نام پژوهشگر: رحیم شبانی
رحیم شبانی باقر غباری بناب
هدف از این پژوهش تدوین مدلی ساختاری برای تبیین بهزیستی روانی بر اساس سبک دلبستگی به والدین با میانجی گری دلبستگی بزرگسالی، دلبستگی به خدا و شفقت به خود است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف از نوع پژوهش بنیادی و بر اساس روش، پژوهشی بر مبنای مفروضات همبستگی و غیرآزمایشی است . نمونه پژوهش شامل 600 نفر از مادران دانش آموزان دور? ابتدایی شهرارومیه بود که به روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. مادران شرکت کننده، مقیاس های دلبستگی به مادر و پدر، دلبستگی بزرگسالی، دلبستگی به خدا، شفقت به خود (scs) و بهزیستی روانی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار های 20 spss و22 amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به اینکه مدل اولیه برازش لازم را نداشت؛ مدل تعدیل شده با اعمال خطای اندازه گیری مورد آزمون قرار گرفت. مشخص شد که مدل تعدیل شده برازش بهتری دارد. یافته ها نشان دادند که بیشترین تبیین واریانس متغیر بهزیستی روانی مربوط به متغیرهای شفقت به خود، دلبستگی اضطرابی بزرگسالی و دلبستگی ایمن به خدا به ترتیب با ضرایب 37/0، 21/0 و 14/0 است. در کل 35 درصد بهزیستی روانی توسط این الگو پوشش داده می شود. بر اساس یافته ها، دلبستگی بزرگسالی، شفقت به خود و دلبستگی به خدا می توانند در رابطه بین سبک های دلبستگی به والدین با بهزیستی روانی به طور پاره یی واسطه شوند. نتایج این پژوهش موید آن است که توجه به نقش سبک دلبستگی در مطالعه بهزیستی روانی افراد بسیار مهم است. این نتایج می تواند راهگشای سیاست گذاری های پیشگیرانه و ارتقاء بهزیستی مادران وزنان قرار گیرد.