مفهوم بسیار گسترده ای دارد که می تواند شامل دانش مدیران در هموار سازی سود، مهارت مدیران در تخمین اقلام تعهدی، ادراک مدیران در انتخاب روشهای حسابداری و آگاهی مدیران در انتخاب پروژه ها و خلاقیت مدیران در تخصیص بهینه منابع و ... باشد. هریک از این تواناییها می تواند تاثیرات مثبت یا منفی بر روی کیفیت سود بگذارند. این تحقیق در صدد بود تا از منظر مدیریت و توانایی های آن کیفیت سود را مورد بررسی قرار دهد. از این رو سئوال اصلی که در این تحقیق مطرح شد این بود که آیا پیوندی بین توان مدیریتی و کیفیت سود برقرار است. برای پاسخ به این سوال شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 الی 1391 با روش نمونه گیری حذف سیستماتیک و با توجه به محدودیت های ذاتی در این زمینه غربالگری شداند که تعداد باقیمانده شرکت ها برای آزمون فرضیه های تحقیق 85شرکت در قالب 425 مشاهده جمع آوری گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیات، بیانگر عدم اهمیت و تاثیر توانایی مدیریت بر کیفیت سود از نظر می باشد. این تحقیق در پی به چالش کشیدن سطح توانایی مدیران و مقایسه آن در ایران نیست، لیکن اثرات مدیران توانا را بر کیفیت سود دنبال می کند. این پژوهش بیانگر بازخورد محتوای توانایی ها نیست بلکه دامنه گسترده تری از فرایند مدیریتی را مد نظر دارد. بی شک فاصله توانایی مدیران تا نمایان شدن اثرات اجرای آن بسیار است. با نامطلوب تلقی کردن این فرایند باید در پی دلایل این ضعف گشت. با مروری بر پیرامون انتخاب مدیران می توان پی برد شکاف عمیقی بین توانایی مدیران و انتخاب ایشان در این سمت وجود دارد. با توجه به فرآیند انتخاب و نصب مدیر در ایران، اثرات منفی این انتصاب، حاکی از عدم همراهی نتایج فرضیات با ادبیات نظری موجود می باشد. بنابراین مناسب ترین پیشنهاد در خصوص نتایج بدست آمده پیشنهاد بهبود در خصوص فرآیند گزینش مدیران برای شرکت های بورسی است. واژگان کلیدی: توانایی مدیریت - تجدید ارائه صورتهای مالی- کیفیت اقلام تعهدی- پایداری سود