نام پژوهشگر: محمد عبدالله پور آلنی
محمد عبدالله پور آلنی محمّد حسن جوادی
در دنیای کنونی، نهاد وکالت چه در امور مدنی و چه در امور قضایی نقش مهمّی یافته است؛ به طوری که کمتر مسئله¬ای را می¬توان سراغ گرفت که نقش نمایندگی و اعطای نیابت به غیر، در آن لحاظ نشده باشد. از دیدگاه فقه اسلامی نیز وکالت از جایگاه و اهمیّت ویژه¬ای برخوردار است. وکالت در لغت بیشتر به معانی حفظ و نگهداری، حمایت و همراهی، تفویض و واگذاری، اعتماد و اطمینان و نیز تربیت و کفالت به کار رفته است. در خصوص اوصاف وکالت می¬توان به عقد بودن، جایز بودن، مجّانی بودن، اذنی بودن، رضایی بودن، شخصی بودن، معیّن بودن، أمانی بودن، عهدی بودن و غیر¬معاوضی بودن آن اشاره کرد. ارکان وکالت هم عبارت است از «ایجاب و قبول»، «موکّل»، «وکیل» و «مورد وکالت». عقد وکالت از دو طریق قابل انحلال است: یکی از طریق اختیاری و دیگر به صورت غیر¬اختیاری و قهری. عزل وکیل، استعفای وکیل و انجام مورد وکالت توسّط موکّل، از موارد انحلال اختیاری بوده و فوت، جنون، حجر و اِغماء موکّل یا وکیل، انقضای مدّت وکالت و از بین رفتن متعلّق وکالت، از موارد انحلال قهری می¬باشد.