نام پژوهشگر: شهاب شهیدانی
قمر موسایی گله شهاب شهیدانی
چکیده هنگام مرگ محمد شاه،(1264 ق /1848م) اگرچه کسی از خاندان پادشاهی جز ناصر الدین میرزای ولیعهد خواستار تاج و تخت نبود، با این همه در بیشتر نواحی و شهر های ایران شورش هایی بوقوع پیوست از جمله در خوزستان نیز شورش هایی در میان مشایخ عرب و نیز سرکشی هایی از سوی خوانین بختیاری رخ داد که به وسیله ی حکومت مرکزی سرکوب شدند. می توان گفت مهم-ترین واقعه ی سیاسی که در دوره ی ناصر الدین شاه در خوزستان رخ داد، جنگ ایران و انگلیس 1273ق/1857م در محمّره بود که در دوره ی حکمرانی خانلر میرزای حشمت الدوله رخ داد و به شکست سنگین ایران در این جنگ و تصرف شهر های خوزستان و پیشروی نیرو های انگلیسی تا اهواز منجر شد. در نهایت با عقد پیمان پاریس، نیرو های انگلیسی خاک خوزستان را ترک گفتند. پس از این جنگ، تا آخر دوره ی ناصر الدین شاه که چهل سال به طول انجامید، اتفاق سیاسی مهمی در خوزستان رخ نداد. دو قوم اجتماعی مهم در جامعه ی خوزستان دوره ی ناصری، اعراب و بختیاری ها بودند که هر کدام تأثیراتی بر جامعه ی این ایالت نهادند. در این زمان عشایر عرب چند بخش بوده و هر کدام شیخی جداگانه داشتند، گاه درگیری هایی بین این شیوخ و یا با خوانین بختیاری بر سر مناطق تحت نفوذ خود رخ می داد و تا حدودی اوضاع سیاسی و اجتماعی این ایالت را دچار ناامنی می کرد. اما به طور کلی نوعی حکومت ملوک الطوایفی در منطقه برقرار بود و این حاکمان محلی در ناحیه ی تحت نفوذ خود با اقتدار فرمان می راندند. اغلب حکمرانان خوزستان در این دوره، به سرعت تغییر می کردند و گاه هر کدام از این حکمرانان ممکن بود چندین بار به این سمت دست یابد این روند در خوزستان تا پایان دوره ی ناصری ادامه داشت و از جمله علل بی ثباتی سیاسی به حساب می آید. در این برهه ی زمانی بعضی از شهر های خوزستان به سرعت راه تنزّل در پیش گرفتند. کشمکش های درون شهرها و نیز بین اقوام و طوایف و ایلات مختلف، ظلم و جور حاکمان و مودّیان مالیاتی، اوضاع اجتماعی خوزستان این دوره را بسیار آسیب پذیر کرده و از این رو با وجود قابلیت های اقتصادی و کشاورزی منطقه ، طبقات کشاورز و تجار نیز آسیب دیدند. لذا و از نظر اجتماعی، اقتصادی، بهداشت و محیط، کشاورزی، در وضع بسیار بدی به سر می بردند. کلمات کلیدی: خوزستان- ناصر الدین شاه- قوم عرب- ایل بختیاری