نام پژوهشگر: مهدی قهرمانی
زینب احمدی جعفر یعقوبی
هدف از این پژوهش طراحی الگویی کاربردی جهت استفاده از فناوری های سیار در ارائه خدمات ترویجی و آموزشی به کشاورزان و روستائیان بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کمی و کاربردی از نوع توصیفی- همبستگی است که به روش میدانی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را کشاورزان استان زنجان تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد و نمونهها به روش نمونه گیری چند مرحلهای با انتصاب متناسب با حجم انتخاب شدند(166= n). ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن توسط اعضای هیات علمی و کارشناسان با تجربه و پایایی آن نیز با استفاده از مطالعه پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (97/0-73/0) تایید شد. نتایج نشان داد که نگرش کشاورزان به نظام آموزش و یادگیری سیار مساعد بود. میانگین نمره دانش کشاورزان در مورد آموزش و یادگیری سیار 67/9 از 20 به دست آمد که نشان دهنده پایین بودن دانش آنها می باشد. مشخص شد بین متغیرهای سواد، درآمد، تعداد ابزار سیار مورد استفاده کشاورزان، درک از محدودیت ها و درک از مزایای یادگیری سیار با دانش کشاورزان در مورد یادگیری سیار ارتباط معنی دار مستقیمی وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس دانش و نگرش کشاورزان نسبت به یادگیری سیار در شهرستان های مختلف نشان دهنده تفاوت معنی دار بین کشاورزان شهرستان های مختلف استان بود. نتایج نشان داد دانش کشاورزان دارای سابقه شرکت در دوره یادگیری سیار به طور معنی داری بالاتر از دانش افراد فاقد سابقه شرکت در دوره یادگیری سیار می باشد. با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مشکلات دوره های آموزشی در 7 عامل شامل محتوای نامناسب و ضعف ارتباطی، تئوری بودن و عدم جذابیت دوره ها، کیفیت پایین و ضعف ارزشیابی، روشهای آموزشی ناسازگار با شرایط کشاورزان، مشکلات هزینه ای، کمبود تجهیزات و تسهیلات و اطلاع رسانی ضعیف و عدم تناسب با دانش قبلی خلاصه شد. نتایج همچنین نشان داد که تلفن همراه مناسبترین ابزار، ارسال پیامک مناسبترین شیوه انتقال اطلاعات و دوره های دانشی و اطلاعاتی مناسبترین دوره ها برای ارائه از طریق یادگیری سیار بودند
فاطمه مغانلو روح اله رضایی
در سال های اخیر توجه فراوانی از سوی محققان و صاحبنظران مختلف به نوآوری سازمانی به عنوان یکی از ارزشمندترین سرمایه های سازمانی و به مثابه وسیله ای برای ایجاد و حفظ مزیت رقابتی و روشی نو برای ایجاد ارزش در سازمان شده است؛ بر این اساس، چگونگی القاء و توسعه نوآوری سازمانی در سازمان ها و شرکت های مختلف و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آن اهمیت زیادی پیدا کرده است. با در نظر گرفتن مطالب اشاره شده، هدف این تحقیق توصیفی-همبستگی (از نوع تحلیل ماتریس واریانس- کوواریانس) تعیین سطح نوآوری سازمانی در شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آن بود. جامعه آماری این تحقیق را 280 نفر از اعضای شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی در استان زنجان تشکیل دادند که با توجه به جدول کرجسی- مورگان (1970)، یک نمونه 200 نفری از آنان از طریق روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب (شهرستان ها به عنوان طبقات) انتخاب شد. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد که روایی آنها از طریق دو شیوه روایی ظاهری و محتوایی (توسط اساتید دانشگاه و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان زنجان) و روایی سازه (شامل روایی همگرا، تشخیصی و منطقی از طریق انجام تحلیل عاملی تاییدی) و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد و برای سنجش پایایی آنها نیز از ضریب آلفای کرونباخ (در مرحله پیش آزمون) و پایایی ترکیبی (در مرحله آزمون مدل) استفاده شد. نتایج تحقیق در بخش توصیفی حاکی از آن بود که بیشترین فراوانی در خصوص دو مولفه اصلی نوآوری سازمانی شامل نوآوری تولیدی و نوآوری اداری متعلق به طبقه متوسط و در مورد مولفه سوم یعنی فرهنگ نوآوری مربوط به طبقه پایین بود. در مجموع، میانگین به دست آمده برای هر سه مولفه نوآوری سازمانی نشان داد که سطح نوآوری سازمانی در شرکت های مورد مطالعه پایین بود. در بخش استنباطی، بر اساس نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری مشخص شد که هر سه فرضیه ساختاری تحقیق مورد تایید قرار گرفته و سه سازه ساختار سازمانی، سرمایه فکری و فرهنگ سازمانی از اثر مثبت و معنی داری بر متغیر وابسته برخوردار بوده و در مجموع 68 درصد از واریانس نوآوری سازمانی در شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی استان زنجان را تبیین نمودند.