نام پژوهشگر: ثریا قره باغی
ندا قربانی نازیلا اکبرفهیمی
فلج مغزی با نقایصی در ساختار و کارکرد بدنی، محدودیت¬ در فعالیت همچنین محدودیت مشارکت در اجتماع و نقش¬های کودک همراه است. مطالعات نشان می¬دهند که کودکان فلج¬مغزی اغلب درعملکرد کاری دچار چالش می¬شوند. co-op رویکردی است که اهداف عملکردی کودک را مورد خطاب قرار می¬دهد. در این رویکرد درمانگر کودک را حمایت میکند تا با استفاده از راهبردهای شناختی و طی کشف راهنمایی شده مشکلات عملکردکاری خود را مرتفع سازد و در نتیجه علاوه بر رسیدن به هدف عملکردی خود، بتواند از این راهبردهای شناختی استفاده کند و آنها را به اهداف دیگر تعمیم دهد. این مطالعه تک موردی تجربی به منظور بررسی اثربخشی 12 جلسه مداخله co-op در کودکان 7-12 سال مبتلا به فلج مغزی طراحی شده است. .مقیاس¬های ارزیابی شامل مقیاس کانادایی عملکرد (copm) ، مقیاس کفایت حرکتی برونینکز اوزرتسکی و رتبه¬دهی اکتساب اهداف (gas) بود. در ابتدا و قبل از آغاز مداخله، copm برای تعیین اهداف عملکردی و رتبه دهی عملکرد و رضایت برای اهداف انتخابی توسط کودک و والدین به صورت مجزا اجرا شد. مداخله درمانی بر اساس برنامه درمانی co-opکه پلاتاجکو و همکاران در سال2001 طراحی کردند، انجام گردید. در طول مداخله کودک راهبرد کلی حل مسئله را یاد می گیرد و برای کشف راهبرد های خاص حوزه راهنمایی میشود.برنامه درمانی شامل 12 جلسه مداخله به قرار دو جلسه هر جلسه 60-45 دقیقه در هفته بود. ارزیابی های حرکتی به صورت دوره ای طی جلسات درمانی اجرا شد و شرکت کنندگان مجددا پس از اتمام دوره درمان با استفاده از copm مورد ارزیابی قرار گرفتند. رتبه دهی والدین و کودک به عملکرد و رضایت اهداف عملکردی براساس copm و انالیز دیداری نتایج برونینکز اوزرتسکی در دو مرحله پایه ای و مداخله اثر بخشی درمان را اثبات کرد و به کاربردن co_op را درکودکان مبتلا به فلج مغزی تایید کرد. نتیجه گیری: ارایه پروتکل درمانی برای بهبود مشکلات حرکتی کودکان مبتلا به فلج مغزی و همچنین هدایت کننده مطالعات اینده در جهت به کاربردن co_op بر پایه اثربخشی مثبت درمان co_op در درمان مشکلات حرکتی کودکان مبتلا به فلج مغزی میباشد.