نام پژوهشگر: مریم شیعه مرتضی
فرزینه مسلم زاده فرشاد هاشمیان
اعتیاد یک بیماری کمپلکس سیستم اعصاب مرکزی بوده که با وسواس درونی جهت مصرف و جستجوی دارو و بروز علائم عود (حتی بدنبال قطع مصرف طولانی) مشخص می شود. متخصصین رفتار به اعتیاد به عنوان یک اختلال رفتاری نگاه می کنند، بطوریکه اثر تقویت کننده دارو بخش عظیمی از رفتار اشخاص را کنترل می کند. تاثیر حشیش ناشی از کانابینول ها (thc) است واثرات تخریبی روی سلول های عصبی دارد. مصرف حشیش تاثیری متوسط بر افزایش خطر نشانه های روان پریشی در جوانان دارد، اما در کسانی که دارای شواهد استعداد ابتلا به روان پریشی اند، این تاثیر بسیار قوی تر است. متامفتامین به عنوان یک محرک سیستم اعصاب مرکزی (cns) با آزاد سازی دوپامین و با تاثیر مستقیم بر مکانیسم های مغزی شادی و هیجان ایجاد می کند. گزارشات گواهی می دهد، تعداد بیماران روانی در جهان در حال افزایش است و مطالعات بالینی و اپیدمیولوژی نشان دهنده ی شیوع بالای مصرف مواد اعتیاد آور در بیماران مبتلا به بیماریهای اعصاب و روان می باشد. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی ارتباط میان شیوع مصرف حشیش و متامفتامین و ابتلا به بیماریهای اعصاب و روان می باشد. در این مطالعه 130 بیمار بستری در بخش اعصاب و روان بیمارستان طالقانی تهران مورد تحقیق قرار گرفتند. روش انجام مطالعه بدین صورت بود که از بیماران نمونه ادرار گرفته شده و سپس توسط غربالگری نمونه های ادرار افراد به وسیله ی تست های سریع ایمونوکروماتوگرافی، جهت شناسایی افراد مشکوک و برای انجام آزمایش تاییدی با یک روش استاندارد مبتنی بر تجزیه شیمیایی و با کروماتوگرافی لایه ی نازک (tlc) نمونه ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله به این صورت می باشد که؛ بین بیماری افسردگی (mdd) و سوء مصرف حشیش نوعی رابطه ی معنی داری وجود دارد ( p<0.05 ) و ما بین بیماری افسردگی و سوء مصرف متامفتامین ارتباط معنی داری مشاهده نگردید(p>0.05). همچنین مابین بیماری اختلال دوقطبی (bmd) و سوء مصرف آمفتامین رابطه معنی داری دیده گردید (p<0.05) در حالی که سوء مصرف حشیش ارتباط معنی داری با این بیماری نداشته است(p>0.05). مابین شیوع بیماری های اسکیزوفرنی و اضطراب با سوءمصرف حشیش و متامفتامین هیچ گونه ارتباط معنی داری مشاهده نگردید(p>0.05). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شیوع سوء مصرف حشیش و متامفتامین و شیوع بیماری های افسردگی و bmd می توانند متاثر از همدیگر باشند. با این حال جهت بررسی دقیق تر تاثیر سوء مصرف این مواد ( حشیش و متامفتامین ) بر بیماری های افسردگی و bmd، و بالعکس نیاز به مطالعات بیشتری می باشد.
آرمین مسلمی فرشاد هاشمیان
اعتیاد به مواد مخدر و سوء مصرف دارویی علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی، مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی و هدر رفتن سرمایه های کلان مادی کشور ها را به دنبال داشته است. مورفین از جمله قویترین داروهای ضد درد اپیوئیدی و آلکالوئید اصلی تریاک بوده که در مقایسه با سایر مواد، از خاصیت اعتیاد آوری بالایی برخوردار بوده و وابستگی فیزیکی و روانی شدیدی ایجاد می کند. ترامادول یک داروی مسکن شبه تریاک و یک نوع اپیویید است. مصرف این دارو موجب وابستگی روانی و جسمی شبیه اعتیاد به تریاک می شود ضمنا این دارو به علت خاصیت سر خوشی وضد افسردگی به شدت مورد سوء مصرف قرار می گیرد. گزارشات گواهی می دهد، تعداد بیماران روانی در جهان در حال افزایش است و مطالعات بالینی و اپیدمیولوژی نشان دهنده ی شیوع بالای مصرف مواد اعتیاد آور در بیماران مبتلا به بیماریهای اعصاب و روان می باشد. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی ارتباط میان شیوع مصرف ترامادول و مورفین و ابتلا به بیماریهای اعصاب و روان می باشد. در این مطالعه 130 بیمار بستری در بخش اعصاب و روان بیمارستان طالقانی تهران مورد تحقیق قرار گرفتند. روش انجام مطالعه بدین صورت بود که از بیماران نمونه ادرار گرفته شده و سپس توسط غربالگری نمونه های ادرار افراد به وسیله ی تست های سریع ایمونوکروماتوگرافی، جهت شناسایی افراد مشکوک و برای انجام آزمایش تاییدی با یک روش استاندارد مبتنی بر تجزیه شیمیایی و با کروماتوگرافی لایه ی نازک (tlc) نمونه ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله به این صورت می باشد که؛ بین بیماری افسردگی (mdd) و سوء مصرف مورفین و کدئین نوعی رابطه ی معنی داری وجود دارد ( p<0.001 برای مورفین، p<0.05 برای کدئین). ما بین شیوع بیماری افسردگی و سوء مصرف ترامادول ارتباط معنی داری مشاهده نگردید(p>0.05). ما بین بیماری های اسکیزوفرنی، اضطراب و bmd با سوء مصرف ترامادول و مورفین هیچ گونه ارتباط معنی داری مشاهده نگردید(p>0.05). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شیوع مصرف مورفین و کدئین و شیوع بیماری افسردگی می توانند متاثر از همدیگر باشند. با این حال جهت بررسی دقیق تر تاثیر سوءمصرف این مواد ( مورفین و کدئین ) بر بیماری افسردگی و بالعکس نیاز به مطالعات بیشتری می باشد
ماریا گوشوار مریم شیعه مرتضی
پنومونی اکتسابی از جامعه (cap) عفونت پارانشیم ریه می باشد و از شایع ترین بیماری های عفونی در سطح جهانی است که هر سال حدود 450 میلیون نفر از جمعیت جهان را مبتلا می کند. این بیماری یکی از علل اصلی تجویز آنتی بیوتیک ها است. هدف ما از انجام این مطالعه شناسایی آن دسته از بیماران cap است که مطابق معیار curb65 (confusion, urea ? 7 mmol/l, respiratory rate ? 30/min, systolic blood pressure < 90 mmhg, diastolic blood pressure ? 60 mmhg, age ? 65) می توانستند بصورت سرپایی و با آنتی بیوتیک خوراکی درمان شوند و نیز ارائه ی پیشنهاداتی با توجه به توصیه های گایدلاین idsa/ats (infectious disease society of america/ american thoracic society) برای جایگزینی آنتی بیوتیک های تزریقی با درمان های خوراکی در بیماران بستری. در این مطالعه ی گذشته نگر پرونده ی بیماران cap در دو بیمارستان آموزشی بوعلی و امیرالمومنین بررسی شد. از پرونده ها اطلاعاتی شامل مشخصات دموگرافیک بیماران، تاریخچه ی پزشکی،curb65 score، رژیم های آنتی بیوتیکی، زمان مناسب برای switch therapy (تغییر درمان تزریقی به درمان خوراکی)، طول مدت بستری، نتایج کشت میکروبی، هزینه ی درمان آنتی بیوتیکی و نتایج درمان استخراج شدند. برای ارزیابی درمان بیماران از گایدلاین های idsa/ats و bts (british thoracic society) استفاده شد. اطلاعات پرونده ی 300 بیمار بررسی شد. از این 300 بیمار که وارد مطالعه شدند، 163 (54%) بیمار مطابق معیار curb65 می توانستند بصورت سرپایی و با آنتی بیوتیک خوراکی درمان شوند. درمان تزریقی 78 (26%) بیمار به طور متوسط از روز سوم بستری می توانست به درمان خوراکی تغییر داده شود. از مجموع 378 رژیم دارویی تجویز شده برای این بیماران، 124 (33%) رژیم با گایدلاین های ذکر شده تطابق نداشتند. نتایج بدست آمده نشان داد که تنها 92 (31%) بیمار بدرستی و در مکان مناسب بستری شده بودند و 33% رژیم های درمانی با گایدلاین های ذکر شده تطابق نداشتند. به نظر می رسد که پزشکان در تصمیم گیری های خود در رابطه با بستری و درمان بیماران cap استفاده ی چندانی از توصیه های گایدلاین ها نمی کنند. بکارگیری یک پروتکل درمانی جامع با توجه به توصیه های گایدلاین های معتبر جهانی می تواند نقش مهمی در کاهش هزینه های بستری و درمان بیماران داشته باشد.
پویا نادر بیگدیلو مریم شیعه مرتضی
هیپوگلیسمی از جمله شایعترین اختلالات اندوکرین در بین نوزادان تازه متولد شده محسوب می گردد که بر اساس برخی گزارشات تا 41 درصد از نوزادان دچار هیپوگلیسمی خفیف و 11 درصد مبتلا به هیپوگلیسمی متوسط می باشند که این میزان ها در نوزادان پره ترم و low birth weight بالاتر نیز می باشد. این اختلال از آنجایی که همراه با عوارض مختلفی مانند تشنج و مشکل های مغزی و تکاملی ناشی از آن در کودک می باشد و می تواند سبب ایجاد مشکلات عدیده ای برای کودک در آینده گردد، نیاز به شناسایی به موقع و دقیق دارد تا بدین وسیله بتوانیم از عوارض آن با انجام اقدامات درمانی به موقع بکاهیم که باز هم اهمیت این امر در نوزادانی که کم وزن یا نارس هستند، در قیاس با سایر نوزادان بیشتر نیز می باشد. بر همین اساس بر آن شدیم تا در این مطالعه به بررسی پروتکل های قند خون اطفال در بیمارستان های وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی و مطالعه تطبیقی با guideline های معتبر بپردازیم. خلاصه روش اجرا در 10 خط در این مطالعه مقطعی، 100 کودک دچار هایپوگلیسمی مراجعه کننده به بیمارستانهای دانشگاه آزاد در شهر تهران شامل جواهری، بوعلی و امیرالمومنین به صورت در دسترس اننخاب می شوند و وارد مطالعه می گردند و پروتکل های استفاده شده جهت نرمال شدن سطح قند خون در آنها مورد ارزیابی قرار گرفته و میزان همخوانی آنها با استانداردهای بین المللی معتبر تعیین می شود.
زینب علائین شادی بنی اسدی
استفاده از آنتی یبوتیک پروفیلاکسی قبل از عمل جراحی یکی از بهترین روشها در پیشگیری از بروزعفونت محل جراحی می باشد. در این مطالعه نحوه نگرش، میزان آگاهی و چگونگی عملکرد جراحان قفسه صدری در رابطه با تجویز آنتی بیوتیک پروفیلاکسی با استفاده از پرسشنامه و نیز عملکرد جراحان قفسه صدری در یک بیمارستان آموزشی با بررسی پرونده بیماران مورد بررسی قرار گرفت و مطابقت آن با دستورالعمل انجمن داروسازان آمریکا ارزیابی شد.بر اساس نتایج به دست آمده آگاهی جراحان در ارتباط با انتخاب صحیح آنتی بیوتیک پروفیلاکسی در موارد عادی، حساسیت به آنتی بیوتیکهای بتالاکتام و آلودگی با استافیلوکوک مقاوم به متی سیلین به ترتیب 64%، 36% و 8% بود.
نیلوفر بیطرفان مریم شیعه مرتضی
اهداف: در این مطالعه به بررسی ارتباط میان علایم اگزما و شرایط اقتصادی- اجتماعی پرداخته شد. روش کار: در این مطالعه، در ابتدا پرسشنامه مطالعات بین المللی آسم و آلرژی در کودکان ترجمه و معتبر گردید سپس از آن به بررسی شیوع و شدت و ریسک فاکتورهای بیماری اگزما در میان کودکان و نوجوانان در تهران با استفاده از پرسشنامه مطالعات بین المللی آسم و آلرژی پرداخته شد. نتایج: شیوع اگزما در سال گذشته 7.1 % در کودکان و 9.5 % در نوجوانان بود.ریسک فاکتورهای مرتبط با این بیماری سابقه ی شخصی و خانوادگی بیماری های آلرژیک، نگهداری حیوان اهلی و درآمد خانوادگی بالا بودند. نتیجه گیری نهایی: شیوع بیماری اگزما در مقایسه با مطالعات قبلی افزایش یافته است و شرایط اقتصادی- اجتماعی به طور معناداری با شیوع این بیماری در ارتباط است.
هدیه کاظمی کامیاب مریم شیعه مرتضی
موکوزیت دهانی عارضه ی جانبی رایج داروهای شیمی درمانی است. از علائم موکوزیت دهانی می توان به درد دهان، قرمزی، زخم و مشکل در خوردن اشاره کرد. در این مطالعه به تاثیر عصاره ی ریشه ی زرشک با توجه به خواص آن بر روی موکوزیت دهانی می پردازیم. 20 بیمار سرطانی که دارای تجربه ی موکوزیت بودند وارد مطالعه شدند. این مطالعه به شکل cross-over clinical trial طراحی شده است که در آن بیماران کنترل خود بودند. بیماران برای 4 سیکل شیمی درمانی مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه ی proms و who به عنوان معیار ارزیابی موکوزیت مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج کلی نشان از اثرات مثبت ژل دهانی ریشه ی زرشک بر روی علائم موکوزیت دهانی نظیر درد دهان است.با وجود تاثیر مثبت ژل دهانی زرشک در علائم subjective به مطالعات بیشتر به خصوص بررسی آن در علائم objective نیازمند هستیم.
یاسمین طرفی مریم شیعه مرتضی
طی دو دهه ی اخیر شیوع بیماری های آلرژیک به ویژه آسم، رینیت و اگزما درسراسرجهان با افزایش بی سابقه ای همراه بوده است. بنابراین امروزه بحران افزایش شیوع بیماری های آلرژیک به ویژه در کودکان، به یکی از معضلات عمده در جهان تبدیل گشته است. بیماری رینیت در رده ی ششم شایعترین بیماری های مزمن قرار گرفته است. این در حالی است که شیوع این بیماری در یک دهه ی اخیر همچنان در حال افزایش می باشد . مکانیسم ها و دلایل احتمالی افزایش شیوع آلرژی کاملا مشخص نیست. با وجود این که عوامل ژنتیکی نقش مهمی را در بروز آلرژی ایفا می کنند، اما عوامل محیطی نیز از عوامل مهم تاثیرگذار بر این بیماری ها هستند.یکی از این عوامل تاثیرگذار ، شرایط اقتصادی اجتماعی می باشد. تا کنون مطالعات بسیاری در سراسر دنیا در خصوص ارتباط میان وضعیت اقتصادی اجتماعی و بیماریهای آلرژیک انجام شده است، ولی با این وجود، ارتباط بین بیماریهای آلرژیک و شرایط اقتصادی اجتماعی هنوز به خوبی مشخص نشده است. علاوه بر آن با وجود این که شهر تهران پرجمعیت ترین شهر ایران بوده و در نواحی مختلف آن تضاد طبقاتی به وفور نمایان است، تا کنون مطالعه ای در این شهر در خصوص بررسی ارتباط میان وضعیت اقتصادی اجتماعی و بیماری های آلرژیک انجام نگرفته است. لذا مطالعه ای با هدف بررسی این موضوع در شهر تهران تدوین گردید.