نام پژوهشگر: ملیحه ملکی
معصومه شفقتی علی غفاری
شیطان به عنوان موجودی مطرود، که ما مسلمانان هر روز به او لعنت می¬فرستیم چهره¬ای دوگانه در عرفان اسلامی دارد.که برخی از عرفا، از او دفاع کرده و به تبرئه¬ی او پرداخته¬اند. آن¬چه که در این پژوهش بیان شده، بررسی کوتاهی است که پیرامونچهره¬ی شیطان در آثار احمد غزالی و مولوی انجام گرفته است که در آن به بیان دیدگاه¬های احمد غزالی و مولانا در مورد ابلیس پرداخته شده است.غزالی دیدگاه متناقضی در مورد شیطان دارد که گاهی به دفاع از شیطان بر-آمده و او را موحّد واقعی دانسته و گاهی دیگر با شریعت هم¬نظر شده، به لعنتی شدن او اشاره کرده است. مولانا نیز همانند غزالینسبت به شیطان دیدگاه¬ دوگانه¬¬ای دارد. او هنگامی که از دید یک متشرع به شیطان می¬نگرد،در او صفاتی چون حسد، تکبر و فریبکاری یافته و او را مسبب بدبختی و شقاوت آدمی دانسته است. کههر کساز پی او می¬رود جز ضلالت و گمراهی بهره¬ای نخواهد داشت و زمان دیگر مولانا از دید یک عارف به شیطان می¬نگرد، او را موجودی دانسته که عاشق حق است و به خاطر غیرتی که به حق دارد از سجده کردن به غیر خودداری کرده است. هر دو عارف وجود شیطان را در دستگاه آفرینش ساختاری و لازم می¬بینند و او را مظهر قهر الهی دانسته¬اند. که در این پژوهش سعی شده است تا حد امکان این نظریات ذکر شود.