نام پژوهشگر: غلام حسین شریفی
سارا نجات بخش سعید شفیعیون
بخش ارزشمندی از میراث فرهنگی ایرانیان، همچنان در کنج کتابخانههای دنیا به صورت نسخههای خطی باقی مانده و غبار زمان بر آنها رنگ فرسودگی پاشیده است. احیاء و شناساندن این آثار، برای شناخت زوایای فرهنگی ایران بایسته است و علاوه بر اهمیتی که از جهت آگاهی ما از دانش و بینش گذشتگان دارد به سبب دربرداشتن ویژگیهای معنوی و زمانی دورۀ تألیف و همچنین تأثیری که در متون پس از خود دارد، از ارزش و اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. از میان این میراث فرهنگی در تاریخ ادبیات فارسی، سبک هندی (اصفهانی)، یکی از برجستهترین سبکهای ادبی است که بیش از یک سوم سهم تاریخ ادبیات را به خود اختصاص داده است و به تبع دارای متون با ارزشی می باشد که احیاء هر کدام از آنها در شناخت جریانات ادبی سودمند است. از آن جا که این سبک در شبه قارۀ هند جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده، بدیهیست بسیاری از متون با ارزش آن نیز در این سرزمین بالیده و به کمال رسیده است. منتقدان، دورۀ طلایی زبان و ادبیات فارسی در شبه قارۀ هند را عصر اورنگ زیب دانستهاند که با افول امپراتوری وی، خورشید تلألؤ زبان فارسی در این سرزمین به خاموشی میگراید. یکی از شاعران برجستۀ عصر اورنگ زیب، محمّد اکرم متخلص به غنیمت کنجاهی است که در سدۀ یازدهم هجری میزیسته است. از آثار او به دیوان و مثنوی نیرنگ عشق (قصۀ شاهد و عزیز، مکتب بند غنیمت) میتوان اشاره کرد. مثنوی نیرنگ عشق او منظومهای عاشقانه است که عشق مذکر را به تصویر میکشد. غنیمت کنجاهی این مثنوی را به خواهش عزیز، پسر حاکم سیالکوت در سال 1096 هـ .ق در بحر هزج مسدس محذوف (مفاعیلن مفاعلین مفاعیل) سرود. به دلیل ارزش و اهمیت این مثتوی در شبه قارۀ هند و نیز در سبک هندی (اصفهانی) تصحیح آن، اساس کار این پژوهش قرار گرفت. تصحیح این مثنوی در تحلیل و بررسی زوایای پنهان جامعۀ عصر اورنگ زیب راه گشاست و میتواند به بسیاری از ناگفته های آن دوران پاسخ دهد. از این مثنوی، 13 نسخۀ خطی در کتابخانههای سراسر کشور وجود دارد که در تصحیح آن در پژوهش حاضر، تنها 6 نسخۀ برجسته که بر اساس اصول نسخه گزینی انتخاب گردیده بود مورد استفاده قرار گرفت. شیوۀ تصحیح بینابین بوده، چنانچه هر کجا نسخۀ اساس دچار کاستی شده، نسخه بدلها به یاری مصحح آمدهاند. در روند تصحیح، برخی از فرضیههایی که در بادی امر به ذهن مخاطب خطور میکند مردود اعلام شده و برخی مورد تأیید قرار گرفته است. از جمله فرضیه های مردود آن است که مثنوی نیرنگ عشق در چارچوب قواعد دستور زبان فارسی سروده نشده در صورتی که شاعر، بسیاری از قواعد دستور زبان فارسی را رعایت کرده است. و نیز فرضیه دیگر یعنی عدم توجه فارسی زبانان به این مثنوی، صحیح به نظر نمی رسد چرا که توجه فارسی زبانان به این مثنوی چشمگیر است تا آن جا که شروحی چند بر آن نوشتهاند. لیکن دو فرضیۀ دیگر مورد تایید قرار گرفت از جمله: مثنوی نیرنگ عشق جایگاه ویژهای در تاریخ ادبیات دارد، چرا که سالها در مدارس شبه قاره تدریس میشده است و به دلیل آنکه در نهایت عشق مجازی به عشق حقیقی مبدل میگردد رنگ عرفان به خود میگیرد.