نام پژوهشگر: ایمان مصطفوی
ایمان مصطفوی ابراهیم عباسی
درآمد های حاصل از صادرات محصولات هیدروکربوری از جمله نفت و گاز نقش عمده و محوری در اقتصاد ، ثبات سیاسی و امنیت کشورهای تولید کننده ایفا می کند . کشورهای تولید کننده نفت و گاز اغلب در دسته بندی کشورهای در حال توسعه قرار می گیرند و برای دسترسی به منابع زیر زمینی خود تا حد زیادی نیازمند سرمایه گذاری ، مدیریت و تکنولوژی پیشرفت شرکتهای نفتی خارجی می باشند .از سوی دیگر شرکتهای نفتی بین المللی به دنبال امنیت سرمایه گذاری و سود پایدار و بلند مدت هستند . این دو دسته را قراردادهای نفتی به هم پیوند می زند که ضمن آن شرایط حقوق و تعهدات و منافع ملی هر یک از طرفین پیش بینی و توافق می شود . محدودیت های قانونی ، سوابق تاریخی ، پیشینه فرهنگی ، اوضاع سیاسی و اقتصادی و گروهی از عوامل دیگر موجب می شوند تا کشورها و شرکتهای نفتی در تنظیم روابط خود از قالبهای مختلف و متنوع قراردادی استفاده نمایند . به کارگیری یک قالب قراردادی خاص در بلند مدت می تواند شرایط را تا حد زیادی به نفع یا به ضرر کشورهای تولید کننده تغییر دهد . تحقیق حاضر ضمن مرور روشهای تامین مالی رایج در صنعت نفت و مقایسه آنها ، پس از بررسی نقاط ضعف و قوت هدف خود را پیشنهاد گزینه های مناسب برای کشور ایران قرار داده است .به این منظور در جهت انتخاب روشهای مناسب تامین مالی پروژه ها در صنعت نفت ایران در بخش بالادستی با توجه به قوانین و ساختار های سیاسی و بررسی موانع موجود و ارائه راهکارهایی جهت مرتفع نمودن آنها ، سه گزینه امتیازی ، مشارکت در تولید و بیع متقابل مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از مدل سلسه مراتبی ( ahp ) با هم مقایسه شده و در راستای آن ، مباحث مرتبط با موضوع تشریح گردیده است .جهت مقایسه سه نوع روش قرارداد طی سه مرحله تکمیل پرسشنامه توسط افراد متخصص و صاحب نظر در صنعت نفت و بکارگیری نرم افزار ec از معیار های درون قرارداد استفاده گردیده است و برای انتخاب آنها به روش علمی دلفی عمل شده است . این مقاله نشان می دهد که میزان ارجحیت تصمیم گیران برای روشهای تامین مالی در میادین مستقل و برای روشهای بیع متقابل ، مشارکت در تولید و امتیازی به ترتیب 3/63 ، 4/25 و 2/11 بوده و درمیادین مشترک 45 ، 49 و 6 می باشد