نام پژوهشگر: فاطمه پاکرو
حمید صادقی فاطمه پاکرو
انسان گرایی (اومانیسم)، به عنوان مکتبی که سرنوشت انسان را همواره مد نظر دارد، به طور رسمی از دل قرون وسطی به وسیله هنرمندان انسان دوست فلورانسی به وجود آمد. این اندیشه بود که راه را برای رنسانس و تجدید حیات علمی و فرهنگی در اروپا هموار کرد. انسان گرایی، اکنون یکی از مهم تریندرون مایه هایهنر معاصر به ویژه شعر جهان است. شاعران متعهد جهان، انسان و کرامت او را به عنوان مهم تریندرون مایه آثار خود برگزیده اند. این نوشتار تحقیقی، تطبیقی است میان شعر فریدون مشیری، شاعر معاصر ایران، به عنوان شاعری انسان گرا، انسان دوست و متعهد و همچنین شعر نزار قبانی، شاعر معاصر سوریه که او نیز شعری انسان گرا، انسان دوستانه و متعهد را ارائه می کند. در این پژوهش نشان داده شده است که هر دو شاعر در انسان گرایی (ارزش و کرامت انسانی) و توجه به انسان و انسانیتو تحول در مفهوم عشق، تعهد نسبت به همنوع خویش و نوع دوستی، عشق به سرزمین، نقشی به سزا در ادبیات معاصر جهان داشته اند و همچنین، دارایاندیشه ایجهان شمول هستند و به مبارزه با پلیدی هامی پردازند و در همین راستا، شعر آنان می تواند به عنوان بخشی مهم از شعر متحول امروز جهان در سرزمین های خاورمیانه مورد توجه قرار گیرد. مشیری نماد تحول در زبان و سبک شعر معاصر ایران است، تحولی که از زمان شاعر شهیر، نیما یوشیج آغاز شد، وی شاعری است انسان دوست. و نزار قبانی نیز شاعری نوگرا و درعین حال انقلابی و انسان دوست است که تحولی عظیم در شعر عرب به وجود آورده است. مقایسه این دو شاعر در این نوشتار، می تواند ما را با گوشه ای از ارزش های انسانی و ادبی دنیای امروز آشناتر سازد.