نام پژوهشگر: زهرا سلطانی نژاد
زهرا سلطانی نژاد پریسا شاد قزوینی
هدف هنرمنداز آفرینش اثر هنری انتقال پیامی است که وی با استفاده ازعناصربصری در غالب نقاشی به انجام آن می پردازد. در این فرایند ، مطلوب هنرمند درک پیام از سوی مخاطب است. مخاطب اثر تنهازمانی قادر به درک اثر هنری می شودکه اثرهنری قابلیت برقراری ارتباط با مخاطب را داشته باشد.ارتباط برقرار کردن مخاطب بااثر ودرک و دریافت محتوای اثر،رابطه ای دو سویه است ،که عمق این ارتباط به عواملی چون قدرت فنی و فکری هنرمند(فرستنده پیام)و همچنین به سطح شناخت و ادراک مخاطب (گیرنده پیام) از اثر هنری وابسته است است. از اهداف اصلی نگارش این پایانامه در مرحله ی نخست، این است که به بررسی توانایی مخاطبان عام دربرقراری ارتباط ودرک آثار نقاشی پرداخته شود ودر مرحله ی دوم، تعیین عوامل موثر بر دریافت محتوای اثر هنری و هم چنین، تعیین دیدگاه غالب مخاطبان عام درمورد نقاشی و کارکردهای آن، می باشد. فرضیه غالب این پژوهش این است که مخاطبان عام ازتوانایی برقراری ارتباط و دریافت محتوای آثارنقاشی برخوردار نیستند وبرای بدست آوردن این توانایی نیاز به آموزش و برنامه ریزی بلندمدت دارند، که طی تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه با مخاطبان عام مورد آزمون در این پژوهش ،این نتیجه حاصل شد که بیش از هرچیز شناساندن دلایل خلق آثار هنری و کارکردهای آن ، به مخاطبان عام می تواند در استقبال و ادراک ایشان از هنر (نقاشی) موثر باشد. روش مورد استفاده دراین پژوهش ،روش گروه کانونی متمرکز بوده است.گروه های کانونی شکلی از مصاحبه گروهی هستند که بر تعامل درگروه برپایه مفروضات وموضوعات ارائه شده ازسوی محقق تاکید دارد.