نام پژوهشگر: شبنم موسی زاده
شبنم موسی زاده ناصر استاد
سرطان یا رشد و تکثیر بی رویه سلول ها عامل %13 از مرگ و میرها در دنیا بوده که احتمال بروز آن در سنین مختلف متفاوت است. سرطان کبد یکی از سرطانهای شایع دنیاست که حدود 6 درصد سرطانهای سراسر جهان را در بر می گیرد. که درمان این نوع سرطان اغلب بعلت متاستاز های متعدد با محدودیتهایی همراه بوده است و کمبود راهکارهای مناسب درمانی آمار مرگ ومیر ناشی از این سرطان را افزایش داده است ، بنابراین استفاده از داروهای موثرتر و با عوارض جانبی کمتر برای کنترل ونیز درمان این نوع سرطانها مورد نیاز می باشد. یک دسته از داروهای شیمی درمانی با عوارض کمتر، ترکیبات دارویی با منشاء گیاهی هستند که میتوانند بصورت تنها و یا همراه با سایرداروهای ضد سرطان بکار روند. از مکانیسم های اثر داروها در مهار رشد سلولهای سرطانی فعال کردن مسیرهای منجر به مرگ برنامه ریزی شده (آپاپتوز) سلول می باشدو از آنجاییکه که یکی از دلایل اصلی شکست درمان دارویی سرطانها، ایجاد مقاومت دارویی درسلولهای سرطانی می باشد، دسترسی به داروهای شیمی درمانی موثرتر وبا عوارض کمتر، از اهداف درمانی سرطانهای بدخیم می باشد. اخیرا طی مظالعات انجام شده اثرات سایتوتوکسیک عصاره گیاهی scrophularia striata همچنین اثرات آپوپتوز آن و توقف چرخه سلولی برروی تعدادزیادی از رده های سلولی از جمله رده سلولی u-87mgمشخص شده است. (4،2) همچنین اثرات سیتوتوکسیک همراه با اثرات آپوپتوز داروی دیپیرون بر روی برخی از سلولها از جمله hl-60 مشخص شده است.طی این تحقیقات داروی دیپیرون با توجه به اینکه اثر روی سلول های دخیل در فرایند التهاب ،ازجمله لکوسیت ها گرانولوسیت های تمایز یافته (3)و اثر بر روی پروستاگلاندین های فیبروبلاست انسانی داشته که با تغییر در عملکرد لکوسیت ها و القای آپوپتوز توانسته است به عنوان یک داروی ضد التهاب مطرح باشد(1).این مطالعات بررسی شده مارا متوجه این امر کرد که دیپیرون احتمالا می تواند نقش القاکننده آپوپتوز و مهارتهاجم را روی سلول های سرطانی کبد نیز داشته باشد که در این تحقیق به عنوان داروی مقایسه ای با عصاره اسکروفولاریا استریاتا بررسی شد. هدف اصلی این مطالعه ،پاسخ به این سوال می باشد که آیا فراکشن های مختلف از جمله (کلروفرمی،اتیل استات، متانول-آبی، اتردوپترولی) از گیاه اسکروفولاریا یا تیره گل میمونی در مقایسه با داروی دیپیرون می تواند اثر مهار تهاجم و تحریک آپوپتوز بر روی سلول های هپاتوکارسینومای کبدی را داشته باشد؟ به این منظور ابتدا غلظت مؤثر ترکیبات با تست mtt به دست آمده ،همچنین میزان ایجاد آپوپتوز در غلظت های ic50 آن ترکیبات بر رده سلولی سرطانی hep g2 بررسی گردید.همچنین از داروی دیپیرون به عنوان شاهد مقایسه ای استفاده شد.با توجه به نتایج به دست آمده و مقایسه های انجام شده،دو فراکشن اتیل استات باغلظت ( mcg/ml350) و کلروفرمی با غلظت (mcg/ml130) به عنوان ترکیبات با اثرات بالای ضد توموری وسمیت بالا گزارش می شوند. فراکشن کلروفرمی و اتیل استات در مقایسه با فراکشن های دیگر از این عصاره های گیاهی با کمی تفاوت اثرات ضد توموری از خود نشان داده است و به نظر می رسد بتوانند به عنوان ترکیب توأم در درمان بعضی سرطان ها،از جمله سرطان کبد مؤثر واقع شوند. بنابراین مطالعات تکمیلی پیشنهاد می شود.در مورد رده سلولی hepg2 آزمایشات تأییدی برای مسیر آپوپتوز از جمله اندازه گیری فعالیت کاسپاز3، تهاجم سلولی این رده بعد از تیمار با این عصاره و میزان بیان پروتئین های mmp2، mmp9 و bcl2 )توسط وسترن بلات) انجام گرفت.برطبق نتایج به دست آمده اثر قابل ملاحظه ای در غلظت های ic50 از فراکشن های اتردو پترولی و متانول-آبی مشاهده نشد.اما برای فراکشن های کلروفرمی و اتیل استات در مقایسه با داروی دیپیرون با غلظت (mcg/ml500)در رابطه با پروتئین های mmp2 ،mmp9 تهاجم سلولی بین آنها و میزان آپوپتوز در این گروه تفاوت معنی داری مشاهده گردید.طوریکه میزان آپوپتوز سلولی بین گروه های تیمارشده با این ترکیبات نسبت به گروه کنترل افزایش یافته وچرخه سلولی در فاز g1 توقف قابل توجهی داشت در ضمن کاهش تهاجم سلولی رده hep g2 البته برای فراکشن اتیل استات عصاره مشاهده گردید.همچنین تغییر در میزان بیان پروتئین mmp2 با مقادیر معنی دار در دو فراکشن کلروفرمی و اتیل استات کاهش و در مورد دیپیرون افزایش یافت که در فصل چهارم مفصل در مورد آن به بحث خواهیم پرداخت.