نام پژوهشگر: حسین فلاحی
حسین فلاحی سید سعید محمدی
منطقه مورد مطالعه در 65 کیلومتری شمال بیرجند (هشت کیلومتری، شمال آرین شهر) و در مرز بین دو پهنه ساختاری سیستان و لوت قرار گرفته است. منطقه مورد مطالعه را می توان براساس داده های سنی مندرج در نقشه زمین شناسی 100000/1 روم، به دو بخش واحدهای کرتاسه و الیگو - میوسن تقسیم کرد. واحدهای منسوب به کرتاسه مرکب از بازالت با ساخت بالشی، بازالت، پیروکسن آندزیت، آندزیت و دیوریت پورفیری و واحدهای منسوب به الیگو- میوسن پیروکسن آندزیت، پیروکسن آندزیت کوارتزدار، آندزیت بهمراه واحدهای آذر آواری (توف، توف برشی) می باشد. گدازه های بالشی منطقه براساس بافت به دو گروه بازالت های بالشی پورفیری و بازالت های آفانیتیک تقسیم می شود. وجود ساخت بالشی در بازالت ها و وجود انواع بافت های دسته جارویی، اسکلتی، اسکلتی تو خالی، گره کراواتی بیانگر سریع سرد شدن این واحدهای اسپیلیتی می باشد. هم یافتی این گدازه ها با شیل و آهک های پلاژیک به صورت در هم، وجود زینولیت گابرویی در این واحدها و خصوصیت تولئیتی آنها نشان می دهد که این واحدها، به سنگ کره اقیانوسی و نهایتاً به زون ساختاری سیستان تعلق دارند. سری ماگمایی، کالک آلکالن و مقدار نسبتاً زیاد al2o3 (17 درصد)، نسبت al2o3/feo+fe2o3 بیشتر از 2، وفور کانی هورنبلند، شواهد بافتی و نسبت های برخی از عناصر فرعی و اصلی نشان می دهد که سنگ های الیگو- میوسن، از نوع کوهزایی و حاشیه فعال قاره ای هستند. فراوان ترین نوع دگرسانی صورت پذیرفته در این سنگ ها، اکسیداسیون آهن (از جمله اپاسیتی شدن بیوتیت و آمفیبول) کربناتی شدن و کلریتی شدن (در پلاژیوکلازها و کلینوپیروکسن) و در واحدهای کرتاسه آلبیتی شدن، کربناتی شدن، اپیدوتی شدن و کلریتی شدن (در پلاژیوکلازها، کلینوپیروکسن و الیوین) می باشد. واحدهای الیگو- میوسن نسبت بالایی از lree/hree، آنومالی منفی در عناصر ti و nb و آنومالی مثبت در th نشان می دهند. وجود زینوکریست های کوارتز و زینولیت های کوارتز دیوریت در نمونه های الیگو- میوسن و همچنین بافت های غیرتعادلی (بافت غربالی، بافت غربالی خشن، بافت گرد و غباری، منطقه بندی نوسانی) در بلورهای پلاژیوکلاز و براساس خصوصیات ژئوشیمیایی ذکر شده در نمودار ba/th در مقابل th/nb می توان تاثیر فرآیند های آلودگی ماگمایی (آلودگی پوسته ای و یا آلودگی ناشی از زون فرورانش) و اختلاط ماگمایی را در تکوین این واحدها سهیم دانست. برای تفکیک واحدهای سنگی و بارز سازی مناطق دگرسانی در منطقه مورد مطالعه از تکنولوژی سنجش از دور استفاده شد. با کمک این تکنیک، ما توانستیم پیش از برداشت های صحرایی واحدهای سنگی مختلف، مناطق دگرسانی و شدت شکستگی در منطقه را بر اساس نقشه تهیه شده شناسایی کنیم. در این راستا از روش ترکیبات رنگی و تبدیل شدت، ته رنگ و اشباع رنگ(ihs ) به ترکیبات رنگی قرمز، سبز و آبی (rgb ) و برعکس بهره گرفتیم. برای بارز سازی مناطق دگرسانی از نسبت گیری طیفی و برای آشکار سازی خطواره ها در منطقه از فیلترهای جهت دار بر روی باند 8، etm+ استفاده گردید.
سمیه میرزا آقایی حسین فلاحی
رگ زایی به معنای تشکیل رگ های خونی از رگ های از پیش موجود یک فرایند حیاتی در بسیاری از فرایند های فیزیولوژیک از جمله رشد و نمو جنین، ترمیم زخم و تولیدمثل می باشد و به شدت توسط فاکتورهای القاکننده و مهار کننده رگ زایی کنترل می شود. بهم خوردن تعادل بین فاکتورهای القاکننده و مهار کننده رگ زایی در بسیاری از پاتولوژی ها ازجمله رشد و متاستاز تومور نقش اساسی دارد. از این رو مهار رگ زایی به عنوان یک استراتژی درمانی امید بخش برای درمان سرطان مطرح است و تابه امروز انواع داروهای ضدرگ زایی معرفی شده اند. در این مطالعه اثر عصاره اتانولی گل و برگ دو گونه گیاهی مورد استفاده در طب سنتی در ایران به نام های باریجه و چویل، به ترتیب با نام علمی ferula gummosa boiss و ferulago angulata بر رگ زایی در شرایط in vitro مورد مطالعه قرار گرفت. اثرات غلظت های مختلف عصاره ها بر سلول های اندوتلیال بندناف انسانی (huvecs)، با استفاده از دو روش نوترال رد و روش سنجش کشندگی ldh بررسی شد. سپس اثر عصاره ها بر رگ زایی طی دو روش، روش دوبعدی ماتریژل و روش سه بعدی کلاژن-سایتودکس، در غلظت های غیر کشنده از عصاره های مختلف و در شرایط iv vitro بررسی شد. در نهایت از روش های مولکولی، روش ژلاتین زایموگرافی برای سنجش تغییر در فعالیت ماتریکس متالوپروتئینازهای 2 و 9 تحت تأثیر عصاره ها، و روش real-time rt pcr برای بررسی تغییرات در بیان vegf-a، یکی از مهمترین ژن ها در فرایند رگ زایی، پس از تیمارها، استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو عصاره برگ و گل گیاهان باریجه و چویل می توانند فرایند رگ زایی را در شرایط in vitro مهار کنند و احتمالاً این اثر را از طریق القای کاهش میزان تکثیر در سلول های huvec، وبه صورت وابسته به غلظت اعمال می کنند. اثر ضد رگ زایی عصاره های اتانولی برگ و گل باریجه به صورت وابسته به زمان هم می باشد. با استفاده از روش ژلاتین زایموگرافی مشخص شد که همه عصاره های مورد مطالعه باعث کاهش ضعیفی در فعالیت mmp-9 می شوند وهمه به جز عصاره اتانولی برگ گیاه باریجه فعالیت mmp-2 آزاد شده از سلول های huvec را تا حدی کاهش می دهند. همچنین کاهش بیان ژن vegf-a در سلول های huvec با کمک real-time rt pcr و در غلظت های مهارکننده رگ زایی از عصاره های اتانولی گل و برگ گیاه باریجه و عصاره اتانولی برگ گیاه چویل مشخص شد. یافته های ما نشان می دهند که عصاره های گل و برگ گیاهان باریجه و چویل قابلیت کاهش میزان رگ زایی را در شرایط in vitro دارند و این مطلب توسط مطالعات مولکولی تأیید می شود. این امر نشان می دهد که احتمالاً گل وبرگ گونه های گیاهی مورد مطالعه حاوی ترکیبات ضد رگ زایی هستند که می توانند در تهیه دارو جهت مهار رگ زایی تومور مورد استفاده قرار گیرند. طبق بررسی های ما، این اولین گزارشی است که اثر ضدرگ زایی این عصاره ها را به-طور آشکار نشان می دهد و مطالعات بیشتری جهت تشخیص ترکیبات موثر آن ها لازم است.
مهدی امیری حسین فلاحی
چکیده: آلفا-آمیلازها و پروتئازها دو آنزیم خارج سلولی هستند که به ترتیب پیوندهای 1-4، ?-d-گلیکوزیدی بین واحدهای گلوکز در زنجیره خطی آمیلوز و پیوندهای پپتیدی پروتئین ها را هیدرولیز می کنند. این آنزیم ها از مهمترین آنزیم های صنعتی به شمار رفته و در بیوتکنولوژی امروزی نقش مهمی ایفا می کنند. اگرچه آن ها از منابع گیاهی، جانوری و میکروبی بدست می آیند، اما در صنعت بیشترین تقاضا برای آنزیم های میکروبی وجود دارد. در میان باکتری ها، آنزیم های مربوط به جنس باسیلوس مهمترین منبع آلفا-آمیلاز و پروتئاز به حساب می آیند و معمولاً برای تولید آن ها مورد استفاده قرار می گیرند. تعداد زیادی از آلفا-آمیلازها و پروتئازها با تفاوت در وزن مولکولی، دما و ph بهینه برای فعالیت گزارش شده اند. آلفا-آمیلازها و پروتئازهایی که از خصوصیات مطلوبی مانند پایداری حرارتی، عدم وابستگی به یون های فلزی، فعالیت در طیف وسیعی از ph و غیره برخوردارند، می توانند در صنایع مربوطه مورد استفاده قرار گیرند. از اینرو جستجو برای یافتن میکروارگانیسم های جدید و جدا کردن و خالص کردن آلفا-آمیلازها و پروتئازهای جدید از آن ها در سراسر دنیا افزایش یافته است. در این مطالعه سویه ی bacillus subtilis atcc1254 به منظور یافتن باکتری جدید تولید کننده آلفا-آمیلاز و پروتئاز از مرکز کلکسیون قارچها و باکتری های ایران تهیه شد. بیشترین میزان تولید این آنزیم ها توسط این سویه در دمای 42 درجه سانتی گراد، 5/6=ph و بعد از 72 ساعت کشت در محیط تولید صورت می گیرد. برای تخلیص این آنزیم ها، ابتدا محیط کشت با استفاده از نمک سولفات آمونیوم 85% تیمار شد. رسوب حاصله پس از حل شدن در بافر مناسب و دیالیز کردن از ستون کروماتوگرافی تعویض آنیونی deae- سفارز و سپس ستون فیلتراسیون ژلی عبور داده شد. در طی فرآیند تخلیص، فعالیت ویژه آنزیم آلفا-آمیلاز از u/mg 5/312 در محیط کشت، بعد از دو مرحله کروماتوگرافی، به u/mg 466 افزایش یافت. با استفاده از sds-page وزن مولکولی آمیلاز و پروتئاز به ترتیب 66 و 29 کیلودالتون تخمین زده شد. این آنزیم ها در محدوده وسیعی از ph فعال هستند، آمیلاز در محدوده 7-4 بیشترین فعالیت را دارا می باشد و 70% فعالیت خود را در 3= phحفظ می کند و پروتئاز در محدوده ph 7-5 دارای بیشینه فعالیت می باشد. دمای بهینه برای فعالیت این آنزیم ها 50 درجه سانتی گراد است. فعالیت و پایداری این آنزیم در محدوده وسیع ph یک خصوصیت مهم بوده و نیاز به فرآیند هزینه بر و وقت گیر تعدیل ph در استفاده های آتی این آنزیم ها در صنعت را حذف می کند. از اینرو، آلفا-آمیلاز و پروتئاز حاصل از سویه bacillus subtilis atcc1254 با داشتن چنین خصوصیاتی می توانند در برخی صنایع به ویژه صنایع غذایی و پاک کننده ها کاربرد داشته باشند.
حسین فلاحی محمد صادق قاضی زاده
بعد از مقررات زدایی در صنعت برق انواع سرویس جانبی به همراه بازار انرژی پدیدار گردید که هریک از این سرویس های جانبی از طریق بازارهای مجزا تأمین می شوند. در میان این سرویس ها، سرویس توان راکتیو از جمله سرویس های مهم جانبی است، که تأمین آن برای حفظ امنیت و پایداری سیستم قدرت ضروری است. در اغلب این بازارها، عمده توان راکتیو مورد نیاز سیستم توسط ژنراتورهای سنکرون تأمین می گردد. از طرفی حداکثر میزان توان اکتیو و راکتیو تولیدی ژنراتورها از طریق منحنی قابلیت ژنراتور به یکدیگر وابسته هستند. بنابراین اگر توان اکتیو و سرویس جانبی توان راکتیو از طریق دو بازار مجزا، با هدف حداقل کردن هزینه تأمین گردند ممکن است بر یکدیگر تاثیراتی ناشی از محدودیت های حرارتی سیم پیچ میدان و آرمیچر ژنراتور، داشته باشند عرضه توان راکتیو بیشتر بنا به نیاز سیستم، ممکن است توان اکتیو برنامه ریزی شده در بازار انرژی را تغییر دهد که این توزیع بار(گسیل) مجدد بازار توان اکتیو باعث تأمین عدم تعادلی با قیمت های بالاتر می گردد. ضمن اینکه در بازارهای مجزا پس از تسویه بازار انرژی، پیشنهاد برای تأمین توان راکتیو از بازیگران دریافت می شود. بازیگران بعلت اطلاع از نتایج بازار انرژی ممکن است پیشنهاد قیمت بالاتری برای عرضه توان راکتیو ارائه کنند در نتیجه بازار، از بهینه واقعی دور می شود. در این پایان نامه مدلی برای تسویه همزمان بازار توان اکتیو و راکتیو با در نظرگرفتن حاشیه پایداری ولتاژ ارائه شده است. ساختار تسویه بازار توان اکتیو در مدل پیشنهادی بصورت پرداخت براساس پیشنهاد فرض شده، درحالی که ساختار تسویه بازار توان راکتیو، یکنواخت و بصورت محلی بوده که با استفاده از مفهوم فاصله الکتریکی، ناحیه بندی انجام شده است. بازار از لحاظ مقیاس زمانی یک روز قبل بوده و کلیه قیود مربوط به در مدار قرار گرفتن واحدها در مدل پیشنهادی لحاظ گردیده است. همچنین در این مدل هزینه فرصت از دست رفته واحدها، بعلت کاهش توان اکتیو در اثر افزایش عرضه توان راکتیو، با یک مکانیزم منطقی جبران شده است. در نهایت مدل توزیع بار(گسیل) پیشنهادی بر روی شبکه 24 شینه rts پیاده سازی گردیده و بهینه سازی مدل پیشنهادی با استفاده از نرم افزار gams انجام گرفته است. از جمله نتایجی که از انجام این پروژه حاصل گردید عبارتنداز: o ناحیه بندی و ایجاد بازارهای محلی برای توان راکتیو باعث کاهش هزینه تأمین توان راکتیو می گردد. o ایجاد سازوکاری برای جبران هزینه فرصت از دست رفته واحدها بعلت تأمین توان راکتیو باعث اجرای منصفانه بازار همزمان توان اکتیو و راکتیو می گردد. o اجرای بازار همزمان توان اکتیو و راکتیو نسبت به حالت مجزا به بهینه واقعی نزدیک تر است.
مسعود ورزندیان حمید مهدیونی
در این تحقیق با استفاده از شبیه سازی دینامیک مولکولی به توجیه افزایش نشر ذاتی فلورسانس آنزیم کربنیک انیدراز در حضور توپیرامات و کاهش آن در حضور فیورزماید پرداخته شد. نتایج شبیه سازی ها نشان دهنده فاصله گرفتن آمینواسیدهای تریپتوفان از یکدیگر و همچنین از هیستیدین ها و آرژنین اطراف خود در کمپلکس آنزیم-توپیرامات بود که این امر می تواند باعث افزایش سهم فلورسانس تریپتوفانها شود. نتایج عکس در مورد کمپلکس آنزیم-فیورزماید مشاهده شد.
منصور امین زاده حسن اکرمی
پیشینه: داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی اساسا به عنوان کاهش دهنده ی درد جهت تسکین درد و کنترل التهاب استفاده می شوند. مطالعات متعدد اپیدمیولوژی، کلینیکی و آزمایشگاهی اشاره دارند به اینکه داروهای nsaid از قبیل ایبوپروفن پیشرفت و گسترش تعدادی از تومورها را مهار می کنند. استفاده ی طولانی مدت از ایبوپروفن و دیگر داروهای nsaid با کاهش خطر سرطان های پروستات، کولون، پستان و ریه همراه بوده است. در مطالعه حاضر اثر ایبوپروفن را بر آپوپتوز و رگ زایی در رده ی سلولی ags بررسی نمودیم. روش ها: سلول هایags مربوط به آدنوکارسینومای معده ی انسان با غلظت های مختلف ایبوپروفن تیمار داده شدند. در شرایط in vitro و با استفاده از دو روش تریپان بلو و نوترال رد سایتوتوکسیسیتی بررسی شد. برای سنجش آپوپتوز از دو روش annexin–v–fluos و الگوی نردبانی dna استفاده شد. با استفاده از روش ماتریژل در شرایط in vitro رگ زایی مورد ارزیابی قرار گرفت.
مهرداد عزیزیان حسن زارع علی آبادی
موجودات پروکاریوت موجوداتی هستند که در آنها غشای مشخص و سازمان یافته وجود ندارد. در واقع در این موجودات اطراف هسته غشا وجود ندارد و کل ماده ژنتیکی باکتری در ناحیه هسته مانندی در داخل سلول باکتری قرار می گیرد. باکتری باسیلوس سابتیلیس عضوی از خانواده باکتری های گرم مثبت می باشد که عموما در خاک زندگی می کند اما گزارشات مختلف نشان می دهد که این باکتری می تواند تقریبا در هر محیطی زندگی کند. این موجود به خاطر پروکاریوت و تک سلولی بودن می تواند در فرآیندهای مختلف بیوتکنولوژیک مورد استفاده قرار گیرد. از جمله فعالیت هایی که این باکتری می تواند در آنها نقش داشته باشد می توان به تولید بسیاری از آنزیم های صنعتی مثل پروتئاز، لیپاز و غیره، تولید آنتی بیوتیک های مختلف و همچنین تولید پروتیین های انسانی اشاره کرد. متابولیسم این باکتری می تواند تحت تاثیر عوامل مختلف قرار بگیرد. این عوامل می توانند تاثیرات مثبت و منفی روی متابولیسم داشته باشند. در این مطالعه با استفاده از آنالیزهای بیوانفورماتیکی تاثیر استرس های مختلف مانند استرس اکسیداتیو و استرس پاراکوات و استرس فقدان گلوکز بر روی متابولیسم مورد بررسی قرار گرفت و ژن هایی که نقش کلیدی را در پاسخ به استرس ایفا می کنند. آنالیزهای بیوانفورماتیکی شامل استفاده از پایگاه های داده مشخصی می باشند که اطلاعات مربوط به این مطالعه از آنها به دست آمد و در مرحله بعد استفاده از نرم افزارهایی که یک سری محاسبات آماری روی اطلاعات انجام می دهند. همچنین یک سری از نرم افزارها نیز وجود دارند که شبکه ژنی ژن های تحت تاثیر استرس را رسم می کنند. در استرس اکسیداتیو ژن هایی که مربوط بودند به تحرک باکتری دارای نقش مرکزی در شبکه بودند. در استرس پاراکوات ژن های درگیر در فرآیند انتقالات از عرض غشا نقش چشمگیری را ایفا می کنند. کمبود گلوکز نیز اثرات بدی بر روی متابولیسم باکتری دارد به طوری که تنها در حضور گلوکز است که باکتری می تواند آنتی بیوتیک یا آنزیم تولید می کند.
محمد شهیر محمدنیا حسن زارع علی ابادی
ساکارومایسس سرویزیه یکی از مهم ترین مدل ارگانیسم های موجود در بیوتکنولوژی می باشد. این ارگانیسم دردستکاری های ژنتیکی و تولید محصولات بیوتکنولوژیک نقش مهمی دارد. درک مکانیسم ها و فرآیند هایموجود در این ارگانیسم می تواند پنجره ای به سوی افزایش مقاومت ساکارومایسس و تولید محصولاتبیوتکنولوژِی بگشاید. هدف این مطالعه یافتن ژن های مرکزی در پاسخ به استرس های اکسیداتیو و محدودیتآمینواسید می باشد که می توانند جهت افزایش مقاومت این ارگانیسم مدنظر قرار گیرند. مسیر بیوسنتز بیوتین ابتدایی ترین پاسخ ساکارومایسس سرویزیه به استرس اکسیداتیو که به مرکزیت ژن های bio3، bio4 و bio5 اتفاق می افتد می باشد.پس از گذشت زمان سه و شش دقیقه از اعمال اثر اکسیداتیو، ساکارومایسس سرویزیه از فرآیند اکسیداسیون-احیا جهت پاسخ دادن به عامل استرس استفاده می کند. اعمال اثر اکسیداتیو در ساکارومایسس سرویزیه پس ازدوازده و بیست دقیقه باعث تنظیم در بیان ژن های مسئول در ساخت ریبوزوم می شود که این تغییرات در سطح شبکه به مرکزیت nop15 و rrp5به انجام می رسد. نحوه پاسخ در زمانهای چهل و هفتاد دقیقه تغییر کرده و این ارگانیسم از سیستم تخریب پروتئینی پروتئوزم به عنوان پاسخ اصلی استفاده می کند که در این پاسخ ژن ub14 به عنوان اصلی ترین ژن نقش ایفا می کند. ارگانیسم در زمان صدو بیست دقیقه هم چنان از سیاست قبلی جهت مقابله با استرس استفاده می کند اما در این مرحله این ژنssa1 است که مهم ترین نقش را بر عهده دارد. در محدودیت یوراسیل فرآیند های متابولیک مانند بیوسنتربیوتین و فرآینده های مرتبط با کو آنزیم ها به مرکزیت ژن های ub14 و cor1 دچار تغییر می شوند.ژنهایی مانند his4 و gcn4 در محدودیت آمینواسید لوسین، pho85 و pho81 در محدویت فسفات نقشمرکزی در شبکه و کنترل پاسخ را دارند.
زهرا فخاری محمود خدامباشی
چکیده آلودگی با فلزات سنگین یکی از مشکلات عمده محیط زیست است. کادمیوم یکی از فراوانترین و گسترده ترین آلایند ها می باشد که خطر جدی برای همه موجودات زنده از جمله گیاهان بشمار می رود. پاسخ گیاهان به تنش فلزات سنگین نیازمند تنظیم ژن ها در دو سطح رونویسی و پس از رونویسی می باشد microrna . ها (mirna ها) از دسته rnaهای کوچک با حدود 24-20 نوکلئوتید طول هستند که هیچ پروتئینی را کد نمی کنند و یکی از مهمترین عوامل تنظیم کننده بیان ژن ها در مرحله پس از رونویسی هستند که در پاسخ به انواع تنش های زیستی و غیر زیستی از جمله فلزات سنگین درگیر می باشند. آفتابگردان با نام علمیannus l. helianthus متعلق به خانواده asteracae و گیاهی یکساله و دیپلوئید x=17 است که بومی مناطق گرم آمریکای شمالی می باشد و چهارمین محصول روغنی و یکی از منابع مهم روغنی نباتی جهان است و به دلیل غنی بودن از پروتئین، ویتامین و روغن نقش مهمی در تغذیه انسان و دام دارد. به علت رشد سریع و بیوماس بالا که قادر به جذب، ذخیره و تحمل بالا به فلزات سنگین از جمله کادمیوم می باشد و به دلیل اهمیت اقتصادی، تغذیه ای و اکولوژیکی و زینتی این محصول در این پژوهش به بررسی هشت microrna (mir160، mir167، mir172، mir398، mir403، mir408، mir426 و mir842) و ژن های هدفشان در دو بافت ریشه و برگ آفتابگردان (helianthus annuus l.) در سه سطح تنش 0، 5، 20 میلی گرم بر لیتر کادمیوم بررسی گردید. نمونه گیری در مرحله شش برگی و پس از 24 ساعت از اعمال تنش از دو بافت برگ و ریشه انجام گرفت و به منظور اطمینان از تنش وارده به گیاهان میزان کادمیوم جذب شده و پرولین به عنوان معیارهای فیزیولوژیکی اندازه گیری گردید.rna با استفاده از محلول تریزول استخراج گردید و سنتز cdna با استفاده از روش stem loop pcr انجام گرفت و میزان بیان microrna ها و ژن هدفشان توسط روش quantitative real-time pcr (qrt-pcr ) اندازه گیری شد. و الگوی بیانی این microrna ها و ژن های هدفشان در دو سطح تنش و شرایط کنترل و در دو بافت ریشه و برگ مقایسه گردید. الگوی بیانی این microrna ها و ژن های هدفشان در سطوح مختلف تنش و بین دو بافت ریشه و برگ آفتابگردان متفاوت بود و الگوی بیان بسیار اختصاصی از خود نشان دادند و مشخص گردید اکثرا این microrna ها در بافت ریشه در تنش کادمیوم بیان بیشتری نسبت به برگ نشان دادند. و علاوه بر این در شبکه ترسیم شده با نرم افزار پتوی استودیو مشخص گردید که این microrna ها و ژن های هدفشان در مقابله با تنش کادمیوم نقش دارند.
مهسا همت یار بهروز شیران
از بین نشانگر های به کار رفته در prunus، نشانگر های ریزماهواره مبتنی بر ژنوم، اطلاعات پیرامون فرایند های مرتبط با بخش بندی رویشگاه ها و جمعیت های کوچک، توزیع تنوع آللی، ارایه ی الگو های مدیریت ژرم پلاسم و روابط ژنتیکی در زمینه حفاظت ژنتیکی را بهبود بخشیده است. به علاوه بررسی ترانسکریپتومیک و ژنومیک امکان مطالعه تنوع عملکردی ژن ها، ناشی از عملکرد حاصل از بخش بندی رویشگاه، تنوع میزان مقاومت در برابر تنش های زیستی، غیر زیستی و تغییرات محیطی و نیز شناسایی نشانگر های مناسب برای انجام برخی از مطالعات مانند گزینش به کمک نشانگر را میسر می کند. اخیراً نشان داده شده است که تلفیق تنوع ژنومیک و ترانسکریپتوم به همراه ابزار جدید بیوانفورماتیک در برخی گونه های مهم زراعی و باغی می توانند جهت شناسایی تأثیرات نسبی تهدید های ژنتیکی و محیطی مفید باشند و چشم انداز های جدیدی را در مطالعات حفاظت از ذخایر توارثی بگشایند (ابراهیمی و زین العابدینی،1392). با توجه به اینکه ارقام بادام از نظر دیر گلدهی، کمیت و کیفیت میوه (تلخی میوه، سختی پوست) بسیار متنوع هستند، لذا انتظار می رود که مجموعه ی ژرم پلاسم گونه های وحشی به عنوان مخزن زیستی در تأمین ژن های مفید مورد نیاز در برنامه های اصلاحی به کار رود. از این رو با توجه به اثبات کارایی نشانگر های ریزماهواره به عنوان وسیله ارزیابی تنوع ژنتیکی گونه های مختلف، در پژوهش حاضر از نشانگر های ریزماهواره مبتنی بر ترانسکریپتوم از جمله rnaseq-ssr شناسایی شده در بادام، به منظور بررسی تنوع ژنتیکی بادام وحشی گونه haussknechtii .p در دو سطح ارتفاع از سطح دریا و دو جهت شمالی و جنوبی استفاده می گردد.
شکوفه ابراهیمی بهروز شیران
بادام و گونه های وحشی آن که در مرکز و غرب آسیا گسترش یافته اند، دارای تنوع ژنتیکی بسیاری می باشند و به این دلیل منبع مهمی برای استفاده در اصلاح نباتات محسوب می شوند. در این مطالعه تنوع ژنتیکی 19 رقم بادام (prunus dulcis)، شامل 10 رقم بادام ایرانی و 9 رقم بادام خارجی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سعی شد تا رابطه و تنوع ژنتیکی میان این ارقام با استفاده از 12 جفت آغازگر rna-seq ssr شناسایی شود. از میان 12 جفت آغازگر، یکی از آغازگرها به علت داشتن الگوی نواری نسبتا پیچیده و غیر قابل امتیازدهی کنار گذاشته شد و 11 آغازگر دیگر در مجموع، 64 آلل آشکار کردند. میانگین هتروزیگوسیتی مشاهده شده و مورد انتظار به دست آمده در این تحقیق به ترتیب 3/0 و 4/0 می باشد. همچنین میانگین محتوای اطلاعات چندشکلی و میانگین تعداد آلل به دست آمده در هر لوکوس محاسبه شد. آنالیز تنوع مولکولی به دست آمده در این بررسی نشان داد که 12% از تنوع ژنتیکی مشاهده شده، بین جمعیت های ایرانی و خارجی و 88% آن درون جمعیت ها بوده است. در دندروگرام حاصل از تجزیه داده ها، ارقام مورد بررسی، به دو گروه تفکیک شدند که در گروه اول عمدتا ارقام ایرانی و در گروه دیگر عمدتا ارقام خارجی قرار گرفتند. در این دسته بندی بیشترین فاصله ژنتیکی مربوط به دو رقم ربیع و لارنس و کمترین فاصله ژنتیکی نیز بین دو رقم تونو و تگزاس مشاهده شد. در این بررسی همچنین تنوع ژنتیکی 60 درخت بادام که متعلق به چهار جمعیت از گونه ی p.scopariaبودند و از دو ارتفاع مختلف (بالاتر از 2000 متر و پایین تر از 2000 متر) در دو شیب شمالی و جنوبی کوه کره بس در استان چهارمحال و بختیاری جمع آوری شد، با استفاده از پنج جفت آغازگر rna-seq ssr مورد بررسی قرار گرفت. پنج جفت آغازگر مذکور در مجموع 89 آلل را آشکار کردند. میانگین هتروزیگوسیتی مورد انتظار و هتروزیگوسیتی مشاهده شده به ترتیب 6/0 و 3/0 محاسبه شد. آنالیز داده ها با روش amova (آنالیز تنوع مولکولی)، نشان داد که در دسته بندی جمعیت ها بر اساس ارتفاع، تنوع ژنتیکی میان جمعیت ها 15% و تنوع ژنتیکی درون جمعیت ها 69% برآورد شد (p ?0.001)، در حالی که این مقدارها در تقسیم بندی جمعیت ها بر اساس شیب، به 31% برای تنوع ژنتیکی میان جمعیت ها و 69% در مورد تنوع ژنتیکی درون جمعیت ها تغییر کرد (p ?0.001). دندروگرام حاصل از تجزیه داده ها به روش upgma و بر اساس فاصله ژنتیکی rogersبا استفاده از نرم افزار ntsys 2lj برای این جمعیت ها رسم شد. در این گروهبندی نمونه های مربوط به ارتفاع و شیب های مختلف از هم جدا نشدند که نشان می دهد ارتفاع و شیب تأثیر مشخصی در ایجاد تنوع ژنتیکی بین این جمعیت ها نداشته است. نتایج این دو بررسی نشان داد نشانگرهای rna-seq ssr ابزار بسیار قدرتمندی برای برآورد میزان تنوع ژنتیکی درون و بین جمعیت ها و ارزیابی روابط خویشاوندی آن ها، و همچنین تمایز ژنتیک و شناسایی جمعیت ها می باشند.
معین یعقوبی حسین فلاحی
سلول های اندودرم قطعی می توانند اندام های بسیار مهمی را در بدن تولید نمایند از جمله کبد و پانکراس. برای تولید این سلول ها می توان از تمایز سلول های بنیادی استفاده کرد. در تمایز سلول های بنیادی فاکتورهای رونویسی نقش بسیار مهمی دارند. در این مطالعه ما با استفاده از اطلاعات مربوط به آزمایش ریزآرایه پروفایل بیانی تمایز سلول های اندودرم قطعی را به منظور پیدا مردن مهمترین فاکتورهای رونویسی دخیل در تمایز مورد بررسی قرار دادیم و با استفاده از تکنیک های آزمایشگاهی پیش بینی های خود را تأیید کردیم.
عبدالشکور محمدنیا حسین فلاحی
در این طرح تمایز سلول های اندودرم قطعی به سلول های کبدی جهت یافتن فاکتورهای رونویسی جدید مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی ها در سه مرحله تمایز سلول های اندودرم قطعی به سلول های ویژه شده کبدی، سلول های ویژه شده کبدی به سلول های نا بالغ کبدی و در نهایت سلول های نابالغ به سلول های بالغ کبدی انجام پذیرفت. نتایج پیش بینی های بیوانفورماتیک برای فاکتورهای رونویسی توسط qrt-pcr در هر مرحله مورد بررسی و تایید قرار گرفتند.