نام پژوهشگر: یوسف گرگیچ
یوسف گرگیچ صادق عسکری
شعر و ادب عربی یکی از غنی ترین گنجینه های ادبیات جهان به شمار می آید،که در زمینه های مختلف آثار گران قدری را به جامعه ادبی عرضه کرده است، تالیفات و آثار گوناگون در زمینه یاد شده خود گویای این واقعیت است. ابوالفتح بستی، (330/941) وزیر و نویسنده دربار غزنوی که وظیفه اول وی نویسندگی بود، گاهی شعر را به صورت فی البداهه می سرود. از این رو قالب اشعار او قطعه های کوتاه می باشند که به ندرت به ده بیت می رسند. در همین قطعه های کوتاه، معانی و مفاهیم حکمی بسیاری دیده می شود. به نظر می رسد شاعر بیشتر این آموزه های اخلاقی و حکمی که راه سعادت را برای آدمی می گشاید، در قالب شعر با زبانی ساده به همنوعان خود تعلیم می¬دهد. در این پایان نامه سعی بر آن شد، اشعار حکمی ابوالفتح بستی را در دیوان او بررسی نماییم. از این رو، پژوهش حکمت در دیوان ابوالفتح بستی را به پنج فصل، مقدمه و خاتمه اصلی تقسیم کردیم. درابتدا مدخلی را به مفهوم حکمت و بررسی آن نزد ایرانیان و عرب ها اختصاص دادیم، و در فصل اول به عوامل موثر بر حکمت، فصل دوم به مضامین حکمت، فصل سوم به وظیفه حکمت و فصل چهارم به منابع حکمت در نهایت فصل پنجم به بررسی اسلوب حکمت پرداختیم. از مهمترین نتایجی که در این پژوهش به آن دست یافتیم این است، حکمتی که در اشعار بستی مشاهده می شود بر حسب تصادف نبوده، بلکه متأثر از اوضاع اجتماعی و معیشتی در آن زمان می باشد، که شاعر را قادر ساخته به مضامین اخلاقی بزرگی چون بخشش و نیکی بپردازد، و از رذائلی چون حرص و طمع برحذر دارد. در اشعار بستی برخی مضامین حکمت آمیز یافت می¬شود که به پند و نصیحت می¬پردازد. هدف شاعر در اینگونه ابیات پند و نصیحت بوده است. همچنین اشعار وی، قابل تطبیق با مفاهیم حکمی موجود در قرآن و احادیث است که شاعر در برخی از ابیات؛ ترکیبات قرآنی و یا آیه ای از قرآن و کلمه ای از احادیث را استعمال کرده و در بسیاری از موارد مضمون آیات و احادیث را گرفته است. در نهایت شاعر برای نیکو کردن ابیات حکمت آمیز خود از آرایه های ادبی استفاده می کند،که در این بین از دو صنعت طباق و جناس بیشترین بهره را می برد .