نام پژوهشگر: محمدرسول گلشن فومنی
شیما رئیسی سعید معدنی
آمار بالای همسرآزاری و ابعاد گستردۀ آن در کلان شهر تهران مهمترین انگیزۀ انتخاب این موضوع توسط پژوهشگر بود. برای انجام این تحقیق از نظریۀ ساترلند که با عنوان نظریۀ یادگیری اجتماعی از آن یاد می شود استفاده شد و برخی از نکات مورد توجه نظریه های دیگر هم در این نظریه به تناسب اصول و مبنای نظریۀ ساترلند جای داده شد. این موارد عبارتند از خرده فرهنگ خشونت که بر تجربۀ فرد از خشونت تاکید دارد و نابرابری اجتماعی زنان و مردان که در نظریۀ فمینیستی مورد توجه قرار گرفته است. این تحقیق با روش پیمایشی و استفاده از پرسشنامه انجام شد و جمعیت نمونه از دو گروه از زنان تشکیل شد. گروه اول، زنانی بودند که به مراجع قضایی مراجعه نکرده بودند و 90 نفر بودند. گروه دوم هم از زنانی تشکیل شده بود که به مراجع قضایی مراجعه کرده بودند و 30 نفر بودند. انتخاب نمونه به شیوۀ تصادفی ساده بود و پیش از تحلیل داده ها، روایی پرسشنامه با یک پرسشنامۀ اولیه که توسط 30 نفر پر شد با آلفای کرونباخ تامین شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و ضرایب کرامر، اسپیرمن و پیرسون در مواقع مقتضی استفاده شد. تحلیل عاملی و تحلیل مسیر برای سنجش اعتبار محتوایی تحقیق و مدل تحقیق مورد استفاده قرار گرفت و برای مقایسۀ گروهها از آزمون تی مستقل کمک گرفته شد. نتایج نشان داد که دو گروه مورد مطالعه در خشونتهایی از نوع توهین، احساس ناامنی و ترساندن تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. اما تهدید، اجبار، ایجاد محدودیت و خشونت فیزیکی تفاوت معناداری در گروه داشت. عوامل اصلی تاثیر گذار بر اعمال خشونت هم تحصیلات مردان، وضعیت اقتصادی خانواده، نوع اقتدار در خانوادۀ خاستگاه مردان، ارزشهای مردان، میزان روابط اجتماعی مردان و رضایت از زندگی زنان بود.
حشمت اله فتاحی چالانچی محمدرسول گلشن فومنی
تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایوان انجام گرفته است. نظریه های گیدنز، کلمن، فوکویاما، جانسون، لوهمان، رابرت پاتنام و... مبانی نظری تحقیق را تشکیل داده اند. چارچوب نظری تحقیق از نظریه جانسون گرفته شده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات پیمایشی توصیفی می باشد. نمونه حجم 248 نفر از جامعه آماری 700 نفری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایوان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری شده و با نرم افزار spss20 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است. نتایج نشان داد که از مجموع عوامل مطرح شده بین متغیرهای صراحت، صداقت، سهیم کردن، تمایلات همکاری جویانه، اطمینان، اعتماد کردن، سنت گرایی، پایبندی مذهبی و پایگاه اقتصادی با اعتماد اجتماعی رابطه معنا داری وجود دارد. و بین متغیرهای وسایل ارتباط جمعی، محل سکونت، جنسیت با اعتماد اجتماعی رابطه معنا داری وجود ندارد. مفاهیم کلیدی: اعتماد اجتماعی، صراحت، صداقت، سنت گرایی، اطمینان
محسن جوکار سید رضا معینی
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): این پژوهش با هدف «بررسی تفاوت و اشتراک در نگرش و شدت تمایل والدین دارای فرزند (منطقه 3 و 20 شهر تهران) به داشتن فرزند دیگر»با روش توصیفی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه والدین دارای فرزند شهر تهران بوده است.در این پژوهش از روش تلفیقی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و اتفاقی استفاده شده است.از شهر تهران،دو منطقه از شمال و جنوب(منطقه 3 و منطقه 20) گزینش شده، آن گاه از هر منطقه نمونه آماری به صورت اتفاقی انتخاب شده است.برای سهولت در تحقیق (والدینی که دارای 1 یا 2 فرزند بودند،انتخاب شدند).تعداد جامعه آماری 1053142نفر بوده است.حجم نمونه براساس فرمول کوکران384 نفر محاسبه شده است.بدین ترتیب از هر منطقه 192 نفر گزینش شده است. با کمک پرسشنامه ای که با تأیید نظر استاد راهنما، توسط محقق تدوین شد، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. به منظور تحلیل داده ها از آزمون کای اسکویر برای سنجش متغیرهای تحقیق و نیز از آزمون ضرایب همبستگی و t مستقل استفاده شده است. یافته های تحقیق نتایج حاکی از آن است، با توجه به01/0> p متغیرهای سن زنان، سن ازدواج، سطح تحصیلات، درآمد زوجین، سقط جنین، جنسیت فرزند اول،تمایل همسر برای داشتن فرزند از دو جنس، تعداد مطلوب فرزند و ترجیح جنسی با تمایل والدین به داشتن فرزند دیگر رابطه دارد.بین اشتغال زنان با تمایل والدین به داشتن فرزند دیگر در منطقه 20 رابطه معنادار بدست نیامد. هر چه تعداد مطلوب فرزند،ترجیح جنسی، سطح تحصیلات، اشتغال زنان و تمایل همسر برای داشتن فرزند از دو جنس،کمتر باشد،تمایل والدین به داشتن فرزند دیگر کمتر است. هر چه تعداد سقط جنین کمتر باشد تمایل والدین به داشتن فرزند دیگر بیشتر است.بین نگرش والدین در دو منطقه 3 و 20 در مورد متغیرهای تمایل همسر برای داشتن فرزند از دو جنس، تأثیر نظر اطرافیان، تأثیر اعتقاد مذهبی، اعتقاد داشتن به رزق و روزی فرزند، کمک اقتصادی بودن فرزندان تفاوت معنادار حاصل شد و تأثیر این متغیرها و ارزش اقتصادی فرزندان در منطقه 20 بیشتر بوده است. کلید واژه ها: نگرش، باروری، تمایل به فرزندآوری بعدی، والدین منطقه 3 و 20 شهر تهران
بهرام مومنی محمدرسول گلشن فومنی
تلاش به منظور ایجاد رفاه، ارتقاء معیشت و دستیابی به زندگی بهتر از جمله اهداف اجتماعی بشر به منظـور ماندگاری در کلیه عرصه های سکونتگاهی میباشد. از اینرو افراد در راستای فرار از مشکلات و تنگناهای موجـود در محلِ سکونت خویش و همچنین برخورداری از خوشبختی و آنچه که حق طبیعی انسـان بـرای ادامـه زنـدگی قلمداد می گردد؛ به فضای سکونتگاهی دیگر مهاجرت می کنند. در راستای این روند جمعیتی؛ روستائیان به منظور استفاده از امکانات معیشتی- رفاهی و نیز در جهت یافتن شغل و ایجاد درآمد مکفی، به سمت شهرها و دیگر مراکز اقامتگاهی کشور مهاجرت می کنند. در این مسیرِحرکت، عموماً افراد روستایی تمایـل دارنـد بـه سـمت مراکـزی رهسپار شوند که علاوه بر رفع نیازمندی هـای اقتصـادی - اجتمـاعی آنـان؛ ایـن فضـای جدیـد بتوانـد جوابگـوی احساسات و ادراکات فرهنگی- هویتی آنها نیز باشد. در این پژوهش که با رویکرد تحلیلی – توصیفی انجام گرفته-است؛ تلاش است با تکیه بر مطالعات کتابخانـه ای و میدانی، به بررسی و تحلیل عوامل موثر بر مهاجرت در کوهدشت که از شهرستان های استان لرستان است پرداخته شود از این رو برای سنجش این مهم فرضیاتی تعیین گردیده که کلیه این فرضیات نیز تعیین شده است. این تحقیق حاکی از آن است که عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و طبیعی در مهاجرت از شهرستان کوهدشت موثر بوده اند. دراین میان، حدود 80 درصد از مهاجرین مورد مطالعه عوامل اقتصادی از جمله جستجوی شغل و دستیابی به درآمد بیشتر را مهمترین دلیل کوچ خود ذکر کرده اند.