نام پژوهشگر: زهره حمیدی
زهره حمیدی عبدالحمید علیزاده
دراین پایان نامه، تثبیت گروه های چلیدامات و 2-آمینو پیریدین را روی نانو ذرات طلای با قطر حدود 2 نانو متر طراحی کردیم. بررسی ما در این زمینه با اصلاح سطح نانو ذرات طلای آلکان تایولی حامل گروه های انتهای چلیدامات و 2-آمینو پیریدین آغاز شد و در ادامه قابلیت کمپلکس شدن این نانو ساختارهای اصلاح شده با یون های فلزی مورد مطالعه قرا گرفت. قابلیت کمپلکس شدن این نانو ذرات اصلاح شده هشت تایی احاطه شده با گروه های چلیدامات و 2-آمینو پیریدین با یون های فلزی مختلف از قبیل مس ii، کبالت ii، روی ii، منگنز ii، نیکل ii، سرب ii و نقره i با استفاده از تکنیک های tem و uv-vis بررسی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، با افزایش محلول آبی حاوی یون های فلزی سنگین (مس ii، کبالت ii و روی ii) به نانو ذرات احاطه شده با چیلیدامات محلول در تتراهیدروفوران، پل های چلیدامیک اسید-یون فلزی-چلیدامیک اسید بین نانو ذرات ایجاد می شود که منجر به تجمع نانو ذرات می شود. این امر توسط مقایسه شکل های tem (قبل و بعد از کمپلکس شدن) ثابت می شود. در بررسی دیگری مشاهده شد با افزایش محلول آبی حاوی یون نقره i به نانو ذرات احاطه شده با 2-آمینو پیریدین محلول در متانول، یک کمپلکس پایدار 1+2 در شرایط ملایمی ایجاد شده است. این امر توسط مقایسه شکل های tem و طیف جذبی نوری از سوسپانسیون کلوئیدی قبل و بعد از افزایش یون های فلزی ثابت می شود. به محض افزایش یون نقره یک پیک جذبی قوی در ناحیه حدود 520 نانومتر دیده می شود که این ویژگی مربوط به نانو ذرات بالای 2 نانومتر است و تجمع نانو ذرات را ثابت می کند. با گذشت زمان این پیک جذبی به سمت طول موج های بلندتر جابجا می شود که این امر افزایش تجمع را نشان می دهد. علاوه بر جذب نوری آزمایش های tem تجمع بین نانو ذرات را به واسطه ایجاد کمپلکس 1+2 با یون نقره i ثابت می کند.
محمود صوتی خیابانی زهره حمیدی
کاروتنوئیدها یکی از مهمترین رنگدانه های مصرف شده در صنایع غذایی و سایر صنایع می باشند که بوسیله برخی از قارچ های رشته ای و مخمرها تولید می شوند. به علت اینکه نئوروسپورا اینترمدیا رشد سریع و آسانی دارد و میسلیوم این قارچ محتوی پیگمان های کاروتنوئیدی است. در این مطالعه، بهینه سازی شرایط رشد و ارزیابی محرک های موثر تولید زیستی کاروتنوئیدها برای افزایش تجمع آن به وسیله این قارچ بررسی شد. برای این منظور، ابتدا شرایط رشد این ریزسازواره در محیط مشخص وگل (vogel) به وسیله روش سطح پاسخ بهینه شد. طرح مکعب مرکزی وجهcube design= fcd) (face centered با سه متغیر وابسته به نام های اندازه تلقیح (cfu/ml104،106× 5 و 107)، درجه حرارت (24، 31 و 38 درجه سانتی گراد) و زمان گرمخانه گذاری (2، 4 و 6 روز)، استفاده و اثرات این متغیرها روی تولید توده زیستی از گونه نئورسپورا اینترمدیا ارزیابی شد. سپس در شرایط بهینه رشد، زمان تحریک نوری پس از گرمخانه گذاری در تاریکی انتخاب و تحریک نوری برای چند دقیقه و نوردهی مداوم در درجه حرارت و زمان های گرمخانه گذاری در طول تاریکی و نوردهی روی تولید کاروتنوئید به وسیله نئورسپورا اینترمدیا بررسی گردید. از اینرو، بهترین شرایط گرمخانه گذاری برای تولید زیستی کاروتنوئید ارزیابی شد. در مراحل بعدی، اثر زمان اضافه کردن پنی سیلین به عنوان محرک تولید کاروتنوئید و اثر روش های مختلف خشک کردن روی پایداری کاروتنوئید تولید شده مطالعه گردید. برای مصرف ضایعات خرما به عنوان بستر برای تولید کاروتنوئید، بهینه سازی کشت بر سوبسترای پیچیده (ضایعات خرما) ضروری است. لذا، در این مرحله طرح مرکب مرکزی central composite design=ccd)) شامل 18 آزمایش با سه متغیر مستقل: ph (50/4، 00/5، 75/5، 50/6 و 00/7)، مقادیر منابع نیتراتی (00/1، 50/1، 50/2، 50/3 و 00/4 گرم بر لیتر) و فسفاتی (00/1، 00/2، 50/3، 00/5 و 00/6 گرم بر لیتر) استفاده و اثراتشان روی تولید توده زیستی از نئورسپورا اینترمدیا ارزیابی شد. در نهایت، در شرایط بهینه حاصل، اثر هوادهی بر تولید کاروتنوئید در فرمانتور مجهز به سیستم هوادهی موردارزیابی قرار گرفت. شرایط عملکرد بهینه حاصل از معادله درجه دو مدل rsm، اندازه تلقیح cfu/ml106× 5، درجه حرارت 31 درجه سانتی گراد و زمان گرمخانه گذاری 4 روز بود. نتایج نشان داد که تجمع کاروتنوئید با افزایش زمان تحریک نوری تا 8 دقیقه افزایش یافت (p<0.001). از اینرو، این زمان به عنوان زمان تحریک نوری بعد از گرمخانه گذاری در تاریکی انتخاب شد. مقایسه داده ها در درجه حرارت و زمان های مختلف نشان داد که بیشترین تولید زیستی کاروتنوئید در طی گرمخانه گذاری تحت تاریکی و روشنایی به ترتیب در oc 6 برای 35 ساعت و oc 6 برای 48 ساعت رخ داد. همچنین تولید رنگدانه در گرمخانه گذاری تحت روشنایی بیشتر از گرمخانه گذاری تحت تاریکی بود. از اینرو، نور مداوم به دنبال تاریکی در oc 6 برای 48 ساعت به عنوان بهترین شرایط گرمخانه گذاری انتخاب شد. نتایج نشان داد که پنی سیلین می تواند تولید زیستی کاروتنوئید را در نئورسپورا اینترمدیا تحریک کند و بهتر است پنی سیلین در اواسط فاز لگاریتمی یا بعد از این زمان به کار برده شود. همچنین این مطالعه نشان داد که تفاوت معنی داری در بین روش های خشک کردن به کار برده شده وجود دارد (p<0.001)، به طوری که میسلیوم خشک شده به وسیله مایکروویو بالاترین مقادیر کاروتنوئید را در مقایسه با سایر روش های خشک کردن داشت. شرایط عملکرد بهینه حاصل از معادله درجه دو مدل rsm، ph 75/5، مقدار نیتروژن 5/2 گرم بر لیتر و مقدار فسفات 5/3 گرم بر لیتر بود. همچنین این تحقیق نشان داد که تجمع کاروتنوئید با افزایش سرعت هوادهی تا vpm 5/1 افزایش یافت.(p<0.001) از اینرو، این سرعت به عنوان بهترین سرعت هوادهی برای تولید زیستی کاروتنوئید در فرمانتور انتخاب شد.
زهره حمیدی محمد حسین ستاری
این پایان نامه شامل سه فصل می باشد که در فصل اول به ارائه مقدمات لازم برای آمادگی جهت مطالعه فصلهای بعدی پرداخته شده است. در فصل دوم به ارائه مفاهیمی از میانگین پذیری (انقباض پذیری) تقریبی و روابط بین این مفاهیم می پردازیم و سرانجام در فصل سوم تعمیم های تقریبی از میانگین پذیری مشخصه ای را ارائه داده و چند مثال در این مورد بیان می کنیم. همچنین در این فصل میانگین پذیری مشخصه ای تقریبی را برای برخی از گروه های موضعاً فشرده و نیم گروه های گسسته بررسی می کنیم. در این پایان نامه ثابت می کنیم که یک جبر باناخ میانگین پذیر ضعیف-ستاره است اگروتنهااگر میانگین پذیر مشخصه ای تقریبی است اگروتنهااگر انقباض پذیر مشخصه ای تقریبی است. بعلاوه نمونه هایی ارائه شده است که نشان می دهند میانگین پذیری مشخصه ای تقریبی، میانگین پذیری مشخصه ای یکنواخت تقریبی یکنواخت را نتیجه نمی دهد.
محسن رادی سلیمان عباسی
در این مطالعه، از سامانه های میکروامولسیونی بر پایه لسیتین به عنوان روشی جدید، برای استخراج روغن کلزا استفاده گردید. برای این منظور، ابتدا امکان تشکیل میکروامولسیون با استفاده از سورفاکتانت ها و کمک-سورفاکتانت های مختلف بررسی شد. آنگاه، سورفاکتانت لسیتین و کمک-سورفاکتانت 1-پروپانل به عنوان بهترین مواد جهت تشکیل میکروامولسیون با آب-روغن کلزا انتخاب گردیدند. سپس، نمودار های شبه سه فازی میکروامولسیون های روغن کلزا/لسیتین:پروپانل/آب رسم شدند و اثر نسبت لسیتین:پروپانل، غلظت نمک، نوع نمک، ph و دما بر شکل گیری آن ها ارزیابی شد و نتایج نشان دادند که افزودن نمک، مناطق آب- در- روغن دیاگرام های فازی را افزایش داد، درحالی که تغییر ph تاثیری بر آن ها نداشت. همچنین، سطح زیر نمودار میکروامولسیون تک فاز در تمام سامانه های میکروامولسیونی به دست آمده با فرمولاسیون های مختلف، با افزایش دما افزایش یافت. نتایج حاصل از تکنیک پراکنش نوری پویا نیز نشان دادند که اندازه ذرات میکروامولسیون ها در تمام موارد زیر 10 نانومتر بود. بنا بر نتایج به دست آمده، سامانه های میکروامولسیونی با نسبت لسیتین:پروپانل 67:33 و 40:60 برای استخراج روغن انتخاب گردیدند و از روش سطح پاسخ و روش یک فاکتور در هر زمان برای به دست آوردن شرایط بهینه استخراج استفاده گردید. فاکتورهای دما، زمان استخراج، سرعت به هم زدن و نسبت حلال:دانه کلزا به عنوان متغیرهای این طرح ها مورد بررسی قرار گرفتند. روش سطح پاسخ برای مدل کردن تأثیر متغیر ها بر شرایط استخراج مناسب نبود و به همین دلیل، شرایط استخراج با بررسی هر فاکتور به شکل مستقل بهینه سازی شد. به این ترتیب، بیشترین بازده استخراج (6/82%) در شرایط دمای c°60، به مدت 1 ساعت و نسبت پیش مخلوط:دانه کلزا 1:6 و بدون هم زدن به دست آمد. همچنین، استخراج روغن در دمای °c35، به مدت 5/0 ساعت، نسبت پیش مخلوط:دانه کلزا 1:6 و بدون هم زدن و با بازده استخراج 7/66% امکان پذیر بود. پس از آن، روغن کلزای به دست آمده در شرایط مختلف استخراج که بیشترین بازده را داشتند، جهت بررسی شاخص های کیفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزیابی کیفیت روغن های استخراج شده با روش میکروامولسیون نشان داد که روغن های استخراج شده عدد پراکسید کم تر، اسیدیته بالاتر، محتوای پایین فسفر و لسیتین را در مقایسه با روغن های استخراج شده با استفاده از هگزان داشتند. در ضمن، آزمون های انجام شده بر سامانه های پیش مخلوط استخراج نشان دادند که این سامانه ها قابلیت استفاده مجدد را برای حداقل سه استخراج متوالی دارا می باشند. به طور کلی با توجه به نتایج پژوهش حاضر، سامانه های میکروامولسیونی بر پایه لسیتین پتانسیل بسیار خوبی برای استفاده به عنوان روشی ایمن برای استخراج روغن دارا می باشند.