نام پژوهشگر: حمید عزیزمحمدلو
محمد حسینی محمد مهدی مظفری
هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر بر انتقال تکنولوژی در صنعت به صورت مطالعه موردی در شرکت شهرک صنعتی البرز قزوین می باشد. جهت این امر با استفاده از مرور ادبیات پژوهش عواملی به عنوان عوامل موثر بر انتقال تکنولوژی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. روش به کارگرفته شده در این پژوهش بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جهت گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تعیین روایی ابزار گردآوری داده ها از نظرات اصلاحی اساتید محترم راهنما و مشاور و برخی از خبرگان شرکت شهرک صنعتی البرز قزوین استفاده شده است و جهت تعیین پایایی ابزار گردآوری داده ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. پرسشنامه این پژوهش بین 83 نفر کارمند شرکت شهرک صنعتی البرز قزوین توزیع شده و برخی ازنتایج به دست آمده از استخراج داده های آن که با استفاده از نرم افزار spss 19 انجام شده است به صورت زیر می باشد: بین چهار عامل اصلی انتخاب شده که شامل عوامل سازمانی، عوامل محیطی، ویژگی های تکنولوژی و ویژگی های صنعت می باشند و انتقال تکنولوژی ارتباط معناداری وجود دارد. در بین این عوامل، عوامل سازمانی با میانگین رتبه 4بیشترین تاثیر را بر انتقال تکنولوژی دارد. عوامل محیطی با میانگین رتبه 2/89 در رتبه دوم و الویت بعدی قرارمی گیرد. میانگین رتبه ویژگی های صنعت 1/75است و در اولویت سوم قرار می گیرد و نهایتا کمترین تاثیر را بر انتقال تکنولوژی، ویژگی های تکنولوژی با میانگین رتبه 1/36دارد و در اولویت آخر قرار می گیرد.
نوین جاماسبی محمد مهدی مظفری
امروزه کیفیت زندگی کاری به عنوان یک مسئله پیچیده و با اهمیت در عرصه مدیریت منابع انسانی و توسعه سازمانی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و تأمین و ارتقای آن کلید اصلی موفقیت مدیریت هر سازمان به شمار می رود. با توجه به این مهم ،تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان سازمان تأمین اجتماعی شهر رشت صورت گرفته است. در فرضیه های این پژوهش اثر متغیرهای مستقل یعنی اقدامات مدیریتی،حقوق و مزایا، قانون گرایی، محیط ایمن و سالم،یکپارچگی و انسجام سازمانی،جداول کاری منعطف و توسعه قابلیت های فردی بر بهبود کیفیت زندگی کاری مطرح شده است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت از نوع توصیفی و از شاخه پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری شامل 227 نفر از کارکنان شعب سازمان تأمین اجتماعی رشت بوده،که تعداد 143 نفر بر اساس فرمول کوکران و به صورت طبقه ای تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده اند.داده های مورد نیاز از طریق توزیع پرسشنامه میان افراد نمونه آماری گردآوری شده است. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای،فریدمن،تحلیل واریانس یک عامله و تی مستقل ،با بکارگیری نرم افزارspss19 پردازش گردیده اند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای موثر بودن همه عوامل را تأیید کرد. اولویت بندی درجه اثرگذاری عوامل مختلف بر کیفیت زندگی کاری از نظر کارکنان نشان داد که حقوق و مزایا، یکپارچگی و انسجام سازمانی، قانون گرایی، توسعه قابلیت های فردی ، محیط ایمن و سالم، اقدامات مدیریتی و جداول کاری منعطف به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی کاری کارکنان شعب تأمین اجتماعی رشت دارند.
عبدالخالق رحیمی محمدمهدی مظفری
هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی گروه های سنی مختلف کارکنان به صورت مطالعه موردی در شرکت داروسازی اُسوه تهران است . جهت این امر با استفاده از مرور ادبیات پژوهش عواملی به عنوان عوامل موثر بر رضایت شغلی انتخاب و موردبررسی قرارگرفته اند . روش به کاررفته در این پژوهش برحسب هدف کاربردی وبر اساس شیوه گردآوری داده ها توصیفی – پیمایشی است. جهت گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است .برای تعیین روایی ابزار گردآوری داده ها از نظرات اصلاحی استاد راهنما استفاده شده است وجهت تعیین پایایی ابزار گردآوری داده ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است . پرسشنامه این پژوهش بین 210 نفر کارمند شرکت داروسازی اُسوه تهران توزیع و داده های آن با استفاده از نرم افزار spss21 تحلیل شد. نتایج یافته ها نشان داد که بین پنج مولفه رضایت شغلی شامل (ارتقای رتبه ، نقش سرپرست ، شرایط کاری ، حقوق و مزایا و نقش همکاران ) در چهار گروه سنی کارکنان تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج یافته های تحقیق نشان داد که متغیر ارتقاء رتبه با میانگین رتبه 4/60 بیشترین میزان رضایت کارکنان را از این عامل نشان می دهد و متغیر نقش سرپرست با میانگین رتبه 3/51 ، متغیر شرایط کاری با میانگین رتبه 2/96 ، متغیر حقوق و مزایا با میانگین رتبه 2/64 ، متغیر نقش همکاران با میانگین رتبه 1/29 به ترتیب در رتبه های بعدی قرار می گیرد که نشان دهنده میزان رضایت شغلی کارکنان از این عوامل می باشند.
محمد لطیف مبلغ حمید عزیزمحمدلو
مقدمه: علی رغم اثرات مثبت سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر توسعه اقتصادی کشورها، اثر این متغیر مهم در توسعه اقتصادی کشورهای عضو اکو و بعضی از کشورهای آسه آن اندک است. لذا باید مطالعات بیشتری در زمینه سرمایه گذاری مستقیم خارجی و عوامل موثر بر آن در جریان تجارت بین المللی این سازمان ها انجام شود. که مطالعه حاضر نیز در امتداد این مهم صورت گرفته است. در این پژوهش نقش بازبودن اقتصادی در درجه اثرگذاری سرمایه گذاری مستقیم خارجی را بر صادرات کشورهای میزبان جهت گزینش راهبرد اقتصادی مناسب مورد بررسی قرار داده ایم. روش بررسی: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نوع و ماهیّت، توصیفی-تحلیلی است. برای ارزیابی از یک مدل اقتصاد سنجی استفاده شده است. متغیرهای این مدل عبارتند از؛ صادرات، نرخ ارز، سرمایه گذاری داخلی، تولید ناخاص داخلی و متغیر ضربی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در باز بودن اقتصاد، که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار eviews7 استفاده شده است. از آنجایی که متغیرها دارای بعد زمانی (2003 تا 2011) و بعد مکانی می باشد، برای تجزیه و تحلیل آنها از الگوی داده های ترکیبی(پانل دیتا) استفاده شده است. یافته ها: نتایج بیانگر آن است، که متغیرها در گروه های مورد مطالعه تأثیرات متفاوت دارد. متغیر تولید ناخالص داخلی در تمام گروه ها اثر مثبت و معناداری بر صادرات دارد. متغیر ضربی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در باز بودن اقتصادی تنها در کشورهای عضو آسه آن اثر مثبت و معناداری بر صادرات دارد. سرمایه گذاری داخلی نیزتنها درآسه آن اثر مثبت و معناداری بر صادرات دارد. حال آن که نرخ ارز در هیچ یک از گروه ها معنادار نیست. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، بازبودن اقتصادی تنها در کشورهای آسه آن تاثیر مثبت و موثری در درجه اثرگذاری سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر صادرات دارد و راهبرد توسعه صادرات را در آن کشورها مثبت ارزیابی می کند.