نام پژوهشگر: عباس بخشیپور
محمد امین شریفی تورج هاشمی
چکیده: مطالعات متعدد نشان داده اند که آزارهای دوران کودکی، یکی از پیش سازهای مهم در شکل گیری اختلال شخصیت مرزی است. همچنین، مشخص شده است که نقایص و کمبودهای فرد در مهارت های تنظیم هیجان، یکی از عوامل ضروری در ایجاد و تداوم bpd است. علاوه بر این، تحقیقات گذشته، سایر عوامل مرتبط با bpd، نظیر آلکسی تایمی و نوروتیسیزم را شناسایی کرده اند. با اینکه، هر یک از این عوامل در ادبیات پژوهشی توصیف شده اند، ولی هیچ مطالعه ای تمامی این متغیرها را در بین یک نمونه پژوهشی واحد، مورد بررسی قرار نداده است. متاسفانه، علیرغم شیوع و اهمیت بالینی اختلال شخصیت مرزی، سبب شناسی آن در جامعه ی ما هنوز مورد مطالعه قرار نگرفته است و چنین موضوعی با توجه به مرگ و میر مرتبط با این اختلال، نگران کننده است. هدف از تحقیق حاضر، برازش روابط علّی-ساختاریِ نوروتیسیزم، بدرفتاری دوره ی کودکی، فقدان ها و جدایی های اولیه، بدتنظیمی هیجانی و آلکسی تایمی با اختلال شخصیت مرزی است. بدین منظور، 413 شرکت کننده از دانشجویان دانشگاه تهران به شیوه ی نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای تحقیق، از پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، مقیاس شخصیت مرزی، پرسشنامه ی کودک آزاری، مقیاس آلکسی تایمی تورنتو (tas)، خرده مقیاس نوروتیسیزم از پرسشنامه ی شخصیت neo-ffi، و مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی (ders) استفاده شد. داده های خام بدست آمده با استفاده از مدل معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار lisrel نسخه ی 80/8 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل نظری برازش مناسبی دارد و بدتنظیمی هیجانی، نوروتیسیزم و بدرفتاری دوره کودکی (بخصوص، آزارهای هیجانی) پیش بین های خوبی برای اختلال شخصیت مرزی هستند. علاوه بر این، بدتنظیمی هیجانی و آلکسی تایمی در رابطه بین بدرفتاری دوره کودکی، فقدان و جدایی ، نوروتیسیزم و نشانه های bpd میانجی می شوند.