رسوبات پالئوزوئیک بالائی درشمال کرمان رخنمونهای گسترده ای داشته و شامل ماسه سنگ کوارتزیت ، دولومیت ، شیل، آهک و مارن می باشد که مجموع ضخامت این رسوبات 680 تا 860 متر متغیر می باشد (پروفیل های مطالعه شده). شناسایی نمونه های ماکروفسیل جمع آوری شده ازاین رسوبات درحدجنس تاگونه انجام گردیده که متعلق به فراسنین - فامنین و تورنزین می باشد. این فسیلها که دارای ارزش چینه شناسی می باشد با فسیلهای نقاط جهان از جمله استرالیا، آفریقا، افغانستان مقایسه گردید که شباهت کاملی دارند. از بازوپایان تعداد 6 جنس که به فراوانی یافت شده اند. مطالعات بیومتری انجام گردیده و نمودار پراکندگی و تجمع آنها نیز تهیه شده تاتنوع گونه ها و تعلق آنها به جنس های مربوطه مشخص گردد. ازنمونه ها سنگی تعداد 170 مقطع تهیه و رخساره های رسوبی آن تشخیص داده شده که نمایانگر این بوده که این رسوبات در محیطهای ساحلی گرم و خشک ساحلی کم عمق با ورود مواد تخریبی زیاد در دریائی کم عمق با رسوبات کربناته رسوب نموده که در اثر حرکات خشکی زائی هرسی نین حوزه وضع باثباتی نداشته و تغییرات رخساره ای زیادی راتحمل نموده است . سنگهای رسوبگذاری شده درشش کمربند (کمربند 4 تا 9 از تقسیم بندی ویلسون 1975) رسوب نموده است . تعدادی نمونه های کربناته را دراسیداستیک 10 درصد حل نموده و تعداد 8 جنس کنودنت شناسائی گردید که این نمونه ها متعلق به فراسنین و فامنین و تورنزین می باشد و بانمونه های گزارش شده از نقاط مختلف ایران _جیرود-خوش ییلاق) - آمریکا، استرالیا مقایسه گردیده و تائید دیگری برسن دقیق این رسوبات است . علاوه برآن قطعاتی از ماهیان زره دار شامل دندان-پولک -آرواره و قطعات زره آنها بدست آمده که متعلق به (dipnoans,actinopteggians.arthrodires) بوده و همین مهره داران اولیه درالجزایر، استرالیا، هند و تایلند نیزگزارش شده و شاهد دیگری بر گندوانائی بودن پلاتفورم ایران درزمان پالئوزوئیک می باشد. رسوبات کربناته پرمین(ناحیه مورد مطالعه) دریک حوضه کم عمق ولی گسترده رسوب نموده اند و فاقد هرگونه فسیل (ماکرو-میکرو) می باشد و نشانگر شرائط نامساعدی برای تجمع فسیل بوده است . باپسروی دریای پرمین دراواخر این دوره دربعضی نقاط لایه های بوکسیت برجای گذاشته شده است . پایه و اساس مطالعات رسوبات دونین - کربنیفر بیواستراتیگرافی می باشد. بدین ترتیب بامقایسه فسیلهای موجود دراین رسوبات می توان نتیجه گرفت که درمرکز و شمال ایران، افغانستان، الجزایر و غرب استرالیا پالئوزوئیک بالائی از موقعیت جغرافیای مشابهی برخوردار بوده و درحاشیه جنوبی اقیانوس پالئوتتیس واقع بوده و شمالی ترین بخش این قاره گندوانا راتشکیل می داده اند. علاوه برموارد فوق این طبقات رسوبی دارای مقدار فراوانی کوارتزیت ، ماسه ریخته گری باناخالصی کم و ذخیره قابل توجه می باشد که برای صنعت سرامیک ، شیشه، ریخته گری می توان مورد استفاده قرار گیرد. لایه های رسوبی فسفاته باضخامت متفاوت و درصد متغیری ازفسفات رسوبی (p205) وجود دارد که می تواند برای تهیه کودهای شیمیائی فسفاته مورد استفاده قرار گیرد.

بمنظور جداسازی کشت خالص یا مخلوطی از باکتریها که قادر به تجزیه فورفورال بوده و نسبت به آن مقاوم باشند کوشش به عمل آمده است و این اقدام به منظور تلقیح این کشت های میکروبی در سیستم های تصفیه پسابهای حاوی فورفورال انجام شده است . در این راستا نمونه های متنوعی از نقاط مختلف آلوده به فورفورال و نقاط غیر آلوده تهیه گردید. رعایت تنوع در نقاط نمونه گیری امکان دسترسی به کشت هایی منطبق با شرایط منطقه ای را فراهم آورده و نیز بررسی نقش حضور فورفورال در انتخاب باکتریهای تجزیه کننده آن را میسر می سازد. آنگاه عمل غنی سازی و انتخاب به هزینه فورفورال و 2 - فوروئیک اسید (اولین متابولیت حاصل از تجزیه میکروبی فورفورال) به عنوان تنها منبع کربن و انرژی، در مورد همه نمونه ها انجام شد که منجر به جداسازی کشت های مخلوط پایداری گردید که قادر به تجزیه فورفورال و 2 - فوروئیک اسید به عنوان تنها منبع کربن و انرژی بودند. در بررسی نقش عصاره مخمر در غنی سازی این کشت ها به هزینه فورفورال و 2 - فوروئیک اسید، کشت های مخلوط پایداری بدست آمد که به شرط حضور عصاره مخمر قادر به تجزیه فورفورال و 2 - فوروئیک اسید به عنوان تنها منبع کربن و انرژی بودند. در پی سنجش پتانسیل سازش این کشت ها به تجزیه و تحمل مقادیر بیشتر فورفورال، مقاومترین و سریع ترین کشت های تجزیه کننده فورفورال انتخاب گردید و کوشش خالص تجزیه کننده فورفورال از کشت های مخلوط انجام شده و 3 باکتری گرم منفی به اسامی 28y,49,68 بدست آمد. باکتری های اول و دوم قادر به مصرف فورفورال (1500ppm) به عنوان تنها منبع کربن و انرژی بوده و باکتری سوم به شرط حضور حداقل 10ppm عصاره مخمر قادر به مصرف فورفورال (1800 ppm) به عنوان تنها منبع کربن و انرژی می باشد. بررسی تاثیر فورفورال بر مدت مرحله سکون رشد این کشت ها، تشکیل و مصرف 2 - فوروئیک اسید در مراحل مختلف رشد آنها، و نیز مقایسه تجزیه فورفورال در کشت های خالص و مخلوط، بخشی از نتایج این تحقیق می باشد. سنجش همراه فورفورال و 2 - فوروئیک اسید طی مراحل مختلف رشد و در محیط کشت توسط hplc انجام شد که نتایج آن با رسم منحنی نشان داده شده است .