نام پژوهشگر: سید فرزاد حسینی بهبهانی
سید فرزاد حسینی بهبهانی حیدرعلی شایانفر
اولین و عمومی ترین روش در بهبود نوسانات فرکانس پائین سیستم های قدرت استفاده از پایدارکننده های سیستم قدرت یا pss هاست که در مورد نوسانات مربوط به مدهای بین ناحیه ای سیستم های بزرگ جواب خوبی نمی دهد و لذا نیاز به انواع دیگری از پایدارکننده ها در کنار pss ها مشهود است . پیشرفت الکترونیک قدرت و امکان استفاده از امپدانی های متغیر در سیستم های قدرت ایده اصلی در توسعه پایدارکننده های مبتنی بر facts می باشد که به این منظور بکار گرفته می شوند. از تصمیمات اولیه در طراحی این پایدارکننده ها، انتخاب مجل نصب و سیگنالهای کنترلی آنهاست که بسته به شرایط باری و وضعیت سیستم متفاوت خواهند بود. چون در این مرحله، پارامترها ساختار پایدارکننده ها، دقیقا مشخص نبوده و امکان تشکیل سیستم حلقه بسته وجود ندارد، طراحی ها روی سیستم حلقه باز انجام می گیرند و لذا تحلیل مدال می تواند برای این منظور بکار رود. روش معمول این تحلیل که بر پایه محاسبات روی مقادیر ویژه و بردارهای ویژه ماتریس حالت کامل سیستم می باشد، در سیستم های قدرت بزرگ با مشکل مواجه می باشد، چرا که محاسبات روی ماتریسهای بزرگ غالبا با دقت کافی همراه نبوده و حتی مریومترین روشها همچون or نیز جوابهای قابل اعتماد نخواهند داد. برای غلبه بر این مشکل، شکل مرتبه کاسته ای از تحلیل مدال بدست آمده و توسعه یافته است که ضمن داشتن دقت کافی، میزان محاسبات لازم را نیز به شکل قابل توجهی کاهش می دهد. این روش روی یک سیستم نمونه به منظور انتخاب بهترین محل نصب و سیگنالهای کنترلی دو نوع کاربردی پایدارکننده های مبتنی بر facts تشریح شده است .
هادی فخری وحید طباطبایی وکیلی
از آنجایی که محیط های انتقال در سیستم های مخابراتی هیچگاه ایده ال نیستند و هر محیط انتقال مخابراتی عمدتا دارای پهنای باند محدودی است در نتیجه بدلیل این محدود بودن پهنای باند کانالهای مخابراتی تداخل بین سمبل ها (isi) بوجود می آید. بدین ترتیب که به دلیل محدودیت پهنای باند شکل موج سیگنال ارسالی تغییر می کند و در صورتیکه سرعت ارسال اطلاعات نسبت به پهنای باند بالا باشد، تداخل بین شکل موج ها پدید می آید. این تداخل باعث می شود تا در صورت عدم استفاده از متعادل ساز درگیرنده احتمال بوجود آمدن خطا در تشخیص سمبل های فرستاده شده توسط فرستنده زیاد باشد. هدف از این پروژه پیشنهاد روشهایی برای کاهش این خطاهاست : در این پروژه سعی کرده ایم تا کانالهایی به دلیل پیچیدگی مشخصات کانال توسط فیلترهای خطی قابل متعادل سازی نیستند را توسط انواع دیگری از متعادل سازها اصلاح کنیم. برای این منظور ابتدا از یک شبکهء انتشار معکوس با پارامترهای یادگیری و جنبش ناگهانی ثابت استفاده کرده ایم و ملاحظه شده است که سرعت همگرایی نسبتا کند است . برای رفع این مشکل از یک کنترل کنندهء فازی برای افزایش سرعت همگرایی استفاده کرده ایم و با این تمهیدات سرعت را 10 تا 15 بار افزایش داده ایم. شبکهء انتشار معکوس بعلاوهء فازی پیشنهاد شده را بر روی انواع کانالهای غیرمینیمم فاز. غیرخطی، با نویز غیرگاوسی، متغیر با زمان و مینیمم فاز آزمایش کرده ایم. نویز غیرگاوسی استفاده شده از نوع نویز لاپلاس می باشد که نویزی از نوع ضربه ای است و مدل کانال غیرخطی مورد استفاده عبارت از اضافه کردن هارمونیکهای مرتبهء بالاتر به کانال خطی است . همچنین بعد از پیاده سازی کامپیوتری شبکهء rbf با روش یادگیری کمترین مربعات متعامد، بدست آمده از شبکهء انتشار معکوس بعلاوهء فازی را با شبکهء rbf مقایسه کرده ایم و نشان داده ایم که سرعت شبکهء پیشنهاد شده بالاتد از rbf است . این بدان معنی است که بار محاسباتی شبکهء انتشار معکوس بعلاوهء فازی از نظر تعداد flpos پایین تر از شبکهء rbf است . همچنین تعمیم شبکه انتشار معکوس بعلاوه فازی به سیگنالدهی مختلط پیشنهاد شده است و مقایسه ای بین استفاده از دو شبکهء انتشار معکوس حقیقی برای قسمت حقیقی و موهومی سیگنال و استفاده از یک شبکهء انتشار معکوس مختلط انجام شده است . از آنجائیکه موجکها می توانند بعنوان تقریب زنندهء جهانی توابع بکار بروند از شبکهء موجک برای متعادل سازی کانالهای مخابراتی استفاده کرده ایم. همچنین با استفاده از مفاهیم تئوری و معیارهای مختلف برای اندازه گیری میزان موفقیت متعادل سازی خطی. روشی برای تصمیم گیری در استفاده یا عدم استفاده از متعادل سازهای خطی بدست آورده ایم.
سید فرزاد حسینی بهبهانی عبداله خسروی
چکیده ندارد.
سید فرزاد حسینی بهبهانی سکینه پالیزیان
چکیده ندارد.