نام پژوهشگر: معصومه پناهی

رابطه بین مهارت های کارآفرینی و خودکارآمدی با رضایت شغلی در میان کارکنان ادارات تأمین اجتماعی شهرستان شیراز
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  معصومه پناهی   جمشید جراره

هدف از این تحقیق تبیین رابطه بین مهارت های کارآفرینی و خودکارآمدی با رضایت شغلی کارکنان ادارات تأمین اجتماعی شهرستان شیراز می باشد. در پژوهش حاضر از بین کارکنان ادارات تأمین اجتماعی شهرستان شیراز که در سال 1393 در این ادارات مشغول به کار بودند و تعداد آن ها به 413 نفر می رسید، در قالب یک طرح توصیفی همبستگی، تعداد 200 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شده و سپس پرسشنامه های مهارت های کارآفرینی، خودکارآمدی و رضایت شغلی در مورد هر کدام از اعضای نمونه آماری اجرا گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss استفاده شد. روش آماری مورد استفاده نیز روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، فراوانی و ...) و آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و t مستقل) می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که بین مهارت های کارآفرینی با رضایت شغلی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بین خودکارآمدی با رضایت شغلی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. متغیرهای مهارت های کارآفرینی و خودکارآمدی هر دو قادر به پیش بینی معنادار رضایت شغلی در کارکنان تأمین اجتماعی شهرستان شیراز بودند. در مقایسه میان مردان و زنان شرکت کننده در پژوهش، تفاوت آماری معناداری از نظر میزان مهارت های کارآفرینی، خودکارآمدی و رضایت شغلی ملاحظه نشد.

تاثیر رنگ ها بر بازار مصرف(رفتار خرید) پوشاک زنانه ( مطالعه موردی: شهرستان ابهر)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی غیر دولتی غیر انتفاعی کار - دانشکده حسابداری و مدیریت 1394
  معصومه پناهی   حسین عابدی

فرایند انتخاب مشتری، پیچیده، غنی و متفاوت است. اگر فروشندگان مایل به حفظ موقعیت خود هستند، باید تلاش کنند تا مشتری را درک نمایند. یکی از شاخص های قوی در مبحث انتخاب مشتری،زیباشناسی و رنگ است. با توجه به کیفیت بیانی بسیار زیاد رنگ، فهم و درک استفاده از این عامل بصری بسیار دشوار و در عین حال مرحله مهمی در طراحی محصول محسوب می شود. چشم پوشی از تاثیر رنگ بر انتخاب مشتری، باعث غفلت بازاریابان از یک ابزار مهم می شود. با وجود ساده بودن ظاهری موضوع حاضر، اما پیشینه تحقیقاتی کمی در این مورد در دسترس می باشد. چرا که تا این اواخر بازاریابان موفق به شناسایی قدرت پیش بینی کنندگی رنگ بر تصمیم مشتری نشده بودند. با توجه به تفاوت فرهنگی میان کشورها، تصور، درک و ارجحیت نسبت به رنگ ها نیز متفاوت می باشد در کشور ایران که عموما محصولات تولیدی شرکت ها ،نسخه برداری محض از محصولات خارجی می باشد ،این تفاوت فرهنگی لحاظ نمی شود و امید است با انجام چنین تحقیقاتی این خلاء موجود بر طرف گردد و شرکتهای تولیدی ایران حساسیت بیشتری به این موضوع نشان دهند.