نام پژوهشگر: عاطفه اژدری
عاطفه اژدری محمود محمدطاهری
یکی از روشهای بررسی فعالیتهای مغزی ثبت سیگنالهای الکتریکی از نقاط خاصی از پوست سر است که به نواز مغز یا eeg موسوم است . این روش به دلیل اطلاعات قابل توجهی که از فعالیتهای مغزی به دست می دهد و همچنین به خاطر سهولت کار و غیرتهاجمی بودن مورد توجه پزشکان و محققین قرار گرفته است . عمده ترین کاربرد تشخیصی نوار مغز در پزشکی مربوط تشخیص ، اثبات و مراقبت های طی درمان در بیماری صرع است . امواج صرعی در نوار مغز به صورت امواج تیز و متمایز از زمینه نمایانگر می شوند. تلاشهای زیادی برای تشخیص خودکار امواج صرعی در نوار مغز صورت گرفته است ولی از آنجا که تمامی روشهای ارائه شده همراه با خطا می باشند هنوز تشخیص قطعی توسط متخصصین صورت می گیرد و این روشها عمدتا برای کمک به متخصصین در تشخیص موارد مشکوک و همچنین خلاصه کردن ثبت های طولانی مدت به کار گرفته می شوند. برای دستیابی به نتایج بهتر و کاهش خطا روشهای مختلفی از سوی متخصصین به کار گرفته شده که تفاوت عمده آنها در نوع مشخصاتی است که از سیگنال eeg استخراج شده و مورد پردازش قرار می گیرد. در این پایان نامه روشهای گوناگون تحلیل نوار مغز براساس نوعی مشخصات استخراج شده از سیگنال دسته بندی شده اند. این روشها عبارتند از روشهایی که صرفا از حوزه زمان استفاده می کنند، روشهایی که صرفا از مشخصات حوزه فرکانس و طیف توان استفاده می نمایند، روشهایی که تواما از مشخصات حوزه زمان و مشخصات حوزه فرکانس استفاده می نمایند و روشهای زمان فرکانسی شامل تبدیل ویولت و توزیع ویگنرویل که هر یک از روشهای فوق به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته اند و از این میان سه روش خاص پیاده سازی شده و سپس بر روی هر یک اصلاحاتی انجام گرفته است . نهایتا روش جدیدی از ترکیب روشهای قبلی بدست آمده که از دقت و حساسیت بسیار خوبی برخوردار است . از آنجا که اطلاعات خام مورد استفاده در تمامی روشها یکسان است ، می توان کارایی روشهای گوناگون پیاده سازی شده را با یکدیگر مقایسه کرد. بر طبق نتایج به دست آمده روشی که تواما از مشخصات حوزه زمان و مشخصات طیف توان سیگنال استفاده می کند بهترین نتایج را دارا است . پس از این روش ، روش تبدیل ویولت است که نتایج خوبی را در یافتن رویدادهای صرعی ارائه می نماید. روش توزیع ویگنرویل نتایجی ضعیف تر از دو روش قبل به دست می دهد و نهایتا اینکه ترکیب مناسب روشهای فوق موجب بهبود محسوس نتایج می گردد.
عاطفه اژدری محمدعلی شفیعا
مواد زائد جامد، جدایی ناپذیر زندگی انسان است . افزایش جمعیت ، توسعه فعالیت های بشر، کمبود منابع رشد آگاهی های عمومی نسبت به مسائل بهداشتی و زیست محیطی، لزوم تجهیز مدیریت مواد زائد را به ابزار امروزی آشکار می سازد. برنامه ریزی استراتتژیک که در غرب سابقه علمی نیم قرنه و در ایران مفهومی تازه آشناست ، مسئولین یک مجموعه را در تدوین و توافق روی خطوط بلندمدت فعالیت یا همان استراتژی ها ترغیب و یاری میکند. استراتژیها با توجه به قوت و ضعفهای مجموعه، برای استفاده از فرصتها و غلبه بر تهدیدهای محیط بیرون تدوین می شوند و زیر مجموعه ها را در طراحی، انتخاب و اجرای برنامه های کوتاه مدت جهت استفاده بهینه از منابع کمک می کند. استراتژیهای هر مجموعه به شرایط آن بستگی دارد، اگر چه امکان الگوگیری و استفاده از تجربه ها نیز وجود دارد. مجموعه مورد نظر این تحقیق سازمان خدمات شهری است که امور مدیریت مواد زائد جامد را بر عهده دارد. جایگاه اولویت بندی و انتخاب نیز، استراتژیهای این سازمان است . در این تحقیق ضمن در نظر گرفتن روشهای گوناگون انتخاب و اولویت بندی، با توجه به ماهیت و شرایط سازمان مذکور دو روش الکترو آی.ساو از گروه مدلهای جبرانی در تصمیم گیری های چند معیاره انتخاب شد. آنگاه براساس معیارهای مورد نظر کارشناسان، بوسیله برنامه های کامپیوتری دو روش فوق الذکر بر گزینه ها اعمال و نتایج استخراج و تجزیه و تحلیل شدند. به علت گردآوری اطلاعات از کل جامعه تصمیم گیری، لزوم و امکان تحلیلهای آماری روی داده ها وجود نداشت . اولویت بندی حاصل، جهت سناریونویسی برای فعالیتهای آینده سازمان به کار می رود. سناریو، به بقا و توسعه سازمان در مواجهه با تحولات آینده توجه دارد. در راستای این تحقیق می توان به تعمق در تعیین معیارهای گویاتر ارزیابی و اولویت بنید استراتژیهیا این سازمان پرداخت و برنامه ریزی های استرتژیک دیگر سازمان های عمومی و دولتی در این کشور را مورد بررسی قرار داد.