نام پژوهشگر: زهره اسد زاده

کارکرد اسطوره در آثار جبران خلیل جبران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  زهره اسد زاده   عبدالرحیم حقدادی

اسطوره به عنوان یکی از شیوه¬های بیان غیرمستقیم در آثار ادبی، پیوندی عمیق با ادبیات دارد به¬طوری که در آثار شاعران و نویسندگان دوره¬های مختلف و مکاتب ادبی گوناگون، شاهد به کارگیری اسطوره هستیم. هنرمند معاصر، با توجه به اوضاع و شرایط فرهنگی و اجتماعی عصر خود، شیوه¬های سنتی انتقال پیام و استفاده از زبان صریح را مناسب نمی¬داند؛ از این¬رو به اسطوره که یکی از قالب¬های انتقال پیام فلسفی، اخلاقی و سیاسی و... است، روی می¬آورد تا این¬گونه پیام خویش را به شیوه¬ای هنرمندانه و متفاوت به مخاطب انتقال دهد. جبران خلیل جبران، شاعر و نویسنده¬ی معاصر لبنانی، از اولین کسانی است که در عصر حاضر به استخدام اسطوره در آثار خود روی آورد. از آن¬جا که استفاده از اسطوره به اثر ادبی، زبانی نمادین و رمزگونه می¬بخشد و به آن معانی و مفاهیمی پنهان در لایه¬های درونی متن می¬دهد، پژوهش حاضر قصد دارد با تکیه بر چهار مجموعه¬ی: العربیّه، المعرّبه، نصوص خارج المجموعه و الشعر به بررسی اسطوره در آثار جبران پرداخته و از این طریق اسطوره¬های به¬کاررفته در آثار وی، چگونگی حضور و علل بازآفرینی اسطوره در آن¬ها را تبیین نماید و در فهم بیشتر و بهتر مفاهیم آن، به مخاطب یاری رساند. لازم به ذکر است؛ این مهم از طریق استخراج اسطوره¬های برجسته-تر در آثار جبران و سپس تجزیه و تحلیل آن¬ها، براساس منابع اساطیری موجود، صورت پذیرفت و در نهایت مشخص گردید که جبران، زبان نمادین و غیرصریحِ اسطوره را برای بیان دردهای انسان و جامعه¬ی معاصر و گاهی نیز اعتقادات و ارزش¬های خویش برمی¬گزیند. او در این مسیر اسطوره¬های ملل مختلف به¬ویژه اساطیر یونان و روم و اساطیر برگرفته از آیین مسیحیت را، گاه به شیوه¬ی معمول و گاه با دگرگونی در مفاهیم به¬کار می¬برد.