نام پژوهشگر: سعید حسن نژاد
سعید حسن نژاد عبد الرحیم جلالی
زلزلهها همواره در هنگام وقوع، بدنبال نقاط ضعف ساختمان هستند یعنی اثر آنها برروی این قسمتها میتواند مشکل ساز شود، این نقاط ضعیف معمولا در اثر تغییرات سریع در سختی، مقاومت و یا شکل پذیری بوجود میآیند و اثرات این نقاط ضعیف با توزیع نادرست جرمهای موثر برجستهتر و نمایانتر میگردد. معمولاً در فرآیند تحلیل و طراحی، ساختمانها صرفاً به صورت قابهای متشکل از اعضای اصلی سازه از قبیل تیرها، ستونها و مهاربندها در نظر گرفته میشوند. اما در اغلب مناطق شهری، معمولاً طراحان و سازندگان مبادرت به افزایش ارتفاع طبقات ویا پر کردن قابهای ساختمانی در نواحی میانی یا پیرامونی ساختمان با دیوارهای مصالح بنایی به عنوان پارتیشن ها یا عایق های صوتی و حرارتی می کنند، معمولاً با توجه به آنکه این نوع اعضاء بصورت اعضای غیرسازه ای تلقی می شوند، لذا اثر آنها در تحلیل سازه نادیده گرفته می شود. در این میان طبقه نرم پدیده ای است که با افزایش ارتفاع طبقه و یا حذف تیغه ها و دیوارهای یک طبقه از یک ساختمان به منظور استفاده بیشتر از فضاهای طبقه (مانند پارکینگ ها و فروشگاه ها) به وجود می آید که این طبقه در مقابل طبقات فوقانی و یا تحتانی، دارای یکنواختی، نظم و تکرار دیوارها نمی باشد، این امر موجب می گردد که طبقه مذکور درمقابل بارهای جانبی به عنوان ضعیف ترین طبقه، کمترین مقاومت را داشته و عملکردی ضعیف از خود در برابر زلزله نشان دهد. در روش جداسازی لرزه ای ، سازه بر روی تکیه گاههایی که قابلیت تغییرشکل جانبی زیادی دارند قرار می گیرد. در صورت وقوع زلزله، عمده تغییرشکلها در تکیه گاه رخ داده و سازه مانند جسمی صلب با تغییرشکل های کوچکی ارتعاش می کند که این امر موجب کاهش پاسخهای سازه بخصوص سازه هایی با طبقه نرم می باشد. در این مطالعه به بررسی اثر جداسازی بر سازه های دارای طبقه نرم پرداخته شده است و نتایج این مطالعات نشان داد که جداسازی لرزه ای نقش بسزایی در کاهش پاسخهای لرزه ای بر روی سازه هایی دارای طبقه نرم دارد.