نام پژوهشگر: بهروز اعتباری
حسین صفرعلیزاده ناصر اسدی
چکیده پهنه بندی پتانسیلی کارست کوه شتری، با هدف شناسایی و استفاده از منابع آبی جدید در منطقه بشرویه (شمال غرب خراسان جنوبی)انجام گرفت.بدین منظور، هشت لایه اطلاعاتی، شامل لیتولوژی، شیب، پوشش گیاهی، تراکم شکستگی، تراکم آبراهه، فاصله از شکستکی، فاصله از محل تخلیه و اختلاف ارتفاع با محل های تخلیه، با استفاده ازاطلاعات رقومی ماهواره ای، نقشه های زمین شناسی، نقشه های توپوگرافی، و اطلاعات صحرایی، با اِعمال قضاوت کارشناسی، به صورت نقشه های معیارطبقه بندی شده،در محیط gis تهیه گردید. تحلیل روندهای موجود در روابط بین کلاسهای طبقه بندی شده ی برخی نمایه ها، با تعداد و دبی چشمه های کارستی، انطباق و هماهنگی با واقعیات حاکم بر منطقه را تأیید نمود. آنگاه لایه ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، بر اساس میزان اهمیت نسبی، وزن دهی شدند.سپس با استفاده از روش همپوشانی شاخص، نقشه های مربوط به هر لایه با هم تلفیق شده و در نهایت نقشه پهنه بندی پتانسیلی منابع آب کارستی منطقه تهیه گردید. همخوانی نتایج مقایسه نقشه پهنه بندی با واقعیت های موجود در منطقه، شامل موقعیت و دبی چاه ها و قنوات، لیتولوژی، آرایش پدیده های زمین شناسی، و سیستم های توسعه کارست، موید صحت خروجی مدل است. تحلیل حساسیت، به دو روش ایجاد خطا و تغییر اوزان نمایه ها، و ارزیابی اثرات آن بر مدل، به لحاظ کیفی و کمّی انجام گردید. این بررسی، حاکی از اهمیت نسبی لایه های فاصله و اختلاف ارتفاع از محل تخلیه در مقایسه با سایر نمایه ها، و در عین حال کفایت دقت دستگاه های متداول gpsدر انجام اندازه گیری های مربوطه می باشد. بررسی شواهد لیتولوژی، تکتونیکی و هیدروژئولوژی حاکم بر کوه شتری، مانند جنس و ضخامت سازندها، شرایط ساختاری، و تعداد و میزان دبی چشمه ها، چاهها و قنوات، به ظاهر، دال بر تفاوت سیستم توسعه کارست در دو یال شرقی و غربی کوه شتری، به صورت غلبه سیستم افشان در شرق و غلبه سیستم مجرایی در غرب است. در پایان، انجام مطالعات اکتشافی ژئوفیزیکی و حفاری های اکتشافی، مطالعات ردیابی، و تحقیق بیشتر در خصوص تحلیل حساسیت، برای نیل به اطلاعات تکمیلی، پیشنهاد گردیده است.
زهرا رحیم زاده کیوی علی شهیدی
مدیریت سفره های آب های زیرزمینی در سالیان اخیر با توجه به تغییرات اقلیمی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اینکه آبهای زیرزمینی یکی از منابع اصلی تامین آب شرب، کشاورزی و ... در محدوده ی مطالعاتی سرایان می باشد، لذا توجه به امر مدیریت در سفره های آب زیرزمینی بسیار حائز اهمیت می باشد. در این مطالعه به منظور مدیریت بر آبخوان سرایان واقع در استان خراسان جنوبی با استفاده از نرم افزار gms v.6 شبیه سازی کمی در دو حالت ماندگار و ناماندگار انجام شد. با توجه به بیلان آب زیرزمینی محاسبه شده برای این آبخوان، پارامترهای ورودی و خروجی به مدل کمی تعریف شد. حالت ماندگار درماه مهر 86 که روند تغییرات سطح ایستابی نوسانات کمتری داشته و حالت ناماندگار از مهر86 تا شهریور89 در طی 36 گام زمانی یک ماهه در نظر گرفته شد. بعد از اجرای مدل در حالت کمی تحلیل حساسیت و واسنجی براساس بیلان آب زیرزمینی تعریف شده، انجام شد که درحالت ماندگار هدایت هیدرولیکی و در حالت ناماندگار به آبدهی ویژه حساسیت نشان داد. با انجام واسنجی، بیلان آب زیرزمینی در مدل تغییر کرده و مقادیر تعریف شده برخی پارامترها که می بایست ثابت بماند از قبیل تغذیه به سفره، تخلیه از چاهها و ... تغییر یافت. براین اساس مدل gms قادر به شبیه سازی صحیح یک آبخوان تحت شرایط تنش های وارده نمی باشد. براساس نتایج حاصل شده مقدار کسری مخزن شبیه سازی شده 11 میلیون مترمکعب می باشد که براساس کسری مخزن محاسبه شده از پارامترهای ورودی و خروجی این مقدار 26 میلیون مترمکعب در سال است که اختلاف 15 میلیون مترمکعبی را در سال دارد. همچنین سایر پارامترهای قرار داده شده در معادله ی بیلان نیز تغییر کرده است. براساس همین بیلان بدست آمده وضعیت آتی آبخوان شبیه سازی و مقدار 7 مترافت سطح ایستابی در قسمت های شمال و شمال شرق آبخوان تا 5/0 متر در قسمت خروجی آبخوان برای مدت 6 سال پیش بینی گردید. در مدل کیفی mt3d نیز به علت نداشتن آمار مربوط به پارامترهای کیفی فقط روند تغییرات tds (غلظت کل نمکهای محلول) بررسی شد و نتایج حاکی از همبستگی بین افت سطح ایستابی و افزایش مقدار tds داشت. طی دوره ی 6 ساله افزایش مقدار tds به میزان 5500 میلی گرم بر لیتر در محدوده ی آبخوان بخصوص در شمال و شمال شرق پیش بینی شد.
علیرضا روح الهی علی شهیدی
بشر از دیرباز به دنبال راهی جهت برآورد تجربی پارامترهای مدنظر خود در زمینه های مختلف بوده و با تقریب مناسبی این مقادیر تجربی را پذیرفته است. توسعه مناسب و بهره برداری بهینه از منابع آب زیرزمینی بستگی به صحت تعیین پارامترهای هیدرولیکی آبخوان دارد. یکی از آزمایشات پرهزینه ای که به همین منظور صورت می گیرد، آزمایش پمپاژ است. برای تفسیر داده های افت – زمان حاصل از این آزمایش، از روش های گرافیکی و تحلیلی گوناگونی با توجه به نوع سفره، استفاده می گردد. در این تحقیق، از سه روش، نیومن، تایس اصلاح شده و آزمایش برگشت، جهت تفسیر داده های حاصل از آزمایش پمپاژ استفاده شده است. مدل بکار رفته در این تحقیق، مدل aquifer test، می باشد. تعداد چاه های اکتشافی مورد مطالعه 24 عدد می باشد که در هفت دشت (درمیان- اسدآباد، سربیشه، خضری، شاهرخت- دق پترگان، قاین، چاهک موسویه و اسفدن)، از دشت های استان خراسان جنوبی قرار دارند. سپس کارایی روش الگوریتم ژنتیک در برآورد مقادیر افت- زمان و تخمین ضرایب هیدرولیکی، مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج از عملکرد مناسب این روش در تخمین ضرایب هیدرولیکی آبخوان، حکایت دارد. اندازه گیری پارامترهای کیفی نسبت به آزمایش پمپاژ و روش های بهینه سازی با الگوریتم ژنتیک بسیار مقرون به صرفه بوده و سریع تر انجام می گیرد. لذا در این تحقیق پس از انجام آنالیز حساسیت بین پارامترهای کیفی و ضریب انتقال، معادله ای جهت برآورد ضریب انتقال از پارامترهای کیفی ارائه گردیده است. نتایج این مدل سازی با توجه به مقادیر مشاهداتی، قابل قبول می باشد.
طیبه اشرف غلامرضا میراب شبستری
شناخت و بررسی ویژگی های محیط های کارستی که عمدتا از سنگ های انحلال پذیر کربناته، نظیر سنگ آهک و دولومیت، تشکیل یافته است و از جنبه کاربردی به بسیاری از فعالیت های انسانی به ویژه تامین منابع آب آشامیدنی، کشاورزی، صنعت و ... ارتباط پیدا می کند، بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش به منظور شناخت ویژگی های محیط های کارستی و نقش آن ها در تغذیه منابع آب زیر زمینی، بخشی از رشته کوه های شتری در شرق ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. این رشته کوه با روند شمال شرق- جنوب غرب دارای عناصر ساختاری گوناگون، شامل چین ها و شکستگی ها بوده که همگی تقریبا از همین روند تبعیت می کنند. در این مطالعه، سه سازند کربناته اسفندیار، جمال و شتری که در منطقه مورد مطالعه از گسترش قابل توجهی برخوردارند، از نظر امکان ایجاد پدیده کارست در مقیاس ماکروسکوپی و میکروسکوپی مورد بررسی قرار گرفته اند. بدین منظور نقشه های هم باران و هم دمای منطقه و نیز نقشه شکستگی ها و آبراهه ها تهیه گردید و ارتباط آن با ظهور چشمه ها در منطقه مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفت. پوشش برف و پراکندگی پوشش گیاهی منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای modis بررسی شد. همچنین، ویژگی های سنگ شناسی از قبیل جنس، بافت ، اندازه ذرات، میزان تخلخل و سیمانی شدن که در ایجاد و توسعه پدیده های کارستی موثرند مورد توجه قرار گرفت و مقاطع نازک میکروسکوپی تهیه شده از نمونه های سنگی به دقت مطالعه شد. به دلیل تفاوت سنگ شناسی این سازندها در دامنه های شرقی و غربی این رشته کوه، نمونه های هر دو سو مقایسه شدند و میزان مواد نامحلول سنگ های که تاثیر بسزایی در میزان کارستی شدن دارد مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سنگ شناسی مناسب و ضخامت زیاد واحدهای کربناته و نیز شرایط زمین ساختی مناسب در رشته کوه شتری از جمله عوامل توسعه پدیده های کارستی در این منطقه بوده، اما از سوی دیگر شرایط اقلیمی منطقه عامل بازدارنده تحول کارست محسوب می گردد. بدین معنی که تکامل کارست در منطقه نیازمند شرایط اقلیمی مرطوب تر و پر باران تری بوده است. در نتیجه، عدم تکامل پدیده کارستی شدن موجب شده است که منابع قابل توجهی از آب های کارستی در این منطقه ایجاد نگردد. فرآیند کارستی شدن موجب ایجاد مورفولوژی خاصی می شود که این مناطق را از دیگر مناطق غیرکارستی متمایز می کند. این تحقیق نشان می دهد که عوارض کارستی متعددی مانند کارن، دره-های خشک، چشمه های کارستی، حفره های انحلالی و غار در این منطقه شکل گرفته که برخی از آنها از نوع پالئوکارست و مربوط به ادوار گذشته است که شرایط اقلیمی مناسب تری در منطقه حاکم بوده است. علیرغم ایجاد مورفولوژی کارستی، تخلخل حاصل از کارست به دلیل انحلال ناچیز توسعه نیافته است و یا توسط سیمان های بعدی پر شده و از بین رفته است. در نتیجه وجود منابع آب کارستی در سنگ های کربناته منطقه مورد مطالعه منتفی دانسته شده و منابع موجود بیشتر به شکستگی های تکتونیکی نسبت داده می شوند.
سمانه برزنونی ابوالفضل اکبرپور
در سال ها ی اخیر برد اشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی از یک سو و فعالیت بشر در جهت تأمین غذ ا از سو ی دیگر، با عث لطمات جبر ان ناپذیر ی به این منابع از نقطه نظر کمی و کیفی شده است. به منظور ارزیابی اثر ات ناشی از توسعه در شر ایط موجود و پیشنهاد ی ، بر رو ی منابع آب ها ی زیرزمینی چه از نقطه نظر کمی و چه کیفی ، شبیه ساز ی ریاضی و کامپیوتر ی این منابع ابز ار ی قو ی در بهره برد ار ی بهینه از این منابع محسوب می گردد. اکثریت قریب به اتفاق این مدل ها بر ا ی یک آبخو ان خاص تبیین نگشته و عملا کاربرد ی نمودن مدل مستلزم انطباق با شر ایط خاص منطقه مورد مطالعه می باشد. در این تحقیق هدف بهینه سازی پارامترهای هیدرودینامیکی مدل آب های زیرزمینی (gms) با کمک الگوریتم ژنتیک به منظور پیش بینی بهتر سطح آب زیرزمینی دشت بیرجند واقع در استان خراسان جنوبی می باشد. دراین تحقیق، ابتدا مدل تفهیمی سیستم موردمطالعه به کمک نرم افزار gms تهیه گردید سپس جهت انجام فرایند واسنجی و بهینه سازی پارامترها یک مدل الگوریتم ژنتیک در نرم افزار matlab نوشته شده و پارامترهای تعریف شده به کمک این الگوریتم بهینه گشته و مدل کالیبره شد. در این الگوریتم، جمعیت اولیه پارامترها بصورت تصادفی ساخته شده و در طول پروسه بهینه سازی تغییراتی در نوع و درصد عملگرهای ژنتیکی داده شد تا سرعت بهینه سازی به حداکثر ممکن برسد. با تقابل هیدروگراف های مشاهده ای و محاسبه ای مشاهده گردید که همخوانی بسیار خوبی در بین آنها وجود دارد.
سمانه نیک فر مجید خلقی
با توجه به اهمیت و نقش منابع آب زیرزمینی در تأمین نیازهای کشاورزی، شرب و صنعت در مناطق خشک و نیمه خشک، مانند ایران، بررسی خطر آلودگی آب های زیرزمینی مهم و ضروری می باشد. نیترات یکی از مهم ترین آلاینده هایی است که از منابع گوناگونی مانند فاضلاب های خانگی، و صنعتی، کودهای شیمیایی و یا آفت کش ها وارد آب زیرزمینی می شوند. در این تحقیق جهت مدیریت بهره برداری آبخوان شهری آلوده به نیترات از مدل gms7.1 به عنوان یکی از کارآمدترین مدل های موجود جهت شبیه سازی تغییرات غلظت نیترات استفاده گردیده و به منظور انتخاب سناریوی برتر برداشت از آبخوان آب زیرزمینی با حفظ محدودیت غلظت نیترات در حد استاندارد در حالت تصمیم گیری چند معیاره از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp)استفاده شده است. با توجه به افزایش آلودگی غلظت نیترات در آبخوان کرج در طی سال های اخیر، این آبخوان به عنوان مطالعه موردی در نظر گرفته شده است. مدل سازی در دو بخش شبیه سازی رفتار جریان و تعیین ضرایب هیدرودینامیک توسط بسته نرم افزاری modflow2000 و شبیه سازی انتقال آلاینده نیترات در اثر فرآیندهای همرفت، انتشار و با در نظر گرفتن اثر واکنش های شیمیایی توسط بسته نرم افزاری mt3d انجام شد. مطالعات اولیه آبخوان وجود چهار مرز هیدرولیکی ورودی و دو مرز هیدرولیکی خروجی را به عنوان شرایط مرزی نشان داده و گرادیان هیدرولیکی، عمق جریان و تنش های عامل بر سیستم را تشریح می کند. سال مطالعه، سال آبی 88- 87 می باشد و مدل کمی و کیفی در مقیاس سالانه (چها دوره تنش فصلی با گام زمانی یک ماهه) شبیه سازی و واسنجی شد.پیش بینی وضعیت کمی وکیفی برای چهار سال پس از سال شبیه سازی شده انجام شد. انطباق قابل قبول داده های مشاهداتی و محاسباتی در دوره صحت سنجی، قابلیت مدل را در پیشگویی کمیت و کیفیت آب زیرزمینی تأیید می کند. پیش بینی مدل در اثر تحمیل سناریوهای فرضی ادامه روند فعلی، افزایش و کاهش بهره برداری به میزان های 5، 10، 15 و 20 درصد از برداشت فعلی انجام شد. منشأیابی آلودگی بیان کننده تأثیرپذیری این منطقه از فاضلاب های چاه های جذبی و همچنین نفوذ عمقی آب برگشتی از مصارف کشاورزی است و مطابق با پهنه بندی و پیش بینی غلظت نیترات با افزایش بهره برداری میزان آلودگی افزایش می یابد. بنابراین با کاهش میزان برداشت در آبخوان آلوده کرج، می توان از افزایش غلظت نیترات در نواحی بحرانی جلوگیری نمود. در جهت مدیریت بهره برداری با هدف کنترل نیترات سناریوهای فرضی پیش بینی شده مورد چالش قرار گرفته و تصمیم گیری در مورد انتخاب گزینه برتر بهره برداری در محیط نرم افزار کارشناس خبره (expert choice) با اعمال نظرات کارشناسان خبره در امر مدیریت و برنامه ریزی منابع آب ایران انجام شد. نتایج بررسی ها نشانگر تثبیت اولویت برخی از گزینه ها در دامنه ای از تغییرات پارامترها بود.
رقیه بنی اسدی سید سعید احمدی زاده
مواد زائد جامد جز جدایی ناپذیر زندگی انسان ها بوده و تولید انواع این زائدات در کمیت ها و کیفیت های مختلف از بزرگترین معضلات زیست محیطی عصر حاضر می باشد. امروزه سیستم های اطلاعات جغرافیایی، به طور گسترده در برنامه-ریزی های زیست محیطی مورد استفاده قرار می گیرند. بسیاری از شهرهای شمالی ایران مانند آستارا هر ساله پذیرای تعداد زیادی از مسافران می باشد، این امر میزان پسماندهای این شهرها را بسیار بالا می برد. از طرف دیگر شرایط خاص این گونه شهرها لزوم یک مکان یابی صحیح برای دفن زباله را افزایش می دهد. در این مطالعه فاکتورهای جهات جغرافیایی، آب های سطحی، گسل ها، مناطق حفاظت شده، خاکشناسی، زمین شناسی، سکونتگاه ها و کاربری اراضی، در قالب معیارهای زیست محیطی و فاکتورهای فاصله از جاده ی اصلی و فرعی، شیب، و ارتفاع از سطح دریا در قالب فاکتورهای اقتصادی مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از اولویت بندی فاکتورها به روش تحلیل سلسله مراتبی و تلفیق آنها سه مکان مناسب انتخاب و پیشنهاد گردید.
زهرا حسین زاده سعید احمدی زاده
چکیده: آتش سوزی چه منشا طبیعی و چه انسانی داشته باشد، یک خطر اکولوژیکی محسوب می شود که تاثیرات عمیقی بر پوشش گیاهی، تولیدات ، اقتصاد محلی و سلامتی دارد. بررسی عوامل موثر در وقوع آتش سوزی و پهنه بندی خطر آن یکی از ابزار های اساسی به منظور دستیابی به راهکارهای کنترل و مقابله با آتش سوزی است. بی شک شناسایی مناطق حساس برای پیش گیری یا دوری جستن از خسارت ناشی از آتش سوزی را می توان به عنوان گام نخست برای کنترل آن دانست.در این تحقیق پهنه بندی خطر آتش سوزی مبتنی بر معیارهای بیوفیزیکی شامل پوشش گیاهی، عوامل اقلیمی، عوامل توپوگرافی و فاصله از رودخانه ها و معیارهای انسانی شامل فاصله از جاده ها، مناطق مسکونی، ایلراه ها و کاربری اراضی با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و فازی(fuzzy)در منطقه حفاظت شده قرخود انجام شد.در نهایت نقشه خطر آتش سوزی با استفاده از لایه های وزنی و ضریب وزنی مربوط به هریک از عوامل تهیه گردید و به چهار طبقه از کم تا خیلی زیاد مشتق شد. نتایج نشان داد در مدلahp 14% منطقه با مساحت 6335 متر مربع و در مدل fuzzy، 17% منطقه با مساحت 7310 متر مربع در طبقه پرخطر قرار دارد.پس از تعیین مناطق ریسک پذیر توسط دو مدل مورد استفاده در این پژوهش به درصد تطابق این دو مدل در امر پهنه بندی پرداخته شد. نتایج حاصله از این بررسی نشان داد62 درصد تطابق بین دو مدلذکر شده برقرار است. کلمات کلیدی:خطر آتش سوزی، مناطق بحرانی، سامانه اطلاعات جغرافیایی، پوشش گیاهی، عوامل انسانی
مهدی میرعلایی موردی غلامرضا میراب شبستری
نتایج این تحقیق نشان می دهد که، عوامل مهم تشکیل و تحول اشکال کارستی در منطقه، وجود سنگ های کربناته مناسب، عملکرد زمین ساخت شدید و پیچیده در کل محدوده و حاکمیت شرایط اقلیمی مناسب در گذشته نسبت به زمان کنونی بوده است. اما مناسب نبودن شرایط اقلیمی عهد حاضر و عدم تکامل پدیده کارستی شدن، موجب شده است که منابع قابل توجهی از آب های کارستی در این منطقه ایجاد نگردد. همچنین بررسی شواهد لیتولوژی، تکتونیکی و هیدرولوژی حاکم بر منطقه، مانند جنس و ضخامت توالی کربناته، شرایط ساختاری، تعداد و میزان دبی چشمه ها، چاه ها و قنوات نشان می دهد که پیشرفت کارست، در تمام قسمت های منطقه یکسان نمی باشد. در قسمت شرقی و شمالی و همچنین ارتفاعات منطقه مورد مطالعه کارست از توسعه بهتری برخوردار بوده است. دره های خشک، ریل کارن ها و رین پیت ها، دره های کور، گرایک ها و کارن های پله ای از مهمترین اشکال کارستی موثر در مطالعات و محاسبات هیدرولوژیکی منطقه هستند.
محمد ثمین فرزاد حسن پور
چکیده گسترش روز افزون استفاده از آب های زیرزمینی به ویژه در مناطق کویری، باعث افت شدید سطح سفره آب زیرزمینی شده است. یکی از منابع تأمین آب شهر بیرجند، چاه های موجود در دشت مختاران می باشند. دشت مختاران در جنوب دشت بیرجند واقع است. وسعت کل حوضه آبریز دشت مختاران در حدود 2486 کیلومتر مربع بوده که از این میزان 1264 کیلومتر مربع را دشت و بقیه را ارتفاعات تشکیل می دهند. تراز سطح آب در چاه های مشاهده ای در سال های اخیر پایین آمده و بیان گر کاهش ذخیره آب سفره می باشد. ادامه روند موجود باعث وارد آمدن خسارات جبران ناپذیری به آبخوان دشت مختاران خواهد گردید. مدل ریاضی gwm، مدلی سه بعدی جهت شبیه سازی و مدیریت بهینه آب های زیرزمینی در منطقه اشباع به روش تفاضل محدود می باشد. این مدل قادر است خصوصیاتی مانند رودخانه ها، چاه های برداشت و تبخیر و تعرق را شبیه سازی نماید. در این تحقیق با استفاده از نرم افزار groundwater vistas-6، شبیه سازی جریان آب زیرزمینی در شرایط حاکم منطقه برای یک دوره آماری 10 ساله انجام گرفت و میزان افت سطح آب زیرزمینی در دشت مختاران تعیین گردید. سپس جهت مدیریت بهینه آبخوان دشت مختاران از مدل gwm استفاده گردید و رفتار آبخوان خطی در نظر گرفته شد. نتایج به دست آمده در این تحقیق، نشان داد که مدل بهینه سازی توانسته با متوسط سالیانه 87 درصد برداشت نسبت به شرایط فعلی، افت سطح آب زیرزمینی را به میزان زیادی کاهش دهد که بیشترین آن 878/6 متر در چاه مشاهده ای شماره 18 می باشد. همچنین مقایسه مقادیر افت در شرایط بهینه حاصل از مدل بهینه سازی و شبیه سازی نتایج بهینه سازی نشان داد که خطی در نظر گرفتن رفتار آبخوان چندان دور از واقعیت نمی باشد.
مهدی جباری محسن رضایی
به منظوردستیابی به یک روش مناسب و موثر برای حفاظت منابع آب زیرزمینی از آلودگی هایی که در آینده آن را تهدید می کند، یک سیستم پایش آبهای زیرزمینی که قادر باشد اطلاعات کمی و کیفی لازم جهت اتخاذ تصمیمات مناسب با توجه به شرایط محیطی را فراهم کند نیاز است. روش ترکیب نقشه ی آسیب پذیری بر پایه ی فازی دراستیک و زمین آمار بر پایه کریجینگ فازی جهت تعیین کارآمد ترین سیستم پایش کیفی در مقیاس محلی پیشنهاد می شود. نقشه ی آسیب پذیری بیانگر مناطقی است که پتانسیل بالای آلودگی را داشته و اولویت پایش با آنهاست. سپس روش زمین آماری به منظور درون یابی داده های بدست آمده و آزمودن توزیع مکانی پارامترهای پایش شده در نقاط مختلف استفاده می شود. دقت یک نقشه مکانی بازتاب کننده میزان کارایی توزیع نقاط نمونه برداری می باشد. این روش به منظور ارزیابی شیکه پایش نیترات در دشت بیرجند در استان خراسان جنوبی استفاده شد. نظریه دراستیک فازی به منظور تهیه نقشه آسیب پذیری برای ناحیه مورد مطالعه استفاده شد و خطای استاندارد کریجینگ فازی به منظور چک کردن توزیع مکانی نقاط مورد استفاده قرار گرفت. براساس این مطالعه، این نکته مشخص شد که تعدادی از نواحی با آسیب پذیری بالا توسط شبکه نمونه برداری موجود پوشش داده نشده اند لذا تعداد و نیز توزیع نقاط پایش نامناسب است و تعدادی از نقاط بایستی حذف و در مقابل تعدادی نقاط دیگر برای اضافه نمودن به شبکه نمونه برداری مورد نیاز است. در نهایت شبکه نمونه برداری بهینه با توجه به خطای استاندارد کریجینگ فازی و شاخص دراستیک فازی با در نظر گرفتن 42 نقطه نمونه برداری ارائه شد.
بهروز اعتباری عبدالوحید آغاسی
در این پایان نامه ضمن مطالعه کمی منابع آب زیرزمینی دشت تربت حیدریه، مدل ریاضی آبخوان نیز تهیه شده و در نهایت پتانسیل آبهای زیرزمینی منطقه با یکسری پیش بینی هایی با نرخ خای مختلف تغذیه مورد مطالعه قرار گرفته و پیشنهاداتی با توجه به وضع موجود و آتی آبهای زیرزمینی ارائه گردیده است . نظر به اینکه مدل تفهیمی (conceptual model) و تجزیه و تحلیل سیستم آبخوان خیلی به تهیه مدل عددی کمک می نماید، لذا سیستم آبخوان از لحاظ فیزیکی و هیدورژئولوژیکی بررسی شد و مراحل کالیبراسیون و اعتبار آن نیز ارائه گردید. در این تحقیق پتانسیل نشست زمین با استفاده از روش عددی محاسبه و نتایج آن ارائه شده است . نتایج حاصله نشان می دهند که آبخوان با کسری ذخیره مخزن مواجه شده است و این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت .