نام پژوهشگر: امیر مهدوی
مجید اولیایی منصور هاشمی
تحقیقات متعددی تاکنون ثابت کرده اند که استفاده از راهبردهای خوانش تاثیر عمده ای در درک متن زبان آموزان دارد. اما مطالعه در مورد روش آموزش تعاملی که در آن راهبردهای خوانش بصورت مستقیم آموزش داده میشود در ایران بسیار محدود و یا اصلا انجام نشده است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخش بودن احتمالی روش آموزش تعاملی راهبرد محور بر درک متن انگلیسی و همچنین آگاهی فراشناختی زبان آموزان بزرگسال ایرانی است. در انجام این تحقیق دو گروه با دو روش تدریس متفاوت مورد بررسی و مقایسه قرار میگیرند: گروه اول شامل دسته ای از زبان آموزان است که در آموزش مهارت خوانش انگلیسی به آنها از روش آموزش تعاملی راهبرد محور استفاده میشود و گروه دوم از روش سنتی گرامر-ترجمه. هر دو گروه از 9 زبان آموز تشکیل شده اند که در سطح متوسط مهارت زبانی قرار دارند. این تحقیق همچنین شامل یک آزمون استاندارد درک متن انگلیسی است که از آن برای سنجش سطح مهارت درک متن زبان آموزان قبل و بعد از دوره آموزش مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین از یک پرسشنامه برای سنجش میزان آگاهی فراشناختی دانش آموزان قبل و بعد دوره آموزش استفاده می شود. سومین ابزار برای انجام تحقیق حاضر متون متنوع انگلیسی برای استفاده در دوره آموزشی در دو گروه است. تجزیه و تحلیل کمیتی نتایج بدست آمده از آزمون درک متن انگلیسی و پرسشنامه سنجش فراآگاهی از طریق آمار توصیفی و t-test و paired-test انجام می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد هر دو گروه آموزش تعاملی راهبرد محور و آموزش سنتی گرامر-ترجمه به یک اندازه در بهبود سطح مهارت خوانش دانش آموزان ایرانی موثربودند اما سطح آگاهی فراشناختی دانش آموزانی که در گروه آموزش تعاملی بودند بصورت معناداری در مقایسه با دانش آموزان گروه آموزش سنتی افزایش پیدا کرد.
معصومه تجویدی مسعود ختیتی ثابت
در نتیجه ی ادعای تراسکات (1996) که ارائه بازخورد تصحیحی در نوشتار زبان دوم را نه تنها بی فایده بلکه مضر دانسته، بحث درباره ی اهمیت ارائه بازخورد در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. این ادعا پاسخ فریس (1999) را به دنبال داشته که خود منجر به پدید آمدن تحقیقات رو به رشد تجربی بوده که فایده بازخورد را بررسی کرده اند. بر این اساس، مطالعه ی حاضر تاثیردو نوع بازخورد (مستقیم و غیر مستقیم) بر شش نوع غلط (زمان فعل ،انتهای کلمه ،انتخاب کلمه ،ساختار جمله، حرف تعریف و حروف اضافه ) را در بین 41 دانشجوی سطح متوسط زبان مورد بررسی قرار می دهد تا مشخص شود که آیا ارائه با زخورد تصحیحی منجر به بهبود در درستی نوشتار در کوتاه مدت و بلند مدت می شود. مطالعه حاضر به این نتیجه رسید که با زخورد غیر مستقیم تاثیر مثبت در استفاده از فعل ،انتهای کلمه ، ساختا ر جمله و حرف تعریف درهردو دوره ی کوتاه و بلند مدت داشته است. اما در انتخاب کلمه هیچ تاثیری د ر هر دو دوره نداشته و در حرف اضافه هم تنها در کوتاه مدت تاثیرش را حفظ کرده است. با وجود اینکه با زخورد مستقیم تاثیر معنی داری بر بهبود در استفاده از پایان کلمه ، حرف اضافه ، حرف تعریف و ساختا ر جمله در کوتاه مدت داشته است ، اما این تاثیر در بلند مدت حفظ نشده است. به علاوه، هیچ تاثیر مثبتی بر استفاده ی درست از فعل و کلمات در هیچ دوره ی زمانی مشاهده نشد. در پایان، گروه بازخورد غیر مستقیم نسبت به گروه بازخورد مستقیم در تاثیربر کل غلط ها بهتر عمل کرده است. همچنین مطالعه حاضر استفاده از استراتژی خودداری، در نتیجه ی بازخورد ارائه شده را در نظر گرفته و در پایان به این نتیجه رسیده است که با وجود تمایل به استفاده ه از این استراتژی، ارائه ی بازخورد تصحیحی همچنان یکی از عوامل تأثیر گذار در افزایش صحت نوشتاری دانش آموزان است.
سیده صدف عظیمی امیر مهدوی
هدف از انجام این مطالعه ، بررسی اثرات استفاده از استراتژی های شناختی یعنی "نت برداری" و "زیر خط کردن" بر روی عملکرد درک مطلب زبان آموزان ایرانی می باشد. به این منظور، 60 زبان آموز دختر سال چهارم دبیرستان از طریق آزمون پیشرفت زبان انگلیسی (نلسون)، از یک جامعه آماری بزرگتر انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی به سه گروه که هر گروه شامل ?0 دانش آموز همسان بود، تقسیم شدند: دو گروه آزمایش(گروه "نت برداری" و "زیر خط کردن") و یک گروه کنترل . چگونگی استفاده از استراتژی " نت برداری و زیر خط کردن" در قالب متونی که برای تمام گروه ها مشابه بود، به دو گروه آزمایش آموزش داده شدند، در حالیکه گروه کنترل فقط placebo دریافت نمود. طول دوره آزمایش برای دو گروه آزمایش ?0 هفته بود. سپس تمامی زبان آموزان سه گروه در آزمون درک مطلب که برای سه گروه یکسان بود، شرکت نمودند. میانگین دو گروه آزمایش و گروه کنترل از طریق آزمون تحلیل واریانس یکطرفه مقایسه گردیدند. نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد که زبان آموزانی که از استراتژی های " نت برداری و زیر خط کردن" استفاده کرده بودند،عملکرد بهتری نسبت به زبان آموزان گروه کنترل داشتند (p<.05) . بعلاوه، گروه آزمایشی که بر روی استراتژی " نت برداری" آموزش دیده بود، نسبت به گروه " زیر خط کردن"، پیشرفت بیشتری داشت، اما تفاوت این دو گروه آزمایش از لحاظ آماری قابل توجه نبود(p>.05) . در نتیجه می توان این طور بیان کرد که استراتژی های "نت برداری و زیر خط کردن" ،تاثیرات مثبتی بر روی میزان درک مطلب زبان آموزان ایرانی داشته اند.
میترا قابل جو امیر مهدوی
چکیده : مهارت خواندن? بعنوان یکی از مهمترین مهارت های زبان دانشگاهی? توجه زیادی را در امر آموزش زبان خارجه به خود جلب کرده است. بعلاوه? تست ها به طور مرتب به منظور ارزشیابی از عملکرد آکادمیک زبان آموزان به کار گرفته می شوند. این تحقیق به بررسی تاثیر آموزش راهبرد های تست زنی بر روی عملکرد زبان آموزان ایرانی در آزمون های بین المللی از قبیل آیلتس و تافل می پردازد. بر اساس نمرات پیش آزمون آیلتس? 60 زبان آموز در سطح متوسط (مرد و زن) از رشته های مختلف تحصیلی شامل مهندسی کامپیوتر? مهندسی الکترونیک? مهندسی مکانیک? حسابداری و مهندسی شیمی برای این مطالعه انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی به دو گروه تقسیم گردیدند(یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش). به گروه آزمایش (تعداد=30 نفر) ? راهبرد های تست زنی عمومی و تخصصی آموزش داده شد? در حالیکه گروه کنترل (تعداد=30 نفر)? هیچگونه تعلیم خاصی در زمینه راهبرد های تست زنی دریافت ننمودند. پس از طی 12 جلسه آموزش راهبرد های تست زنی برای گروه آزمایش? هر دو گروه در آزمون پایانی آیلتس و تافل شرکت نمودند. نتایج حاصل از اجرای آزمون t دو نمونه ای مستقل ? تفاوت قابل ملاحظه ای را بین عملکرد دو گروه در آزمون های پایانی نشان داد. در حالیکه دو گروه در ابتدای دوره? از لحاظ مهارت زبانی همسان بودند? گروه آزمایش در هر دو آزمون پایانی نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری داشت. این نتایج دلالت بر این دارد که بین راهبردهای تست زنی و عملکرد در آزمون? رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین یافته ها? حمایت از آموزش و آماده سازی معلمان زبان خارجه برای فراهم آوردن راهبرهای تست زنی در کلاس را تایید و پیشنهاد می نمایند .
زهرا مجیب بهزاد برکت
اکثر افراد موافق این مطلب اند که تفکر و خوانش انتقادی در زمره مهارتهای اساسی به شمار می روند.با این وجود آنها با روشهای مناسب جهت بهبود این توانایی ها آشنایی ندارند.در این میان بسیاری از انگلیسی آموزان ایرانی نیز آموزش کافی در زمینه ی تفکر و خوانش انتقادی،مباحثه منطقی و یا بیان استدلالی عقایدشان را دریافت نمی کنند.در امتداد مطالعات انجام شده در کلاس های آموزش زبان انگلیسی که اهمیت خوانش انتقادی و به کارگیری متون ادبی را تایید می کنند (ویدوسن1983،والاس 2005) ،این تحقیق به کار بستن عملی روش خواننده محور در آموزش داستان های کوتاه به انگلیسی آموزان ایرانی مورد بررسی قرار میدهد.در این رویکرد از دفتر ثبت وقایع که فرصت های مناسبی جهت خوانش انتقادی متون ادبی ارائه می کرد استفاده شد.دفتر ثبت وقایع ابزاری ساده و مستقیم است که زبان آموزان را به کشف و ورود به افکار و احساساتشان هنگامی مشغول به خواندن یک اثر ادبی هستند،تشویق می کند.روش متداول سنتی و رویکرد جدید خواننده محوردر آموزش داستان های کوتاه انگلیسی در دو کلاس سطح متوسط زبان انگلیسی در یکی از آموزشگاههای زیان در شهر رشت به کار برده شد.در گروه آزمایش(n=29)،رویکرد خواننده محور دنبال شد که در آن دانش آموزان ملزم به داشتن دفتر ثبت وقایع بودند و در این گروه مدرس تنها نقش راهنما را ایفا می کرد.در مقابل در گروه کنترل(n=28)،مدرس مرکز اصلی کلاس بود و زبان آموزان را جهت رسیدن به یک تفسیر"درست" از داستان هدایت می کرد.یک پرسشنامه جهت سنجش توانایی خوانش انتقادی انگلیسی آموزان ایرانی پس از بررسی سوالات ارائه شده توسط محققان در این زمینه و مشورت خواستن از اساتید مربوطه با درجه ی اعتبار 85%(کرنباخ،( ?=0.85 تدوین شد.این پرشسنامه شامل 30 سوال و 5 گزینه برای هر سوال بود که در ابتدای تحقیق به دو گروه ارائه شد.پس از آن زبان آموزان بر روی 8 داستان کوتاه که 20 ساعت آموزش در کلاس را در پی داشت کار کردند. داستان در شکل کامل و اصلی خود ارائه شدند.محقق بر آن بود تا تفاوتها را در زمینه ی خوانش انتقادی،انگیزه برای مطالعه ی بیشتر متون ادبی انگلیسی و نیز توانایی درک مطلب دو گروه را بررسی کندنتایج نشان دادند که هر دو گروه در خوانش انتقادی داستان کوتاه پیشرفت قابل توجهی داشتند،گرچه تفاوت بین دو گروه به لحاظ آماری معنی دار نبود.همچنین در مقایسه با ابتدای تحقیق هر دو گروه تفاوت معنی داری برای مطالعه ی بیشتر متون ادبی نشان دادند.در پایان گروه آزمایش عملکرد بهتری در زمینه ی درک مطلب نشان داد.
امیر مهدوی بتول تقی پور
معدن فلدسپار بیداخوید در جنوب غرب شیرکوه یزد، به فاصله 70 کیلومتری شهر یزد قرار گرفته است. این منطقه از لحاظ موقعیت زمین شناختی در زون ایران مرکزی و بخشی از کمربند آتشفشانی ارومیه-دختر قرار دارد. معدن فلدسپار بید اخوید در مجاورت سنگ های گرانیتی شیرکوه و آهک های سازند جمال به سن پرمین واقع شده است. با توجه به مطالعات پتروگرافی سنگ های غالب این معدن ترادف ماسه سنگ و آرن های گرانیتی می باشند که در رده بندی فولک در محدوده لیت آرنایت و آرکوز قرار می گیرند. کانی های اصلی سازنده این ماسه سنگ ها شامل کوارتز، آلبیت، مسکوویت، ایلیت، ژوراسیت، ارتوکلاز، تورمالین و کلریت می باشد. گردشدگی و جورشدگی ضعیف در ماسه سنگ ها نشان دهنده نزدیک بودن این ماسه سنگ ها به نیز وجود این کانی ها را در این ماسه سنگ ها تایید می xrd سنگ منشا می باشد. نتایج حاصل از مطالعات نماید . با توجه به شواهد صحرایی، مطالعات پتروگرافی و مقایسه ترکیب کانی شناسی ماسه سنگ ها با گرانیت شیرکوه، به نظر می رسد تنها توده گرانیتی شیرکوه نقش مهمی را در خاستگاه خاک صنعتی بید اخوید داشته است. بررسی های زمین شیمیایی نشان داده است که ماسه سنگ ها ترکیب کوارتز آرنایت دارند. ماسه سنگ های فلدسپاری بیداخوید از دیدگاه محیط زمین ساختاری در محدوده زون فرورانش قرار میگیرد. براساس نمونه های موجود دارای دگرسانی متوسط تا زیاد می باشند نمودار سه تایی (cia) اندیس دگرسانی شیمیایی حضور درصد بالایی از پتاسیم در ماسه سنگ ها را تایید می کند که درصد بالای پتاسیم cao:na2o:k2o نشان دهنده کاهش یا افزایش برخی ،xrf منشا پوسته ای این سنگ را مشخص می کند. بررسی نتایج آنالیز عناصر موجود در ماسه های دگرسان شده نسبت به گرانیت شیرکوه است. بیشترین میزان تغییرات مربوط به می باشد، فراوانی این عناصر در نمونه های رسوب بیشتراز نمونه های گرانیتی است. fe و al و si و k عناصر الگوی بهنجار شده تغییرات عناصر نادر خاکی نمونه های ماسه ها و گرانیت ها نشان دهنده غنی شدگی شدید می باشد، الگوی این تغییرات در ماسه ها و گرانیت های میزبان hree ها و تهی شدگی در lree در بر روی 3مورد از نمونه های ماسه ای و ? d و ? o مشابه می باشد. همچنین مطالعات ایزوتوپ پایدار 18 2مورد از نمونه های گرانیت شیرکوه نشان دهنده نقش غالب آب های جوی در ماسه های بیداخوید است.
نصرا روزبه راد مسعود خلیلی ثابت
ارتباط میان عوامل ایجاد علاقه ی موقعیتی و درک متن خواندن زبان آموزان ایرانی در سطح متوسط از نظر تاریخی، پژوهشگران برای سال های بسیار زیادی ( از زمان dewey در سال 1913 تا به کنون) کوشیده اند آن چنان تعریف و / یا نظریه ی جامعی درباره ی مفهوم علاقه ارائه دهند که به کمال در بر دارنده ی ماهیت اصلی آن باشد. اگرچه عموماً علاقه به عنوان رابطه ای تعاملی بین یک فرد و جنبه های خاص محیط اطراف وی تعریف می شود (krapp, 1999)، محققان به روش های گوناگونی درباره ی این مفهوم اندیشیده اند. علاوه بر این، بسیاری از محققان دو نوع اساسی این مفهوم را از هم متمایز نموده اند: علاقه ی شخصی یا فردی در مقابل علاقه ی موقعیتی (ainley, 2006; hidi, 2000; schraw & lehman, 2001). مشکل اصلی در بیشتر این مطالعات، بافت محیطیِ تحقیق است که اکثراً محدود به محیط یادگیری زبان اول می باشد. بررسی علاقه ی موقعیتی در یک محیط یادگیری زبان خارجه در ایران، یعنی جایی که این مفهوم مورد بررسی قرار نگرفته ، مطالعه ی پیش رو را در ارائه ی دیدگاهی جدید به حوزه ی آموزش زبان حائز اهمیت نموده است. مطالعه ی حاضر سعی بر این داشت تا ارتباط میان عوامل متفاوت علاقه ی موقعیتی و جنسیت، انگیزه ی خوانشی و نحوه ی عملکرد در درک متن را در میان 70 زبان آموز سطح متوسطه ی ایرانی که در موسسه ای خصوصی مشغول به یادگیری زبان بودند بررسی کند. مفهوم علاقه ی موقعیتی در این مطالعه به عنوان علاقه ای مورد استفاده قرار گرفت که توسط فاکتورهای متنی خاص و ارتباطشان با جنبه هایی از سیستم ارزشی و ترجیحاتیِ شرکت کنندگان این تحقیق، برانگیخته می شود. این مفهوم با استفاده از پرسشنامه ی منابع علاقه ی موقعیتی اندازه گیری شد. برای جمع آوری اطلاعات و در طول پنج جلسه ی متوالی، دو پرسشنامه (پرسشنامه ی منابع علاقه ی موقعیتی و پرسشنامه ی انگیزه برای خواندن) به همراه چهار متن درک مطلب به شرکت کنندگان داده شد که به دنبال هر یک از این متون، سه تمرین مفهومی آمده است (درست/ غلط، چند گزینه ای، و یادآوری مکتوب). برای آزمودن فرضیه ی صفرِ عدم وجود ارتباط معنادار میان منابع علاقه ی موقعیتی و درک متن (h0: r=0) در ? < .05 ، از تحلیل رگراسیون چند متغیره استفاده شد. همچنین برای تست فرضیه های صفرِ عدم وجود ارتباط سیستماتیک میان منابع علاقه ی موقعیتی و جنسیت شرکت کنندگان به اضافه ی انگیزه ی خوانش آن ها، از تحلیل مربع خی استفاده شد. تمام مفروضات مورد نظر برای این تست های آماری مناسب بود و ضرائب همبستگی به دست آمده معنادار نبودند. نتایج این تحقیق برای معلمان و نویسندگان کتب آموزشی ایرانی در محیط یادگیری زبان خارجه سودمند است زیرا می تواند در توسعه ی تکنیک های انتخاب مطالب مورد نیاز کلاسی به ایشان کمک کند؛ به طوری که متون انتخاب شده برای بهبود درک متن دانش آموزانِ محیط های یادگیری زبان خارجه، بیشتر به روی ویژگی های خاص متنی ای تمرکز کنند که علاقه ی این یادگیرنده ها را بر می انگیزاند.
معصومه مهری بهزاد برکت
گرایش از گرامر به توانش ارتباطی در یادگیری زبان سبب شد که محققان زبانی به جستجوی بهترین روش های تدریس عناصر کاربردی زبان به منظور ارتقا آگاهی کاربردی در زبان دوم برای دانش آموزان در یادگیری زبان دوم یا زبان خارجه برآیند. به همین منظور، اولین و مهمترین هدف این تحقیق بررسی تاثیر نسبی دو نوع آموزش مبتنی بر وردی، آموزش فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی و آموزش فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی همراه با بازخورد، در یادگیری ساختارهای درخواست های تحمیلی بوده است. هدف دیگر این تحقیق بررسی تاثیر احتمالی تفاوت های فردی، انگیزه و سطح زبانی، بر روی توجه دانش آموزان به ساختارهای تعدیل درخواست در دو گروه تحت آموزش بوده است. این تحقیق با سه کلاس دست نخورده که به صورت تصادفی به گروهای کنترل،گروه آموزشی فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی و گروه آموزشی فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی همراه با بازخورد، تخصیص یافتند. تمام شرکت کنندگان این سه گروه، ابتدا به یک پرسشنامه انگیزش پاسخ داده و سپس در یک امتحان تعیین سطح شرکت نمودند. علاوه بر آن به منظور بررسی تاثیر آموزش بر یادگیری تعدیل های درخواستی، پیش آزمون و پس آزمون و آزمون با تاخیر از تست نوشتاری گفتمان برگذار شد. عملکرد دانش آموزان در تست گفتمان نوشتاری توسط دو شخص زبان اصلی نمره گذاری شد. نتیجه پیش آزمون هیچ تفاوت معناداری بین گروه های مذکور نشان نداد. دوره آموزش ده جلسه به طول انجامید و تمامی شرکت کنندگان گروه های آموزش، گروه ارتقای آگاهی و گروه ارتقای آگاهی همراه با بازخورد، در زمان کلاس خود آموزش میدیدند. در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی مبنی برنوع درخواست کردن دریافت نمی کرد. سپس عملکرد دو گروه تحت آموزش با گروه کنترل در پس آزمون و آزمون با تاخیر مقایسه شد. نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که عملکرد دو گروه تحت آموزش در پس آزمون و آزمون باتاخیر به طور معناداری بهتر از گروه کنترل بوده است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که گروه آموزشی فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی همراه با بازخورد عملکرد بهتری نسبت به گروه آموزشی فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی داشتند. بعلاوه، نتیجه ضریب همبستگی بین پس آزمون شرکت کنندگان دو گروه تحت آموزش و عوامل انگیزش نشان داد که سه عامل: انگیزه درونی، عناصر انتظاری و قدرت انگیزش، بسیار مرتبط با نتیجه عملکرد زبان آموزان در تست نوشتاری گفتمان می باشند. اما هیچ رابطه معناداری بین نتیجه عملکرد زبان آموزان در پس آزمون و سطح زبانی آنها در هیچ یک از گروه های تحت آموزش دیده نشد.نتایج این تحقیق تاثیر مثبت آموزش در یادگیری کاربردی زبان انگلیسی در ایران را نشان می دهد و همچنین نشان دهنده تاثیر بیشتر فعالیت های مرتبط با ارتقای آگاهی زمانی که با بازخورد همراه باشند می باشد. و در آخر، می توان نتیجه گرفت که سه عامل انگیزشی اشاره شده در بالا بسیار مرتبط به توجه زبان آموز به ویزگی های کاربردی زبان مقصد می باشد اما سطح زبانی زبان آموز تاثیری بر توجه آنها به ویزگی های زبان مقصد ندارد.
معصومه تجویدی مسعود خلیلی ثابت
در نتیجه ی ادعای تراسکات (1996) که ارائه بازخورد تصحیحی در نوشتار زبان دوم را نه تنها بی فایده بلکه مضر دانسته، بحث درباره ی اهمیت ارائه بازخورد در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. این ادعا پاسخ فریس (1999) را به دنبال داشته که خود منجر به پدید آمدن تحقیقات رو به رشد تجربی بوده که فایده بازخورد را بررسی کرده اند. بر این اساس، مطالعه ی حاضر تاثیردو نوع بازخورد (مستقیم و غیر مستقیم) بر شش نوع غلط (زمان فعل ،انتهای کلمه ،انتخاب کلمه ،ساختار جمله، حرف تعریف و حروف اضافه ) را در بین 41 دانشجوی سطح متوسط زبان مورد بررسی قرار می دهد تا مشخص شود که آیا ارائه با زخورد تصحیحی منجر به بهبود در درستی نوشتار در کوتاه مدت و بلند مدت می شود. مطالعه حاضر به این نتیجه رسید که با زخورد غیر مستقیم تاثیر مثبت در استفاده از فعل ،انتهای کلمه ، ساختا ر جمله و حرف تعریف درهردو دوره ی کوتاه و بلند مدت داشته است. اما در انتخاب کلمه هیچ تاثیری د ر هر دو دوره نداشته و در حرف اضافه هم تنها در کوتاه مدت تاثیرش را حفظ کرده است. با وجود اینکه با زخورد مستقیم تاثیر معنی داری بر بهبود در استفاده از پایان کلمه ، حرف اضافه ، حرف تعریف و ساختا ر جمله در کوتاه مدت داشته است ، اما این تاثیر در بلند مدت حفظ نشده است. به علاوه، هیچ تاثیر مثبتی بر استفاده ی درست از فعل و کلمات در هیچ دوره ی زمانی مشاهده نشد. در پایان، گروه بازخورد غیر مستقیم نسبت به گروه بازخورد مستقیم در تاثیربر کل غلط ها بهتر عمل کرده است. همچنین مطالعه حاضر استفاده از استراتژی خودداری، در نتیجه ی بازخورد ارائه شده را در نظر گرفته و در پایان به این نتیجه رسیده است که با وجود تمایل به استفاده ه از این استراتژی، ارائه ی بازخورد تصحیحی همچنان یکی از عوامل تأثیر گذار در افزایش صحت نوشتاری دانش آموزان است.
نرگس کمالی مسعود خلیلی ثابت
this studyinvestigated therelations between examinees’ academic knowledge and theirperformanceonreading section of ielts and toefl (ibt) through using generalizabilitytheory. g-theory was utilized to investigate the effects of subtest, test items, participants and academic background on the reliability of ielts and toefl (ibt) score. tosamplethe subjectsofthissurvey,a placement testwasadministered to119studentsstudyingat intermediatelevelof ielts and toefl preparatory courses. 96 of them passed the testandwere put in the three academic background groups, humanities, natural sciences and mathematics, and were given the reading tests.
امیر مهدوی ابراهیم راستاد
چکیده ندارد.