کادمیوم 943/4میکرو گرم بر لیتر و 0231/157 نانو گرم بر گرم وزن خشک در منطقه شرق تالاب، فلز سرب 924/9 میکرو گرم بر لیتر و 646/3 نانو گرم بر گرم وزن خشک در منطقه شرق تالاب، جیوه 4/82 میکرو گرم بر لیتر و 300 نانو گرم بر گرم وزن خشک در منطقه شرق تالاب، فلز روی 115/0میلی گرم بر لیتر و 953/186 میلی گرم بر کیلوگرم وزن خشک در منطقه شرق تالاب، و فلز مس،03/0میلی گرم بر لیتر و 452/44 میلی گرم بر کیلوگرم وزن خشک در منطقه شرق تالاب، به دست آمد. گونه های مورد بررسی غلظت های متفاوتی از فلزات سنگین را داشتند. برای مثال، فلزات جیوه، سرب و کادمیوم در اردک ماهی نسبت به دو گونه دیگر بیشتر بود. در واقع میزان فلزات سنگین سمی در بافت عضله ماهی گوشتخوار نسبت به ماهی غیر گوشتخوار تفاوت معنی داری داشت، در حالی که غلظت فلزات روی و مس در دو گونه همه چیزخوار کپور و کاراس بیش از گونه گوشتخوار اردک به دست آمد. مقایسه میزان فلزات سنگین در بافت سه گونه مورد بررسی با مقادیر استاندارد نشان داد که غلظت این فلزات از استاندارد مجاز کمتر بود. بیشترین غلظت فلزات در تمام نمونه در بخش شرقی تالاب بیانگر این است بیشترین آلودگی در بخش شرقی تالاب وجود دارد و این ناحیه متاثر از فعالیت های متنوع انسانی است. مقایسه نتایج به دست آمده در تحقیق حاضر یا تحقیقاتی که قبلا در این تالاب انجام گرفته است نشان می-دهد که در طی زمان میزان آلودگی این تالاب به برخی از فلزات سنگین در حال افزایش است. همبستگی معنی دار مستقیمی بین میزان برخی از فلرات در آب، رسوب و ماهی در تالاب انزلی وجود دارد. واژگان کلیدی: تغییرات مکانی، فلزات سنگین، آب، رسوبات، ماهی، تالاب انزلی،ایران
مجتبی راوری محمودرضا همامی
هدف از ارزش گذاری اقتصادی تالاب ها، کنکاش ترجیحات مردم برای تغییرات در وضعیت و منابع متعلق به آن است که از ضوابط وشرایط مالی برخوردارند. دامگاه فریدونکنار سیستمی انسان ساخت می باشد که در درون اکوسیستم تالاب فریدونکنار قرار گرفته است. این منطقه هر ساله در فصل سرد میزبان جمعیت زیادی از پرندگان مهاجر از جمله درنای سیبری است. با توجه به روند رو به افزایش از دست دهی تالاب های طبیعی در ایران نقش تالاب های مصنوعی در حفظ تنوع زیستی بیش از پیش احساس می شود. این مطالعه به تعیین ارزش زیستگاهی دامگاه فریدونکنار و ارزش های مصرفی آن پرداخت. ارزش زیستگاهی با استفاده از تمایل به پرداخت افراد برای منافع زیستگاهی و با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط و پرسشنامه انتخاب دوگانه دوبعدی، برآورد گردید. با انجام یک پیش آزمون اندازه نمونه برای پر کردن پرسشنامه طی مصاحبه حضوری370 تعیین گردید. این تعداد پرسشنامه در مدت دوماه و در محدوده شهرستان فریدونکنار تکمیل گردیدند. برای اندازه گیری میزان تمایل به پرداخت افراد از مدل لوجیت استفاده گردید. بمنظور برآورد تابع تقاضا هر دو الگوی خطی و لگاریتمی مدل لوجیت تخمین زده شد و در نهایت مدل خطی، با توجه به حذف گام به گام متغیر هایی که به لحاظ آماری معنی دار نبودند و مقایسه آماره های r2 مک فادن، معیارهای اطلاعات آکائیک، شوارتز و هنان کوئین،آماره نسبت راستنمایی (lr statistic) ، درصد صحت پیش بینی و عدم نقض فروض کلاسیک، انتخاب گردید. پارامترهای مدل نهایی نیز با روش حداکثر درستنمایی ، برآورد شدند. نتایج نشان داد که 59/45 درصد افراد تحت بررسی در این مطالعه، حاضر به پرداخت مبلغی جهت حفظ زیستگاه دامگاه فریدونکنار هستند. در این مطالعه، ارزش حفاظتی سالانه برای دامگاه فریدونکنار 39675 ریال برآورد گردید. با ضرب میانگین تمایل به پرداخت هرخانواده در تعداد خانوار های شهرستان فریدونکنار(17580)، ارزش زیستگاهی کل دامگاه فریدونکنار 697486500 ریال محاسبه گردید. بمنطور برآورد ارزش های مصرفی مستقیم( صید پرنده و برداشت برنج) از روش قیمت بازار استفاده گردید. تعداد 46 کشاورز و 59 دامگاه دار برای تعیین ارزش بازاری مصارف مستقیم، در مطالعه مشارکت نمودند. در نهایت میزان ارزش حاصل از برداشت برنج در نیمسال اول 151248480 تومان و میزان ارزش صید پرنده در نیمسال دوم 2007055770 ریال برآورد گردید. مجموع کل ارزش های برآورد شده 4217027070 ریال بود که از این میان سهم ارزش زیستگاهی16/53 درصد و سهم ارزش های برداشت برنج و صید پرنده به ترتیب 35/86 و 47/61درصد بود. اختلاف فاحش بین ارزش های محاسبه شده دلیل بر سهم بالای کارکرد های تولیدی در معادلات درون دامگاه فریدونکنار دارد. میزان ارزش صید پرنده و برداشت برنج اختلاف چندانی نداشت و به نظر می رسد دلیل اصلی تمایل به صید پرنده در نیمسال دوم بجای کشت دوم برنج، بازگشت سریع سود و جبران هزینه ها در فعالیت صیادی نسبت به فعالیت کشاورزی باشد. همچنین نتایج مطالعه نشان داد که بیشترین سهم ذینفعان دامگاه فریدونکنار مختص به بهره برداران مستقیم می باشد (تعداد 131خانوار معادل 0/74 درصد خانوارهای شهرستان فریدونکنار) که درصد تمایل به پرداخت نسبتا پایین برآورد شده (59/45 درصد) را توجیه می کند. نتایج نشان داد که بر خلاف زیستگاه های طبیعی، انگیزه حفاظت یک منبع مصنوعی از سوی مردم محلی بالا نمی باشد، و بنابراین منابع مالی محلی نمی توانند گزینه مناسبی برای تامین منابع مالی حفاظت در بلند مدت باشند.
یوسف مجیدی نادر بهرامی فر
جیوه و ترکیبات آلی آن سمی ترین ماده برای اکوسیستم های آبی هستند. سمیت، پایداری و تجمع زیستی جیوه به فرم شیمیایی جیوه بستگی دارد. تعیین جیوه کل و معدنی اطلاعات کافی و مناسبی را در باره اثرات جیوه بر محیط زیست فراهم نمی کند. مطالعه حاضر توزیع و تجمع جیوه کل و جیوه آلی و نسبت حیوه آلی به جیوه کل را در بافت های مختلف دو گونه از مهمترین پرندگان مهاجر و مقیم در تالاب بین المللی حرا بررسی می کند. در این مطالعه تاثیر پارامترهای بیولوژیکی همچون جنس، سن، پارامترهای مورفومتریک ( وزن، طول کل ، طول دو سر بال) و اختلافات درون گونه ای و بین گونه ای در پرندگان مورد مطالعه بررسی و مورد ارزیابی قرار گرفته است. اندازه گیری جیوه کل و آلی با استفاده از دستگاه ama 254 و مطابق روش 7473 epa انجام گرفت. نتایج نشان داد که غلظت جیوه آلی و کل در بافت های گونه مهاجر بیشتر از مقیم بود و در میان بافت های داخلی بالاترین غلظت جیوه کل در کاکایی سیبری در کلیه و در اگرت ساحلی در کبد به ترتیب 16/0±2/1 و21/0 ±97/1 میلی گرم بر کیلو گرم وزن خشک مشاهده شد. مقدار نسبی جیوه آلی به کل به طور میانگین 8/44 ،7/50 و 1/72 درصد به ترتیب در کبد، کلیه و عضله بدست آمد. بین در صد جیوه آلی به کل دربافت های مختلف دو گونه اختلاف معنی داری وجود نداشت(05/0 p>)، به طورکلی با افزایش جیوه کل میانگین درصد جیوه آلی به جیوه کل در بافت ها کاهش یافت. همچنین نتایج نشان داد که پارامترهای بیولوژیکی تاثیری بر روی تجمع جیوه آلی و کل در پرندگان ندارند. سطوح جیوه در بافت های هر دو گونه زیر سطح آستانه اثرگذاری 5-15میلی گرم بر کیلوگرم بود و متعاقبا آلودگی جیوه در حال حاضر در تالاب بین المللی حرا خطرناک محسوب نمی شود.
زیبا سالاری جو علیرضا ریاحی بختیاری
چکیده در سال های اخیر آلکان های نرمال که شناساگر های زیستی معمول یافت شده در مواد آلی رسوبی محسوب می شوند، در ارزیابی آلودگی نفتی محیط های آبی کاربرد گسترده ای یافته اند. این پژوهش با هدف تعیین غلظت، منشأ و شناسایی منابع ورودی احتمالی ترکیبات آلکان های نرمال در تخم چهار گونه پرستو دریایی گونه سفید، پشت تیره، کاکلی بزرگ و کاکلی کوچک و رسوبات اطراف کلونی های جوجه آوری آنها به طور همزمان در این دو جزیره در سال 1392 انجام شد. غلظت آلکان های نرمال بوسیله دستگاه gc-msاندازه گیری شد. دامنه آلکان های نرمال در رسوبات و محتویات تخم پرندگان مورد مطالعه اغلب در محدودهc14-c35 تعیین گردید. غلظت کلی ترکیبات آلکان های نرمال در نمونه های رسوب و تخم پرندگان در جزیره شیدور به ترتیب در محدوده 2/2051-2/610 و 2/1107-6/247 و در جزیره بنی فارور در محدوده 5/1973-4/912 و 9/1515-0/388 میکروگرم بر گرم وزن خشک بدست آمد. نتایج آزمون های آماری هیچ گونه اختلاف معنی داری بین غلظت نرمالایز شده ترکیبات آلکان های نرمال در نمونه های رسوب و تخم پرندگان مورد مطالعه در جزیره شیدور نسبت به بنی فارور نشان نداد. از طرف دیگر در جزایر شیدور و بنی فارور غلظت این ترکیبات در نمونه های تخم پرستو دریایی گونه سفید و کاکلی کوچک بیشتر از گونه کاکلی بزرگ و پشت تیره بدست آمد. نتایج حاصل از تعیین منشأ ترکیبات آلکان های نرمال با استفاده از نسبت های تشخیصی cpi، pr/ph،n-c17/pr ، n-c18/ph، و u/r در تمامی نمونه های رسوب و تخم پرندگان در هر دو جزیره منشأ غالب پتروژنیک تشخیص داده شد. از مهمترین دلیل آن می توان به آلودگی حاصل از پالایشگاه های نفتی دو جزیره نفتی لاوان و سیری که به ترتیب در مجاورت جزیره شیدور و بنی -فارور قرار گرفته اند اشاره کرد که جریانات آبی اطراف این دو جزیره منجر به ورود ترکیبات نفتی به سواحل این دو جزیره شده است، و از دیگر عوامل می توان به آلاینده های موجود در خلیج فارس ناشی از حوادث نفتی خلیج فارس، حمل و نقل دریایی، تخلیه ی آب توازن کشتی ها، ورود فاضلاب-های شهری و صنعتی و پسماندهای ساحلی به این مناطق اشاره نمود. به علاوه اینکه الگوی ترکیبی آلکان های نرمال در رسوبات دو منطقه و تمامی نمونه های تخم پرندگان در محدوده آلکان های بلند زنجیر الگوی تقریبا مشابه داشتند ولی در آلکان های کوتاه زنجیر متفاوت بودند. بطور کلی نتایج بدست آمده در خصوص منشأ ترکیبات آلکان های نرمال در رسوبات و تخم پرندگان در هر دو جزیره بیانگر آن است که تخم پرندگان بخوبی وضعیتی مشابه با آنچه در رسوبات منطقه یافت شد را نشان می دهد هر چند که به لحاظ الگوی ترکیبی این توافق محدود به آلکان های بلند زنجیره می باشد. کلمات کلیدی: آلکان های نرمال،پایشگر زیستی، پرستو دریایی، تخم پرندگان، رسوبات، جزایر شیدور و بنی فارور
حکیم گرگانلی دوجی علیرضا ریاحی بختیاری
پرندگان دریایی و گونه¬های آشیان ساحلی نسبت به نفت خام آزاد شده به محیط زیست دریایی آسیب پذیر هستند. تخم این پرندگان ماتریس مناسبی برای پایش آلاینده¬های آبی است که به کرات در تحقیقات مختلف بکار رفته است. مناطق مورد مطالعه با تأثیر پذیری از محیط اطراف، در معرض آلاینده های آلی و معدنی موجود در نفت خام قرار دارند. هدف اصلی از این مطالعه دستیابی به غلظت، منشأ و الگوی ترکیبی ترکیبات pah در محتویات تخم و رسوب سواحل بهمنظور امکان¬سنجی استفاده از تخم پرندگان برای پایش این ترکیبات در این جزایر بود. برای این منظور رسوبات سطحی از 18 ایستگاه (در هر جزیره نه ایستگاه) و تعداد 43 تخم پرنده از 4 گونه پرستوی دریایی واقع در دو جزیره غیر مسکونی شیدور و بنی¬فارور در منطقه خلیج فارس در تیرماه 1391 نمونه¬برداری انجام گرفت. استخراج ترکیبات pah با استفاده از حلال¬های آلی و دو مرحله کروماتوگرافی ستونی و آنالیز این ترکیبات، با استفاده از دستگاه gc-ms برای 30 ترکیب pahانجام گرفت. نتایج نشان داد که غلظت این ترکیبات در نمونه¬های رسوب در محدوده 1122- 515 نانوگرم برگرم وزن خشک و درتخم پرندگان بین 519-67 نانوگرم بر گرم وزن تر قرار داشت. میانگین غلظت ترکیبات pah در محتویات تخم چهار گونه پرنده مورد مطالعه در هر کدام از جزایر و مقایسه بین گونه¬های مشابه دو جزیره به تفکیک، اختلاف معنی¬دار ندارد. نسبت¬های تشخیصی در هر دو نوع نمونه رسوبات و تخم پرندگان منشأ غالب ترکیبات pah را پتروژنیک نشان دادند. الگوی ترکیبی ترکیبات pah در محتویات تخم پرندگان و رسوبات الگویی مشابه و در نتیجه توافق خوبی را نشان دادند. با توجه به نتایج فوق از این مطالعه می¬توان نتیجه گرفت که تخم پرستوهای دریایی مطالعه شده می¬توانند پایشگر زیستی خوبی برای ترکیبات pah در دو جزیره شیدور و بنی¬فارور باشند.
نرجس اکاتی عباس اسماعیلی ساری
چکیده ندارد.
علی دانشی حبیب اله یونسی
چکیده ندارد.
حمیدرضا کامیاب محسن حسینی
گسترش شهرها و رشد جمعیت، باعث افزایش روند تغییرات غیر اصولی کاربری زمین در مناطق جنگلی، شهری و کشاورزی شده است. یکی از روش های مورد استفاده برنامه ریزان در جهت کنترل روند تغییرات کاربری، مدل سازی است. اصل مهم در مدل سازی کاربری زمین توجه به پویایی زمانی، پویایی مکانی، تاثیر فعالیت های انسانی در تغییرات کاربری زمین و پویایی مقیاس می باشد. دو نوع اصلی از مدل های تغییر کاربری زمین وجود دارد که شامل مدل های نوع رگرسیونی (مدل های برآورد تجربی) و مدل های شبیه سازی بر پایه قوانین انتقال می باشد. در این مطالعه دو نوع مدل رگرسیونی شامل رگرسیون لجستیک و تبدیل کاربری/پوشش زمین (از مدل های شبکه عصبی مصنوعی) برای شهر گرگان با داده های اجتماعی- اقتصادی، بیوفیزیکی و کاربری زمین به اجرا درآمد. استفاده از متغیرهای متعدد و بهره گیری از رویکرد اطلاعات- محور در انجام مدل سازی از قابلیت های این دو نوع مدل نسبت به مدل های شبکه خودکار است. برای مدل سازی، دو مرحله اصلاح جهت انجام بهینه مدل ها صورت گرفت. مرحله اول، مدل سازی چند- بزرگ نمایی بر روی بخشی از داده های مورد استفاده (داده های مدل sleuth) است که منجر به انتخاب بزرگ نمایی 30 متری برای استفاده در مراحل بعد گردید. جهت انتخاب مناسب ترین بزرگ نمایی و حساسیت سنجی مدل ها به حذف متغیرهای مستقل از منحنی (roc)relative operating characteristic استفاده شد. مرحله دوم شامل حذف داده های با همبستگی بالا بود که منجر به حذف 3 متغیر مستقل از جمع 13 متغیر مستقل مورد استفاده گردید. استفاده از داده های مدل sleuth شبکه خودکار برای انتخاب بزرگ-نمایی بهینه، امکان مقایسه نتایج استفاده از این داده ها در مدل رگرسیون لجستیک را با نتایج مدل شبکه خودکار فراهم آورده است. این مقایسه نشان داد که مدل sleuth در مقایسه با مدل رگرسیون لجستیک، رشد ثابت شهری را در دوره زمانی کمتری برآورد می کند. ضمن آن که هر دو مدل در نشان دادن کم اثرترین متغیر موثر بر توسعه شهری مشابه بودند و شیب را دارای این ویژگی بیان داشتند. استفاده از داده های اصلاح شده در دو مرحله قبل برای انجام مدل سازی با رگرسیون لجستیک و تبدیل کاربری/پوشش زمین منجر به استخراج نقشه های شهری مختلف گردید که مقایسه نتایج آن ها از لحاظ معیارهای سیمای سرزمین نشان داد که مدل رگرسیونی به واقعیت نزدیکی بیشتری دارد. ضمن آن که نتایج حساسیت سنجی مدل به حذف متغیرهای مستقل نیز نشان داد که در هر دو مدل، کاربری های زمین های تحت کاشت و مرتعی دارای بیشترین قابلیت در توسعه شهر گرگان در دوره زمانی 2001-1987 بوده اند. ضمن آن که هر دو مدل مناطق جنگلی، زمین های بایر و شیب را دارای کم ترین اثر بر توسعه نشان دادند. در نهایت مقایسه دو مدل مورد استفاده در مطالعه نشان داد که مدل رگرسیون لجستیک لکه های شهری آینده را متمرکز تر، فشرده تر و بزرگ تر از مدل تبدیل کاربری/پوشش نشان می دهد.
الهه نوروزی نادر بهرامی فر
هدف از این مطالعه تعیین میزان فلزات سنگین و عناصر ضروری در شیر مادران ساکن در نزدیکی کارخانه ذوب فلزات و مقایسه آن با یک منطقه شاهد است. در این مطالعه فاکتورهای somatometric و demographic مورد بررسی قرار گرفت و 63 نمونه شیر 4 روز پس از زایمان از مادران سالم جمع آوری شد. سرب و کادمیم توسط کوره گرافیتی و میزان عناصر ضروری روی، مس، آهن، منیزیم، کلسیم، سدیم و پتاسیم به وسیله جذب اتمی شعله¬ای اندازه¬گیری شد. دومین نمونه¬گیری شیر مادر، 2 ماه بعد از زایمان از همان مادران صورت گرفت. متوسط میزان فلزات سنگین و عناصر ضروری در شیر مادران 4 روز بعد از زایمان منطقه صنعتی لنجان اصفهان شامل: کادمیم µg/l 2/31، سرب µg/l52/44، روی mg/l11/32، مس mg/l 1/30، آهن mg/l2/63، منیزیم mg/l 50/61، کلسیم mg/l382/52، سدیم mg/l703/67 و پتاسیم mg/l 1026/08 و متوسط میزان عناصر مذکور در شیر مادران 4 روز بعد از زایمان منطقه شاهد نیز شامل: کادمیم µg/l 0/772، سرب µg/l18/48، روی mg/l 5/568، مس mg/l 0/764، آهن mg/l6/99، منیزیم mg/l 35/96، کلسیم mg/l174/71، سدیم mg/l1734/41 و پتاسیم mg/l 755/32 بود. در منطقه صنعتی لنجان میزان همه عناصر به جزء آهن و سدیم در فاصله2 ماه بعد از زایمان به طور معنی¬داری کاهش می یافت. در این مطالعه میزان جذب هفتگی و روزانه فلزات سنگین و عناصر ضروری نیز مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که در بعضی از نمونه¬ها بالاتر از حد مجاز قابل قبول who/fao بود. میزان همه این فلزات به جزء آهن و سدیم در شیر مادران منطقه صنعتی به طور معنی¬داری بیشتر از میزان عناصر شیر مادران منطقه کنترل می¬باشد و با توجه به پارامترهای مورد مطالعه می¬توان نتیجه گرفت که مصرف برنج لنجان باعث افزایش معنی¬دار میزان روی در شیر مادران شده است.
سمیه سلطانی زاده نادر بهرامی فر
از بین هزاران ترکیب شیمیایی ساخت بشر افزایش فلزات سنگین در محیط زیست تهدیدی جدی برای موجودات زنده محسوب میشود. کادمیم و سرب از فلزات سنگینی هستند که تجمع زیستی آنها در بدن موجب اثرات زیادی بر سلامتی میشود. یکی از مشکلات پایش این فلزات یافتن یک شاخص زیستی مطمئن برای نشان دادن مواجهه طولانی مدت با این فلزات است. بسیاری از محققان اعلام کردهاند که نمونه مو شاخص خوبی برای سنجش آلودگی محیط به این فلزات است. هدف از این مطالعه ارزیابی غلظت فلزات سنگین سرب و کادمیم در موی مادران شیرده ساکن در منطقه صنعتی لنجان اصفهان و مقایسه آن با منطقه چادگان به عنوان گروه کنترل است. همچنین اثر متغیرهایی مانند سن، محل سکونت، مدت زمان اقامت در منطقه، وضعیت اقتصادی- اجتماعی و طول مدت شیردهی بر میزان فلزات سنگین و ضروری در موی مادران بررسی شد. مقادیر سرب و کادمیم در موی مادران منطقه مورد مطالعه به ترتیب برابر 0/16 ± 0/96 و 0/01 ±6 0/0 نانوگرم بر گرم به دست آمد. این نتایج نشان داد که میزان فلزات در منطقه صنعتی مورد مطالعه بالاتر از گروه کنترل است و تفاوت معنیداری نیز برای سرب بین دو گروه مشاهده شد. همچنین برای بررسی رابطه این فلزات با عناصر ضروری میزان فلزات مس، کلسیم، روی، آهن و منیزیم نیز در نمونهها تعیین شد که نتایج حاصل نشان داد کادمیم با روی, مس با آهن و روی, روی با منیزیم و کلسیم و منیزیم با کلسیم همبستگی دارند.
جواد یوسفی حبیب الله یونسی
هدف اصلی تحقیق حاضر بالا بردن نسبت پایین و نامطلوب کربن به نیتروژن (c/n) در پسماند شهری و بهبود فرایند کمپوست سازی و نیز بهبود کیفیت کمپوست تولید شده بوده است. خاک اره به دلیل نسبت بسیار بالای کربن به نیتروژن، محتوای کم فلزات سنگین و همچنین اثرات مثبت دیگر مانند افزایش تخلخل و بهبود هوادهی توده برای دست یابی به این هدف مورد استفاده قرار گرفت. 4 توده زباله خام تهیه و تیمار های بدون خاک اره (msw0)، 16 درصد خاک اره (msw16)، 32 درصد خاک اره (msw32) و 70 درصد خاک اره (msw70) روی آن ها اعمال شد. خاک اره سبب کاهش مدت زمان کمپوست سازی شد. طول دوره کمپوست سازی در تیمار msw0 به مدت 42 روز، در تیمار msw70 به مدت 37 روز و در تیمار های msw16 و msw32 به مدت 28 روز بود. خاک اره مانع افت شدید درجه حرارت ترموفیلیک طی فرایند شد و از نوسانات درجه حرارت توده کمپوست جلوگیری نمود. میزان ph و ec در تیمار msw0 بیشترین مقدار و در تیمار msw70 کمترین مقدار بود. ph تیمار msw0 و msw70 به ترتیب 1/8 و 73/7 بود، ec در msw0 و msw70 به ترتیب به میزان 884/4 و 322/4 ms cm-1 بود. میزان فلزات سنگین و عناصر غذایی در تیمار های با میزان بیشتر خاک اره کمتر بود، خاک اره به دلیل محتوای کم فلزات سنگین و عناصر غذایی سبب رقیق سازی این عناصر در توده کمپوست شدند. سدیم در این مورد استثنا بود و با افزایش میزان خاک اره میزان سدیم نیز افزایش یافت. میزان سدیم در msw0 735/0 و در msw70 06/1 درصد بود. همان طور که انتظار می رفت خاک اره سبب افزایش c/n شد. c/n در msw0 به میزان 7/18، در msw16 به میزان 59/26، در msw32 به میزان 04/54 و در msw70 به میزان 99 بود. نسبت بهینه کربن به نیتروژن در تیمار msw16 مشاهده شد. c/n کلیه توده ها طی فرایند کاهش یافت، در ابتدای فرایند این کاهش سریع و در انتها کاهش به صورت تدریجی بود. نتایج نشان می دهد میزان 16 درصد خاک اره از میان سایر تیمار ها دارای اثر مطلوب تری بر فرایند کمپوست سازی و نیز بر کیفیت کمپوست نهایی می باشد.