نام پژوهشگر: زینب حاج علی اکبری
زینب حاج علی اکبری محمد علی حسینی
زمینه: جراحی بای پس عروق کرونر یکی از متداولترین اعمال جراحی قلبی میباشد. بازتوانی قلبی نقش مهمی در جلوگیری از عوارض بعد از عمل و بهبودی شرایط فیزیکی، روانی و اجتماعی این بیماران دارد. با این وجود تعداد زیادی از این بیماران در برنامه های بازتوانی قلبی شرکت نمیکنند. بنابراین این پژوهش با هدف تعیین و مقایسه موانع و تسهیل کننده های شرکت در برنامه های بازتوانی قلبی از دیدگاه بیماران جراحی شده پیوند عروق کرونر و کارشناسان بازتوانی قلبی استان اذربایجان شرقی انجام شده است. مواد و روشها: جامعه اماری این پژوهش توصیفی – تحلیلی از نوع مقطعی شامل کلیه کارشناسان بازتوانی قلبی استان اذربایجان شرقی ( 11 ) و کلیه بیماران جراحی شده پیوند عروق کرونر قلب در سه ماهه اول سال 92 در استان اذربایجان ح شرقی (103 ) بودند. ابزار گرداوری داده ها، شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک برای کارشناسان و بیماران و پرسشنامه محقق ساخته موانع بازتوانی قلبی بود که روایی ان با روش لاواشه و نظر خبرگان و پایایی آن توسط روش بازازمایی و محاسبه ضریب الفای کرونباخ (0.67، 0.831، 0.8 ) مورد تایید قرار گرفت و برای اندازه گیری تسهیل کننده های بازتوانی قلبی یک سوال بصورت باز پاسخ در پرسشنامه در نظر گرفته شد " چه راهکارهایی را برای افزایش شرکت در برنامه های بازتوانی قلبی پیشنهاد میکنید؟ " که با محاسبه تعداد دفعات تکرار داده ها فراوانی ان بصورت کمی به دست امد با حجم نمونه مورد نظر در هر 2 گروه بصورت تمام شماری انجام شد که در نهایت 11 نفر از کارشناسان و 103 نفر از بیماران که واجد معیارهای ورود بودند، در مطالعه شرکت نمودند. از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 19 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: اکثر بیماران شرکت کننده، مردانی با میانگین سنی 58.94 سال بود و اکثر کارشناسان شرکت کننده زنان با میانگین سنی 38.82 سال بودند. مهمترین موانع بازتوانی قلبی از دیدگاه کارشناسان به ترتیب شامل عدم شناخت برنامه های توانبخشی قلبی با میانگین (4.91)، عدم ارجاع توسط پزشک (4.64) و هزینه ها ی بازتوانی (4.36) و مهمترین تسهیل کننده ها از نظر کارشناسان شامل ارجاع توسط پزشک، پیگیری کادر توانبخشی، تخفیف هزینه ها، برگزاری کلاسها در شیفتهای مختلف و راه اندازی مراکز در شهرستانها بود که دفعات تکرار انها به ترتیب (11، 11، 11، 6 و 5 نفر ) بود. مهمترین موانع از دیدگاه بیماران به ترتیب شامل، عدم ارجاع بیماران توسط پزشک با میانگین (4.54)، عدم شناخت برنامه های بازتوانی قلبی(4.53) و عدم تماس و پیگیری کادر درمان (4.43) و مهمترین تسهیل کننده ها از نظر بیماران شامل توصیه برنامه ها توسط پزشک، اطلاع رسانی در مورد برنامه ها و راه اندازی مراکز بازتوانی قلبی در شهرستانها بود که دفعات تکرار به ترتیب شامل (103، 97، 35، 45 نفر ) بود. در مقایسه دیدگاه دو گروه در چند مورد مشترک و اکثر موارد تفاوت معناداری وجود داشت. بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که مهمترین موانع مشترک از دیدگاه بیماران و کارشناسان شامل عدم ارجاع توسط پزشک، عدم پیگیری کادر درمان، عدم شناخت از برنامه های بازتوانی قلبی، هزینه های بازتوانی قلبی، بود و مهمترین تسهیل کننده های مشترک از دیدگاه دو گروه شامل ارجاع و توصیه پزشک، پیگیری کادر توانبخشی، تخفیف هزینه های بازتوانی و راه اندازی مراکز بازتوانی در شهرستانها بود