رسانه های جدید بویژه اینترنت عرصه هایی تازه در مقابل انسان عصر حاضر گشوده است. تعاملی بودن اینترنت و قابلیت شبکه ای و نیز گسترش روز افزون وابستگی مردم جوامع مختلف به اینترنت و شبکه های کامپیوتری باعث کوشش های نظری بسیاری صرف یافتن الگوهای مناسب برای مطالعه اینترنت و ابعاد و تاثیرات سیاسی و اجتماعی آن گردیده است. در این میان مفهوم حوزه عمومی در چارچوب نظریات جامعه شناختی یورگن هابرماس جایگاه برجسته ای یافته است. پدیده دهه اخیر عرصه اینترنت، شبکه های اجتماعی مجازی است که در این تحقیق بر آن هستیم تا ضمن بررسی رسانه شبکه اجتماعی مجازی، اهمیت و نقش آن را در عالم سیاست بررسی نماییم. آیا اینترنت زمینه توسعه سیاسی و تقویت دموکراسی را از طریق احیای حوزه عمومی فراهم می سازد؟ برای پاسخ به این سوال، رابطه اینترنت، سیاست ، قدرت و تاثیرات متقابل آنها را مورد بررسی قرار داده ایم و نهایتا با مبنا قرار دادن نظریه بسیج منابع چارلز تیلی به عنوان چهارچوبی معرفت شناختی در تحلیل جنبش های اجتماعی، به سوال اصلی تحقیق، همانا مهمترین تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی در سیاست، پاسخ داده و نشان می دهیم که تعامل موفق بین شبکه های اجتماعی مجازی و جنبش های اجتماعی، ناشی از انطباق پویا میان عملکرد گروه های سیاسی و اجتماعی در جهان واقعی و جهان مجازی است و برای نمونه انقلاب مردم مصر(2011) در فصل پایانی بررسی شده است.