نام پژوهشگر: منیر یارمحمدی پری
منیر یارمحمدی پری علی اکبر احمدی
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط توانمند سازی شناختی کارکنان با عملکرد سازمانی در وزارت بهداشت و درمان ، ستاد مرکزی تهران میباشد . جامعه آماری این پژوهش ، کلیه کارشناسان رسمی و قراردادی ستاد وزارت بهداشت میباشد که تعداد آنها 975 نفر بوده که پس از نمونه گیری تصادفی 220 نفر به عنوان جامعه هدف انتخاب شدند که 114 نفر از آنها زن و 106 نفر مرد بودند . روش پژوهش ، از نوع توصیفی کاربردی می باشد که اطلاعات از طریق پرسشنامه گرد آوری شده و همچنین از مطالعات کتابخانه ای ، نشریات ، اینترنت و .... و از طریق نرم افزارهای آماری spss و excel در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت که آمار توصیفی در سطح نمودارها ، جداول و خلاصه های آماری ( میانگین ، میانه ، انحراف معیار و غیره ) بوده و اختلاف بین متغیرهای مورد مطالعه بوسیله آزمون تحلیل واریانس سنجیده شده و برای سنجش اختلاف معنی داری از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است . برای سنجش ابعاد توانمند سازی شناختی کارکنان ( احساس معنی داری – احساس موثر بودن – احساس شایستگی – احساس داشتن حق انتخاب و اعتماد داشتن ) از پرسشنامه اسپریتزر و میشرا و برای عملکرد سازمانی ( با مولفه های پاسخگوئی و تکریم ارباب رجوع ) از پرسشنامه استیفن ای کوندری استفاده شده است . مقدمه : مهمترین و حیاتی ترین دارایی هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان است. کیفیت و توانمندی نیروی انسانی، مهمترین عامل بقاء و حیات سازمان است. نیروی انسانی توانمند، سازمان توانمند را به وجود می آورد. از نظر « دراکر » رشد اقتصادی مرهون توانمند کردن کارکنان فرهیخته است. سازمان توانمند محیطی است که کارکنان در گروه های مختلف، در انجام فعالیتها با یکدیگر همکاری می کنند. توانمندسازی کارکنان، محوری ترین تلاش مدیران در نوآفرینی، تمرکززدایی و حذف دیوان سالاری در سازمانها می باشد. توانمند کردن افراد موجب می شود تا مدیران و سازمان سریع تر و بدون اتلاف منابع به اهداف خود نائل شوند. توانمندسازی موجب می شود که کارکنان، سازمان و شغل را از آن خود بدانند و از کار کردن در آن به خود ببالند. بدون توانمندسازی، نه مدیران و نه سازمانها نمی توانند در درازمدت کامیاب باشند. از بعد روانشناختی نیز میتوان توانمند سازی را فرایند افزایش انگیزش درونی اجرای وظیفه دانست ( توماس و ولتهوس ،1990) (1) نتایج این تحقیق نشان می دهد همبستگی قوی ( 932% r = ) بین توانمند سازی شناختی کارکنان و عملکرد سازمانی که فرضیه اصلی میباشد وجود دارد. ونیز بین احساس معنی داری و حق انتخاب با عملکرد سازمانی رابطه معنی دار وجود ندارد . بین متغیر احساس موثر بودن ، احساس شایستگی و اعتماد داشتن با عملکرد سازمانی رابطه معنی دار وجود دارد . همچنین بین متغیرها احساس شایستگی دارای بیشترین میانگین (76/3 ) و کمترین میانگین در بین آنها مربوط به احساس موثر بودن ( 89/2) میباشد .