نام پژوهشگر: اسما رضایی زاده

جریان مخالفت با فلسفه نزد ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری 1393
  اسما رضایی زاده   عباس جوارشکیان

پژوهش حاضر با عنوان «جریان مخالفت با فلسفه نزد ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی» و به منظور بررسی و نقد دلایل مخالفت ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی با فلسفه نگاشته شده است. مخالفت با فلسفه، جریانی است که از ابتدای قرن دوم هجری آغاز و در قرون پنجم و ششم هجری به اوج شدت خود رسید؛ بیش¬ترین مخالفان فلسفه در میان فقها، متکلمین و عرفا به چشم می¬خورند. ابن عربی، به عنوان یک عارف، میانه خوبی با فلسفه ندارد و این امر معلول ناتوان شمردن عقل از درک علوم و معارف، غلط دانستن برخی قواعد فلسفی، تفاوت¬های مبنایی نگرش هستی شناسانه وی با فلاسفه و...است. ابن تیمیه، به عنوان یک فقیه در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته است. وی که یک سلفی متعصب است، ناجوانمردانه به فلسفه حمله برده است؛ ستیز وی با فلسفه ناشی از ظاهرگرایی، سطحی نگری و عدم تعمق در مسائل فلسفی و انگیزه سیاسی است. علل مخالفت غزالی با فلسفه هم در مصلحت دینی، تأثیر اندیشه¬های خواجه نظام الملک، انگیزه سیاسی، بدون استاد خواندن فلسفه و مغایر دانستن برخی از مباحث فلسفی مانند علم الهی، معاد جسمانی و قدم عالم با دین خلاصه می¬شوند.