نام پژوهشگر: مسعود سهرابی
مسعود سهرابی علی بابایی
روش های متداول برای اندازه گیری ترکیبات بیولوژیکی و دارویی وقت گیر و پیچیده اند، نیاز به آماده سازی نمونه دارند و برای آنالیز در محل نامناسب هستند. از طرفی، بسیاری از الکترودهای اصلاح شده دارای معایبی مانند ناپایداری پاسخ الکترود در مدت زمان طولانی، کنده شدن حد واسط های موجود در سطح الکترود و عدم حساسیت کافی در نمونه های حقیقی هستند. بنابراین طراحی و ساخت الکترود های اصلاح شده جدید با کارایی بالا ضروری است. برای دست یابی به این مهم، در این تحقیق از نانو لوله های کربنی و نانو ذرات نیکل هیدروکساید با توجه به ویژگی ها و مزایای منحصر به فرد آن ها در اصلاح سطح الکترود ها برای تهیه نانو زیست حسگرهای الکتروشیمیایی برای بررسی رفتار الکتروشیمیایی و اندازه گیری هم زمان مقادیر کم ترکیبات بیولوژیکی استفاده شده است. در این مطالعه، برای اولین بار از الکترود اصلاح شده مذکور جهت اندازه گیری هم زمان مقادیر کم ال-دوپا-استامینوفن، اپی نفرین-پیروکسیکام استفاده شده است. بررسی های الکتروشیمیایی به وسیله روش های ولتامتری چرخه ای، ولتامتری پالس تفاضلی و کرونو آمپرومتری انجام شده است. در روش ولتامتری پالس تفاضلی، جریان پیک آندی ال-دوپا، یک رابطه ی خطی برای غلظت در گستره 1/0 تا 100 میکرو مولار نشان داد. دامنه خطی برای استامینوفن، از غلظت 06/0 تا 26 میکرو مولار به دست آمد. حد تشخیص روش برابر 076/0 میکرو مولار برای ال-دوپا و برابر 017/0 میکرو مولار برای استامینوفن محاسبه گردیده است. روش کرونو آمپرومتری نشان دهنده گستره خطی672-1 میکرو مولار بین جریان پیک آندی و غلظت ال-دوپا می باشد. رابطه خطی بین جریان پیک مربوط به استامینوفن و غلظت آن، در ناحیه 960-1 میکرو مولار مشاهده شد. حد تشخیص با استفاده از تکنیک کرونو آمپرومتری برای ال-دوپا µm21/0 و برای استامینوفن µm 25/0 محاسبه گردیده است. همچنین روش ولتامتری پالس تفاضلی، جریان پیک آندی اپی نفرین، یک رابطه خطی برای غلظت در گستره 1تا 220 میکرو مولار نشان داد. برای پیروکسیکام، دامنه خطی از 7/0 تا 75 میکرو مولار به دست آمده است. حد تشخیص روش برابر 29/0 میکرو مولار برای اپی نفرین و برابر 11/0 میکرو مولار برای پیروکسیکام محاسبه گردیده است. روش کرونو آمپرومتری نشان دهنده گستره خطی1000-1 میکرو مولار بین جریان پیک آندی و غلظت اپی نفرین می باشد. رابطه خطی بین جریان پیک مربوط به پیروکسیکام و غلظت آن، در ناحیه 800-1 میکرو مولار مشاهده شد. حد تشخیص با استفاده از تکنیک کرونو آمپرومتری برای اپی نفرین µm47/0 و برای پیروکسیکام µm 61/0 محاسبه گردیده است. پارامترهای موثر بر اندازه گیری شامل سرعت روبش پتانسیل، ph محلول و زمان تغلیظ، بررسی شده اند. مشخصات تجزیه ای الکترودهای اصلاح شده پیشنهادی تحت شرایط بهینه برای اندازه گیری گونه های مورد نظر، مورد ارزیابی قرار گرفته است. میزان مزاحمت احتمالی در اندازه گیری ترکیبات مورد مطالعه، در نتیجه حضور سایر گونه های موجود در نمونه های حقیقی مورد بررسی قرار گرفت و نشان داده شد که روش های ارائه شده عاری از مزاحمت اکثر گونه های مزاحم می باشند.
مسعود سهرابی سید علی محمد مدرس ثانوی
به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف نیتروژن (0، 25، 50 و100% حداکثر نیاز خالص گیاه) و تراکم های علف هرز تاج خروس (0، 4 و 28 بوته در متر در ردیف) روی دو ژنوتیپ لوبیا (لاین d81083 و رقم گلی) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در تابستان سال 1389 به اجرا در آمد. پس از آماده سازی زمین، بذرهای تلقیح شده لوبیا با باکتری ریزوبیوم به صورت خطی کشت گردیدند. هر واحد آزمایشی شامل چهار ردیف کاشت به طول 5/5 متر و فاصله بین ردیف ها 50 سانتی متر بود. بذرهای تاج خروس روی یک ردیف و به فاصله پنج سانتی متری از ردیف های لوبیا در عمق حدود یک سانتی متر کشت شدند. آبیاری به صورت بارانی در طول دوره کشت به صورت سه روز یک بار انجام می گرفت. تیمار کودی به صورت تقسیط شده (40% بعد از سبز شدن و 60% در ابتدای مرحله تشکیل غلاف) به کار برده شد. نتایج نشان داد که دو ژنوتیپ مورد مطالعه از نظر ارتفاع بوته، فعالیت آنزیم نیتروژناز، وزن ریشه، میزان کلروفیل، تعداد غلاف، تعداد بذر درغلاف، وزن 100 دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت با یکدیگر اختلاف معنی داری دارند. همچنین تیمار مقادیر مختلف نیتروژن و تراکم های مختلف تاج خروس بر کلیه صفات مورد بررسی لوبیا و تاج خروس اثر معنی دار نشان دادند. به طور کلی رقم گلی از فعالیت آنزیمی، وزن ریشه و تعداد بذر در غلاف بیشتری نسبت به لاین d81083 برخوردار بود. بیشترین وزن ریشه، کارآیی فتوسیستم ? و تعداد بذر در غلاف زمانی که 100 درصد حداکثر نیاز گیاه به نیتروژن برآورده شده بود به دست آمد. افزایش در تراکم تاج خروس سبب کاهش معنی داری در فعالیت آنزیمی، وزن ریشه، کارآیی فتوسیستم ? و تعداد بذر در غلاف گردید. علاوه بر این افزایش تراکم تاج خروس سبب کاهش رشد رویشی لوبیا از جمله سطح برگ و وزن خشک اندام هوائی شد. تعداد و وزن گره های تثبیت کننده نیتروژن نیز با افزایش تراکم تاج خروس کاهش یافتند. افزایش مصرف نیتروژن تا مرز 50 درصد سبب افزایش تعداد گره ها شد اما مصرف بیشتر از آن به کاهش گره زائی منجر گردید. در مجموع عملکرد نهائی رقم گلی بیش از لاین d81083 به دست آمد، هرچند که در هر دو ژنوتیپ عملکرد دانه متأثر از تیمار کودی و تراکم علف هرز به ترتیب افزایش و کاهش نشان داد.